eitaa logo
قصه های زندگی
127 دنبال‌کننده
19 عکس
47 ویدیو
0 فایل
ارتباط با ادمین کانال @smohammad43
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام با توجه به استقبال از مطالب آموزشی در خصوص داستان نویسی علاوه بر روز چهارشنبه، پنجشنبه نیز به این امر اختصاص می یابد. لینک عضویت در کانال قصه های زندگی 👇 https://eitaa.com/ghessehayezendegi
💠 برنامه های هفتگی کانال قصه های زندگی: ✔️ معرفی کتاب: جمعه ✔️ آشنایی با نویسندگان مازندران: جمعه ✔️ پادکست صوتی و تصویری " روز جدایی" نوشته آقای مصطفی بادله: دوشنبه و پنجشنبه ✔️ آموزش داستان نویسی: چهارشنبه و پنجشنبه لینک عضویت در کانال قصه های زندگی 👇 https://eitaa.com/ghessehayezendegi
هدایت شده از قصه های زندگی
🔔 آشنایی با ابراهیم باقری نویسنده پادکست " پسرم کجاست" : ▪️ ابراهیم باقری فرهنگی و متولد روستای جامخانه ساری بوده و از او کتاب های زیر به جاپ رسیده است. 📌 کتاب های انتشار یافته : 🌷مجموعه داستان برای کودکان و نوجوانان 🌷مجموعه بازی های فکری نوشتنی،فکری حرکتی 🌷سربندهای بی سر 🌷خاطرات دهه شصت 🌷فرهنگ طبری 🌺داستان" پسرم کجاست" برگرفته از کتاب مجموعه داستان برای کودکان و نوجوانان می باشد. 🖌 این کتاب در سه بخش داستان ، توصیف نامه، سفرنامه نویسندگی شد. لینک عضویت در کانال قصه های زندگی 👇 https://eitaa.com/ghessehayezendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌قصه های زندگی(پادکست صوتی و تصویری ) 💎 پسرم کجاست؟ 📕 نویسنده: ابراهیم باقری 🔔 راوی: محمدتقی زلیکانی لینک عضویت در کانال قصه های زندگی: 👇 https://eitaa.com/ghessehayezendegi
امشب ساعت22 برای دیدن و شنیدن قسمت پنجم پادکست صوتی و تصویری "روز جدایی" نوشته ی آقای مصطفی بادله همراه ما باشید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌قصه های زندگی(پادکست تصویری ) 💎 روز جدایی 📕 نویسنده و راوی: مصطفی بادله 🔰 قسمت پنجم لینک عضویت در کانال 👇👇 https://eitaa.com/ghessehayezendegi
🔰 آشنایی با مصطفی بادله نویسنده ی پادکست "روز جدایی" مصطفی بادله متولد روستای برگه ساری و معلم باز نشسته آموزش و پرورش ناحیه یک می باشد. از سال ۱۳۸۰ مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه" آوای آبی" بود که ۱۲۸ شماره آن را به چاپ رساند. در همان سالها نوشتن پاورقی های هفته نامه با ایشان بود و بعد از بسته شدن کلیه هفته نامه ها به نوشتن قصه و داستان روی آورد. 📌 کتاب های چاپ شده: * مردان سیاه پوش * دلاور کوهستان * خدا حافظ شهر من * روز جدایی * خانه ی غربت او هم چنان به نوشتن قصه و داستان مشغول بوده و چند جلد کتاب را نیز در دست چاپ دارد. لینک عضویت در کانال قصه های زندگی: 👇 https://eitaa.com/ghessehayezendegi
💢 آخرین قسمت پادکست صوتی و تصویری "روز جدایی" ( قسمت ششم ) نوشته ی مصطفی بادله در رور پنجشنبه منتشر خواهد شد.
عزیزانی که به داستان نویسی علاقه دارند امشب با ما در بخش آموزش داستان نویسی همراه باشند.
ضمنا یک قصه زیبای مازندرانی هم تقدیم شما خواهد شد.
