eitaa logo
قطره ها
23 دنبال‌کننده
19 عکس
5 ویدیو
0 فایل
جایی برای ذخیره و شاید اشتراک گذاری یادداشت‌ برداری ها و نوشته هایم. مطالبی که از کانال های دیگه نوشتم و منبعش ذکر شده به معنی تایید اونها نیست، اقتضای یادداشت برداریه! ارتباط: @Davody
مشاهده در ایتا
دانلود
گر چه از دنیا فقط دو چشم تر دارم حسین، من ز ثروتمند ها هم بیشتر دارم حسین هر چه که دارم نگیری هر چه که دارم تویی من به جز عشق شما چیزی مگر دارم حسین؟ https://eitaa.com/joinchat/1862074522C94e86b5727
خیمه ها را کرده ام بر پا، امان از کربلا داغدارم میکند اینجا، امان از کربلا بوسه میزد مادرم زهرا(س) مرا با گریه و مضطرب میگفت با بابا! امان از کربلا رأس من بر نیزه خواهد رفت پیش خواهرم میشود انگشترم پیدا، امان از کربلا زینبم(س) تا که عقیقم را ببیند! ساربان- دست خود را میبرد بالا، امان از کربلا میخورد تیر سه شعبه حنجرِ شش ماهه ام جایِ یک قطره از این دریا، امان از کربلا می برم تا خیمه ها شهزاده ام را در عبا لرزه می افتد بر این پاها، امان از کربلا میرسانم با سرِ زانو خودم را علقمه میرود از دستِ من سقّا، امان از کربلا در دلِ گودال، غرق خون می افتد پیکرم میشود بالاسرم دعوا، امان از کربلا می دوَد گریان رقیه(س)روی بوته های خار شعله میگیرد لباسش را، امان از کربلا یک به یک «سر»ها به غارت رفته! صف می ایستند نیزه داران عصر عاشورا، امان از کربلا! https://eitaa.com/joinchat/1862074522C94e86b5727
تو بخوان حجت حق مرثیه ما گریه کنیم تو بخوان نوحه بخوان ناحیه ما گریه کنیم همنوا با تو زمین عرش و زمان می گرید ما که هستیم که بر جسد شما گریه کنیم https://eitaa.com/joinchat/1862074522C94e86b5727
دلم از کرده های خویش نادم می شود بیش تر از پیش چشمم گریه‌ لازم می شود ” اشک ” ، بال پر زدن در وادی معراج هاست گریه‌ کن در روضه جبریلِ عوالم می شود شمع باشی یا که پروانه .. ، چه فرقی می کند سوخت هر کس که درونش ” عشق ” حاکم می شود هر که سنگ طعنه های خلق را تاب آورد حتم دارم شیشه هم باشد ، مقاوم می شود گرچه هِی در می زنم .. ، کشکول من را پر نکن دست سائل تا که خالی شد .. ، مزاحم می شود این خرابت را بیا و لطف کن .. ، بیرون نکن قول خواهد داد که یک روز سالم می شود تا گناهی می کنم ، زهرا وساطت می کند پشت مادر ، طفل بازیگوش قایم می شود آه ای ماه هزار و چند ساله .. ، تو بگو سهم ما تا کِی سیاهیّ مداوم می شود هر زمان ” ناحیّه ” می خوانم تصور می کنم روح من تا کربلایش با تو عازم می شود گریه .. ، تنها در میان روضه ی جدّت ” حسین” … اشک هرچه می دهی خرج مراسم می شود لااقل ” این‌ جسمِ عریان‌ مانده ” را .. ، دفنش کنید نامروّت ها کسی این‌ قدر ظالم می شود آن ردا و آن عبا و آن عمامه بس نبود … کهنه پیراهن مگر جزو غنایم می شود!؟ بردیا محمدی