eitaa logo
🦋ساز غزل در هوای بارانی🦋
45 دنبال‌کننده
164 عکس
166 ویدیو
4 فایل
دستم‌ به‌ قلم‌ آمد‌ و نام تو درخشید #حسین ✍️الهه نودهی @Anodeh
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از گلچین شعر
فرصت ندادی تا بگویم حرف آخر را رفتی شکستی بی‌صدا بال کبوتر را در امتداد جاده‌های بی کسی هر بار بر چوبه‌ی دارِ غمت می‌بینم این سر را با هر نفس از تو درون سینه‌ام آهی‌ست بعد از تو آتش می‌زند... این آه، پیکر را هرگز نفهمیدی که اصرارم به ماندن بود! رفتی و نادیده گرفتی گونه‌ی تر را من منتظر می‌مانم اینجا با غزل‌هایم‌ اینجا به یادت می‌سرایم شعر آخر را @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
من در قفس، بعد از تو آزادی نمی‌خواهم با این جهان دلتنگی‌ام شادی نمی‌خواهم در هر غزل از تو، فرو می‌ریزم و اما! بعد از تو هرگز یک دم آبادی نمی‌خواهم احساس زیبایی‌ست یادت کرده تسخیرم هر شب حریر آسمانم خیس و بارانی ست با یاد تو در بستری از اشک مهمانی‌‌ست دنیای من بعد از تو اینجا رو به ویرانی ست در خلوت چشمان تو عمریست دلتنگی‌! خط سیاهی می‌کشد بر لوح تقدیرم از داغ تو هر روز و شب با غم گلاویزم در حسرت چشمان تو از آه لبریزم در کام شعرم واژه‌های تلخ می‌ریزم! من مادر گل‌ واژه‌های شعر پاییزم هر مصرع شعرم شود دیوان تفسیرم سجاده‌ام پهن و هوایی تازه می‌خواهم با تو نفس در سینه بی‌اندازه می‌خواهم در هر قنوت، از شعرهایم ربنا جاری ست در سجده‌گاه عشق، اشکم از پشیمانی‌ست! باید ببخشی بابت هر عذرِ تقصیرم @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
هرگز نمی بخشم... دل نامهربانم را این روح سرکش در ضمیرِ عمق جانم را هرگز نمی بخشم که از من درد می‌پاشد! هر روز می‌بینم به چشم خود خزانم را خود خواستم دور از تو باشم بعد تو عمریست گم کرده‌ام در خود چرا نام و نشانم را؟! هر لحظه راهی می‌کنم در گوشه‌ی ظلمت یک تکه‌ از خورشید و ماهِ آسمانم را هرگز نمی بخشم خودم را چون که خودخواهی! عمریست از من می‌برد تاب و توانم را من بیشتر از این دلم در آتش است امروز بر باد دادم بعد تو عمر گرانم را... سهم من از این عشق باید سوختن باشد! پس می‌دهم بعد از تو اینجا امتحانم را با گفتن هر شعر... داغ تازه‌ می‌روید داغی که می‌گیرد غزل‌های جوانم را هرگز نمی بخشم خودم را چون که دور از تو در آتش آهی نشاندم آشیانم را... دیگر چه فرقی می‌کند این زندگی وقتی بعد از تو می‌بینم به دوش غم جهانم را @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
در بستری از اشک امشب خیس و بارانی یک آسمان غم با زمین و ماه می‌گریند سجاده و محراب در آغوش خون تنها بر غربت مولا علی با آه می‌گریند آیینه‌ها در خود شکستن، زینب و کلثوم با چشم پر خون از غمی جانکاه می‌گریند امشب تمام روضه‌ها با یاس مهمانند از ماتم زهرا سلام‌الله‌ می‌گریند... 🏴 @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
رد می‌شویم از کوچه‌های شهر با حسرت وقتی که در هر گوشه‌ای پروانه می‌میرد یک گل کنار پنجره جان می‌دهد هر روز بلبل به شوق آسمان مستانه می‌میرد با آتش آهی که در هر سینه می‌سوزد دل در پی دلدار خود جانانه می‌میرد حتی برای یک نفس اینجا هوایی نیست یک حنجره با شانه‌ی مردانه می‌میرد در ازدحام هر خیابانی نشانی هست از ردپای عابری، بی‌خانه می‌میرد.. @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