🔰 آموزش داستان نویسی حسام معینی 💠 قسمت پنجم 📌 مزایای استفاده از زاویه دید دوم شخص: 1. خواننده را به داستان نزدیک‌تر می‌کند بهتر است این زاویه دید را هجوم حواس بنامیم. وقتی خوانندگان با لفظ "تو" مخاطب قرار می‌گیرند، در نقش عضوی فعال از داستان فرو می‌روند و به آن‌ها گفته می‌شود که باید چه عواطف، افکار، بو و لامسه‌ای را حس کنند یا چه چیزی ببینند. این بالاترین حد صمیمیت را با داستان ایجاد می‌کند. به جای تعریف کردن داستان برای خوانندگان، آن‌ها می‌توانند مستقیما داستان را تجربه کنند. 2. تقویت ایده و درون‌مایه داستان برای رساندن منظور داستان چه راهی بهتر از این که اجازه دهید خوانندگان آن را زندگی کنند؟ نمونه‌هایی از استفاده از زاویه دید دوم شخص: کتاب "خودیاری" از لوری مور، "نیمه خواب در پیژامه قورباغه‌ای اثر تام رابینز" 📌 مزایای استفاده از زاویه دید سوم شخص محدود: 1. جلب اعتماد خواننده از آن‌جایی که زاویه دید سوم شخص خواننده را نزدیک مغز شخصیت داستانی و نه دقیقا درون آن قرار می‌دهد، تقریبا همان مزایای جلب اعتماد زاویه دید اول شخص را دارد و حتی بهتر از آن است چون کمتر پیش می‌آید که راوی سوم شخصی غیر قابل اعتماد باشد. 2. دور و نزدیک کردن خواننده با افکار درونی یک شخصیت با سوم شخص محدود شما می‌توانید زاویه دوربین را انتخاب کنید! آیا می‌خواهید روایت درست نزدیک ذهن شخصیت باشد یا کمی از آن دورتر شده و از چشم‌انداز بازتری مسائل را آشکار کند؟ برخلاف زاویه دید اول شخص، زاویه دید سوم شخص لزوما داخل ذهن یک شخصیت نمی‌ماند بلکه آزاد هستید براساس نیاز داستان در هر زمان، چشم‌انداز خواننده را تغییر دهید. 3. جابجایی بین چند زاویه دید سوم شخص محدود برحسب ضرورت اگر ماندن با یک شخصیت در طول داستان برایتان جذاب نیست، نوشتن با چند زاویه دید سوم شخص محدود را امتحان کنید. این تکنیک برای طرح شخصیت‌های زیاد در داستان عالی است و به پیچیده و درهم کردن داستان در هر فصل کمک می‌کند. 🖌 یادداشتی ویژه درمورد سوم شخص محدود: اگرچه این تکنیک کمتر در داستان‌ها دیده می‌شود، زاویه دید سوم شخص در داستان به روایت بی‌طرف داستان کمک می‌کند. درواقع راوی بی‌طرف وقایع را درست همان‌طور که اتفاق می‌افتند نقل می‌کند و به خوانندگان اجازه می‌دهد که خودشان آن‌ها را تفسیر کرده و منظور را دریابند. ارنست همینگوی معروف‌ترین مثال در استفاده از این تکنیک است. داستان کوتاه او به نام "تپه‌هایی مانند فیل‌های سفید" و رمان او به نام "زنگ‌ها برای که به صدا درمی‌آیند" در نزدیک‌ترین حالت ممکن، به زاویه دید یک راوی خنثی و بی‌طرف نوشته شده‌اند. 📌 مزایای استفاده از زاویه دید دانای کل: 1. بررسی چندین شخصیت انواع زاویه دید اول شخص و سوم شخص محدود تاثیرگذار بود؟ حالا همان‌ها را گسترش دهید و این‌گونه به زاویه دید راوی دانای کل می‌رسید. قدرت این زاویه دید طوری است که راوی می‌تواند به ذهن چندین شخصیت نفوذ کند. این نه تنها به نویسنده فضای بیشتری برای هدایت داستان می‌دهد بلکه فرصت منحصر‌به‌ فرد بررسی روانشناختی چند شخصیت مختلف را هم فراهم می‌کند. 2. عمیق‌تر کردن جهان‌سازی از آنجایی‌که مخاطبان ناخودآگاه قبول می‌کنند که راوی همه چیز را می‌داند، راوی راحت‌تر به ساخت پس‌زمینه و شرح داستان می‌پردازد. نویسندگان داستان‌های فانتزی از این ویژگی هنگام ترسیم جهانی تخیلی به نفع خود استفاده می‌کنند. 3. ایجاد لحن نویسندگی مشخص راویان دانای کل از این جهت منحصر به فرد هستند که لحنی متمایز از لحن بقیه شخصیت‌های داستان دارند. در گذشته نویسندگان این ویژگی را در جهات خلاقانه متعددی گسترش می‌دادند. گاهی راوی لحنی جدی و مشاهده‌گر دارد و گاهی لحن او مانند خود مرگ است! نمونه‌هایی از استفاده از زاویه دید دانای کل: "اتاقی با یک چشم‌انداز" نوشته فاستر، "غریبه‌ای در غربت" نوشته رابرت ای هینلین. 🌷 سخن آخر: یکی از مشکلات بزرگ قبل از شروع به نوشتن داستان نداشن اطلاعات کافی در مورد انتخاب بهترین زاویه دید در داستان است. هر کدام از زاویه های دید مزایایی دارند و اختیاراتی به شما می دهند. اگر این مزایا و اختیارات را بدانید راحت تر می توانید بهترین زاویه دید را برای داستانتان انتخاب کنید. لینک عضویت در کانال قصه های زندگی: 👇 https://eitaa.com/ghessehayezendegi
تا لحظاتی دیگر قصه مازندرانی بسیار زیبای « بزن چپون» با قصه گویی خانم صدیقه کردی تقدیم شما عزیزان می گردد.
بزن چپون.mp3
4.83M
🔰 قصه مازندرانی« بزن چپون » 📌 قصه گو: خانم صدیقه کردی لینک عضویت در کانال قصه های زندگی 👇👇 https://eitaa.com/ghessehayezendegi
دوستان عزیز! اگر شما هم قصه های اصیل مازندرانی بلدید با گویش محلی به آی دی مدیر کانال بفرستید حتما در همین کانال به صورت پادکست صوتی یا تصویری به نام خودتان منتشر خواهد شد.
برای امشب طبق برنامه اعلام شده قبلی قسمت آخر قصه "روز جدایی' تقدیم شما عزیزان خواهد شد. و نیز آموزش داستان نویسی هم در دستور کار امروز قرار دارد. و بخاطر درخواست تعدادی از مخاطبین کانال یک قصه مازندرانی هم به صورت فایل صوتی تقدیم خواهد شد.
از هفته آینده قصه شنیدنی "مردان سیاهپوش " از نویسنده عزیز آقای مصطفی بادله به صورت پادکست صوتی و تصویری تقدیم می شود. این قصه روایت دلدادگی یک زوج جوان و مبارزه جوانان روستا با خان ظالم و دارو دسته اش است که لحظات نفسگیری را در طول ماجراهای قصه رقم می زند. پس همراه ما باشید در کانال قصه های زندگی و این کانال را به دوستان و آشنایان خود نیز معرفی کنید.
