#شعر
وزش باد، شدید است و نخم محکم نیست
اشتباه است مرا دورتر از این کردن
از: کاظم بهمنی.
آری؛ مبادا از #قرآن_کریم، #اهل_بیت ـ سلام الله تعالی علیهم. ـ و مِنبرها و کانالهای علما و روحانیّت اصیل دور شویم؛ وگرنه، بادهای شدید #دنیا و #خودخواهی، ما را به ناکجاآبادها میبرد!
#سخنرانی، #فضای_مجازی
@ghatreghatre
🌷
#شعر
به یاد مرگ در پاییز، بیش از پیش میافتم
که در افتادن برگ درختان، درس عبرتها است
از: سجّاد سامانی.
#پاییز، #یاد_مرگ
@ghatreghatre
🌷
کتاب فروغی از کوثر؛ زندگینامۀ حضرت فاطمۀ معصومه (علیها السّلام).pdf
1.16M
#دانلود #کتاب
📗فروغی از کوثر؛ زندگینامۀ حضرت فاطمۀ معصومه (سلام الله علیها)
📝نویسنده: الیاس محمّد بیگی
🔹 شاملِ
👈 پيشينههاى درخشان شهر مقدّس قم
👈 زندگانى #حضرت_معصومه (علیها السّلام)
👈 فضائل آن حضرت
👈 رواياتى از آن حضرت
👈 كراماتی از آن حضرت
👈 اشعاری دربارۀ آن حضرت
هزینۀ دانلود: صلوات.
@ghatreghatre
🌷
#شعر
بزرگ، او است که بر خاک، همچو سایۀ ابر
چُنان رَوَد که دل مور را نیازارد
(ـ رَوَد: برود. مور: مورچه.)
از: صائب تبریزی.
#آزاردادن
@ghatreghatre
🌷
#نکته
مرحوم حضرت آیتالله سیّد عباس کاشانی، از شاگردان مرحوم آیتالله علّامه سیّد علی قاضی، ـ رضوان الله تعالی علیهما. ـ : «آیتالله بروجردی ـ رضوان الله تعالی علیه. ـ وصیّت کرده بودند و من، خودم، وصیّتنامۀ ایشان را دیدم که [در آن نوشته بودند:] مرا در دالان مسجد اعظم دفن کنید تا زیر پای زُوّار #حضرت_معصومه ـ سلام الله علیها. ـ قرار بگیرم.»
📖همگام با زائران عارف، ص ۲۷۶؛ برگرفته از: یک کانال.
نکتهها:
۱. ببینید مقام زائر آن حضرت، چقدر بالا است که مرجِعتقلیدی به این عظمت، چنین وصیّتی میکند؛ چه رَسد به مقام خود آن حضرت!؛
۲. واژۀ «زوّار» با ضمّ زاء به معنای «زائران» و با فتح آن به معنای «کسی که زیاد به زیارت میرود» است.
@ghatreghatre
🌷
#نکته در #تصویر
#مختار در بیان مرحوم حضرت آیتالله محمّدتقی بهجت (رضوان الله تعالی علیه)
@ghatreghatre
🌷
#داستان
حضرت آیتالله سیّد موسی شبیری زنجانی ـ دامت برکاته. ـ :
در زمان شاه میخواستند اطراف ساختمان مجلس شواری ملّی را بسازند و باید ۳۵ خانه به قیمت مشخّصی خریداری میشد.
هیچ کس، به جز مرحوم [حاجآقا] راشد اعتراض نکرد. آقای حسینعلی راشد در جلسۀ رَسیدگی به اعتراض گفت: «به نظر من قیمتی که شما پیشنِهاد کردهاید، زیاد است! من راضی نیستم از بیتالمال مردم قیمت بیشتری برای خانهام بگیرم!»
بهت و تعجّب، همه را فراگرفت و یکی از اعضای کمیسیون که از اقلّیّتهای دینی بود، از جا برخاست و راشد را بوسید و گفت: «اگر اسلام، این است، من آمادهام برای مسلمانشدن.»
#بیتالمال، #حقالناس
📖 جرعهای از دریا، ج ۲، ص ۶۵۸؛ برگرفته از: یک کانال.
@ghatreghatre
🌷