3.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وداع با ماه مبارک رمضان در بستری از اشک ماندم خیس و بارانی دارد به پایان می‌رسد این ماه مهمانی... محتاج دستان توأم یابن‌الحسن مولا از حال و روزم با خبر هستی و می‌دانی می‌ترسم از احوال خود چون رو سیاهم باز غافل شدم سی روز از الطاف رحمانی افسوس جا ماندم از این ماهِ بهاری نو کی می‌شوم بیدار از خواب زمستانی؟! در ظلمتی می‌سوزم از آهی که لبریزست چون بی‌خبر بودم از این ماه چراغانی... من آرزوی وصل دیدار تو را خواهم! هر روز و شب در این قفس مانند زندانی امشب برای این دلم یک روضه می‌خواهم شاید شود اشکم دوای این پریشانی... @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
با خاطراتت می‌کشم مانند یک پَرگار یک خط قرمز دورِ این اندیشه و افکار عشق تو را در سینه دارم همچو زندانی! هر روز در من می‌شود تکثیر و پر تکرار در خلوت چشمان تو تا بستری از درد هر شب تماشا می‌کنم خود را بروی دار سهم من از این عشق باید سوختن باشد! چون آتشی در دل بسوزم زیر این آوار حتی غزل درمان این زخم عمیقم نیست! بعد از تو می‌ماند جهانم پشت یک دیوار... @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
هر بلبلی تا می‌گذارد پا به باغ ما پی می‌بَرَد بر وسعتِ درد فراق ما از اشک سرشاریم و همچون ابر می‌باریم! وقتی که می‌گیرد هوای غم سراغ ما... رفتی ندانستی که اینجا بذرِ دلتنگی! گل می‌دهد هر لحظه در کُنجِ اتاق ما چون آتشی در زیر خاکستر نهان باشد بعد از تو این آهی که شد در سینه داغ ما در خلوت چشمان تو تا بستری از درد دارد فرو می‌ریزد اینجا... اشتیاق ما ای عشق! ای آیینه دار روشن هستی برگرد و روشن کن در این خانه چراغ ما @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
آتش بگیرد پیکرم از داغ این غم هر گوشه‌ای از خاک این کشور بسوزد دریا کنار ساحلش... با ناله می‌گفت! سخت است دریا باشی و بندر بسوزد 🖤 @golchine_sher
هدایت شده از رباعی_تک بیت
خوشحالی خود را به رخ یار نکِش بر گردن او طنابی از دار نکِش نقاش اگر شدی به دستت هرگز! بر زخم دلش نقش نمکزار نکِش @robaiiyat_takbait
هدایت شده از گلچین شعر
🏴 بسم‌ الله الرحمن الرحیم 🥀قبل از خواندن شعر هدیه کنیم شاخه گل صلوات به ارواح مطهر شهدای خدمت🌹 اینجا هوای شهر بارانی است برخیز بی تو نفس در سینه زندانی است برخیز ای آشنای سوختن برخیز ای مرد در سینه‌ی ما بعد تو انبوهی از درد بر خیز ای لبخند زیبای شهادت ای خستگیهایت به حد بی‌نهایت تو با شهادت عشق را ترسیم کردی در راه خدمت جان خود تقدیم کردی بال و پرت را با شهادت باز کردی با سینه‌ی پر درد خود پرواز کردی برخیز و گو از دست‌های مهربانت از مهربانی‌های بی‌نام و نشانت مثل رجایی، باهنر، مثل بهشتی خط ولایت را تو با خونت نوشتی تاریخ هم امروز این گونه‌ رقم خورد با رفتنت بر سینه‌ی ما مُهر غم خورد @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
دست من نیست که هر روز به "یادت" هستم! از خودم می‌پرسم تو چه کردی بامن؟ که هنوزم که هنوز است دلم می‌خواهد! غرق چشمان تو و محو نگاهت باشم... دست بر سینه‌ی هر قاصدکی تا که زدم نبضِ احساس تو را ! در سکوتی که شبیه من و توست خاطره کرد... @golchine_sher