لینک عضویت در کانال قصه های زندگی 👇👇 https://eitaa.com/ghessehayezendegi
🔰 آموزش داستان نویسی حسام معینی 💠 قسمت ششم 📌 فضا سازی در داستان: اگه ازتون بخوام فرق بین نوشتن یه رمان عاشقانه و یه رمان ترسناک رو بگید، حتما به مواردی مثل اتفاق‌ها، کاراکترها اشاره می‌کنید. موردی که شاید کمتر به عنوان یه فاکتور متمایز کننده در نظر گرفته میشه، بحث فضاسازی در داستان هستش. فضاسازی رمان عاشقانه با یه رمان ترسناک فرق می‌کنه. مثلا اگه یه رمان عاشقانه در جنگل اتفاق بیفته، جنگل برای ما احساس لطیف، آروم و لذت بخش رو داره. حالا اگه همین جنگل موقعیت یه داستان ترسناک باشه، باید از خطراتش و خلوت مرگبارش تاثیر بگیریم. تمام اتفاق‌های داستان، رفتار کاراکترها، در مکانی اتفاق می‌افته که این موقعیت یه فرصت کاربردی برای پررنگ کردن اتفاقات و رفتار کاراکتر‌هاست. برای شروع اول باید متوجه بشیم که فضاسازی چیه و در مرحله بعدی به نحوه فضاسازی در داستان بپردازیم. ▪️ فضاسازی در داستان چیست؟ فضا در داستان احساسیه که از زمان و مکانی که صحنه‌ها و اتفاق‌ها در داستان میفته می‌گیریم. همونطور که در مثال قبلی اشاره کردم وقتی شما در یه رمان عاشقانه مکان یکی از صحنه‌های خودتون رو جنگل قرار می‌دید، توصیف‌های شما از فضای جنگل، احساسی رو به خواننده منتقل می‌کنه. به این احساس، جو یا فضا ( atmosphere) گفته میشه. شاید وقتی به کلمه فضاسازی فکر می‌کنیم، بیشتر به نظر میاد که منطورمون ساخت فضایی هستش که داستان در اون اتفاق می‌افته ولی این تصور با اینکه از لحاظ کلمه‌ای منطقی به نظر می‌رسه ولی تعریف درستی از فضاسازی نیست و بیشتر به خلق دنیای داستان (world building) مرتبطه. اینکه بگیم مثلا داستان در جنگل‌های شمال در سال 1352 اتفاق می‌افته فقط زمان و مکان دنیای داستان رو کشیدیم و فضایی (جوی) در ذهن خواننده نساختیم. وقتی در مورد فضاسازی در داستان صحبت می‌کنیم، یعنی همزمان طوری زمان و مکانی که داستان در اون اتفاق می‌افته ( دنیای داستان) رو برای خواننده تصویر بکشیم که احساس خاصی در ذهنش ساخته بشه. پس تا انتهای این مقاله وقتی در مورد فضاسازی در داستان صحبت می‌کنم، منظورم احساسیه که در ذهن خواننده از موقعیت صحنه‌ها شکل می‌گیره. ✔️ حالا که فهمیدیم فضاسازی چیه و چه کارکردی داره، بریم سراغ اینکه چطور می‌تونیم فضاسازی انجام بدیم. ادامه دارد لینک عضویت در کانال قصه های زندگی 👇👇 https://eitaa.com/ghessehayezendegi
🔰 آموزش داستان نویسی حسام معینی 💠 قسمت هفتم 📌 فضاسازی در داستان چطور انجام میشه؟ قبل از اینکه فضاسازی در داستان رو شروع کنیم، باید حال و هوای کلی حاکم بر داستان یا نوشتتون رو مشخص کنید ( حال و هوای کلی به انگلیسی میشه mood). بعد از اینکه خواننده کل نوشتتون رو خوند قراره چه حسی از کل نوشته بگیره؟ مثلا اگه دارید یه داستان ترسناک می‌نویسید خب احساس کلی یا مودی که خواننده ممکنه از داستانتون بگیره، ترس و اضطراب و دلهره می‌تونه باشه. اگه دارید یه داستان عاشقانه می‌نویسید، دوست داشتن، دلتنگی یا تنهایی. حال و هوای کلی داستان مثل یه چتر می‌مونه که سایش روی تموم نوشته شما حاکمه. احساسی که از پیرنگ، رفتار کاراکترها، واکنش‌هاشون و فضای داستان برداشت می‌کنیم همگی حال و هوای کلی داستان رو برامون می‌سازه. حالا فضاسازی هم زیرمجموعه حال و هوای کلی داستانه که باید باهاش هارمونی داشته باشه. پس قبل شروع فضاسازی در داستان، اول حال و هوای کلی داستانمون رو مشخص می‌کنیم. که یه موقع وسط یه داستان عاشقانه، به اشتباه فضاسازیمون احساس ترس به خواننده منتقل نکنه! بعد از اینکه حال و هوای کلی داستان و نوشتمون مشخص شد، حالا می‌تونیم بریم سراغ فضاسازی داستان. 1. خلق تصویر موقعیت: یه نویسنده قبل از شروع نوشتن هر چیزی، اول باید یه تصویر از چیزی که می‌خواهد بنویسه رو در ذهن خودش بکشه. این کار معمولا قبل از شروع به نگارش شروع میشه و پیش نیاز فضاسازی در داستان هستش. اگه تصمیم دارید موقعیت صحنه خودتون رو در جنگل بذارید و خیلی تصویر خاصی در ذهنتون نمی‌بینید، در گوگل جنگل‌های مختلف رو سرچ کنید و عکس‌هارو ببینید. گاهی اوقات نیازه اون تصویری که دوست دارید صحنتون در اونجا اتفاق بیفته رو ذخیره کنید و کنار دستتون داشته باشید. گاهی اوقات هم تصویر واضحی از صحنه داستانتون در ذهنتون دارید و خب در این صورت خیلی نیازی نیست که از تصاویر دیگه استفاده کنید. مثلا اگه ساکن شمال کشور باشید، به احتمال زیاد در ذهنتون تصویرهای بیشتری از کسی دارید که در شهرهای جنوبی زندگی می‌کنه. ۲. جزئیات تصویر به تصویری که دارید دقت کنید، این تصویر چه فاکتوری داره که اون رو با سایر تصاویر مشابه متمایز می‌کنه؟ این جزئیات باعث میشه که زودتر به هدفتون که تصویر کردن در ذهن خوانندس برسید. مثلا اگه بگید: «جنگلی متراکم، با درخت‌های بلند و دره‌ای در نزدیکیش که از آن صدای جریان آب به گوش می‌رسید» شما تصویری خلق کردید که شبیه تمام جنگل‌های دنیاست و نتونستید خواننده رو ببرید به موقعیتی متمایز که در ذهنش بمونه. ولی اگه همزمان به کلیاتی که خواننده از جنگل داره اشاره کنید و همراهش کنید با جزئیات، تصویر دقیق‌تری برای خواننده می‌سازید. مثلا بگید: «با فاصله‌ی چند ثانیه صدای قورباغه‌‌ها از برکه به گوش می رسید. نزدیک برکه که می‌شدی بوی نم با انعکاس تصویر درختان بلند با تنه سبزشان در آب بی حرکت برکه، همچون یک سمفونی می‌نواخت.» در این مثال، با اشاره به صدای قورباغه و بوی نم برکه، آب بی حرکت برکه و تنه سبز درختان، جنگل خاصی که در ذهن داریم رو با تصویر عمومی که خواننده‌ها از جنگل دارن کمی متمایز کردیم. ادامه دارد لینک عضویت در کانال قصه های زندگی 👇 https://eitaa.com/ghessehayezendegi
خب دوستان مباحث آموزش داستان نویسی را برای امروز به پایان می بریم. ادامه مباحث را می توانید هر هفته در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه در همین کانال دنبال کنید.
اعیاد شعبانیه بر همه شما عزیزان مبارک باد.
برای امشب یک قصه از غرب استان مازندران شهر زیبای تنکابن برای شما عریزان پخش می شه. البته در گویش تنکابنی ممکنه متوجه معنای برخی و با حتی بیشتر کلمات نشید اما می شه تا حدودی متوجه داستان شد. به هر حال جهت تنوع بخشی و نیز توجه به همه گویش های مازندرانی این قصه انتخاب و تقدیم شما عزیزان می شود.
شول 4 مگابایت.mp3
4.57M
📌 داستان مازندرانی “شول” نویسنده و راوی: محمد معافی ✔️ گویش تنکابن مازندران معنی شول:“صدایی بلند از سر شوق یا خشم” لینک عضویت در کانال 👇👇 https://eitaa.com/ghessehayezendegi
ق6.mp3
4.08M
📌قصه های زندگی(پادکست صوتی ) 💎 روز جدایی 📕 نویسنده و راوی: مصطفی بادله 🔰 قسمت ششم وپایانی لینک عضویت در کانال 👇👇 https://eitaa.com/ghessehayezendegi
پادکست صوتی قسمت پایانی «روزجدایی » تقدیم شما شد و پادکست تصویری آن نیز در حال آماده شدن بوده که به محض اتمام تقدیم خواهد شد.
با پوزش بدلیل نقص فنی بوجود آمده در رایانه پادکست تصویری قسمت پایانی" روز جدایی" فردا تقدیم خواهد شد.