🎙️|فایل صوتی کامل | ▶️ #درسگفتار_شرح_الاسماء_الحسنی جلسه : ۸۸ 🌍 محل تدریس : شیراز ، حوزه علمیه شهید محمد حسین نجابت ( ره ) 📅 تاریخ : ۱۶ اسفند ۱۳۹۱ 🕝مدت زمان صوت : ۴۲ دقیقه و ۹ ثانیه ✅@ghkakaie

درسگفتار شرح الاسماء الحسنی، جلسهٔ ۸۸: یا برهان، یا رضوان، یا غفران، یا سبحان، یا مستعان، یا ذا المنّ و البیان يا رضوان انما كان من اسمائه تعالى الرضوان لانه تعالى كما مر في معنى الارادة راض بكل الامور لاينافره شئ من الوجود إذ لو لم يرض بشئ لم يدخل في الوجود فالرضا لما كان مساوقا للوجود يدور حيث ما دار والوجود اوسع الاشياء فرضوان الله اكبر وقالوا الرضا باب الله الاعظم والسالك إذا وصل إلى مقام الرضا لم يكن له انكار على شئ من الاشياء فقد دخل الجنة ولذا كان خازن الجنة ايضا مسمى بالرضوان والمشتق والمبدء وان كانا فيه تعالى واحدا بحسب الحقيقة لكن بحسب قواعد علم العربية المصدر هنا اما بمعنى اسم الفاعل واما اطلق مبالغة وكذا في يا غفران يا سبحان قال في القاموس سبح بالنهر وفيه كمنع سجا وسباحة بالكسر عام وهو سالج وسبوح من سبحأ وسباح من سباحين وقال ايض سبحان الله تنزيها لله من الصاحبة والولد معرفة ونصب على المصدر أي ابرء الله من السوء براءة أو معناه السرعة إليه والخفة في طاعته اقول فسبحان على الثاني مبنى للمفعول يعنى ان الكل تسبح إليه في بحر الوجود كالحيتان في الماء كما في قوله تعالى والسابحات سبحا أي الا روح التى تسبح إليه في بحر رحمته الواسعة يا مستعان يا ذا المن والبيان المن العطاء كما تقدم والبيان اظهار المقصود بابلغ لفظ واصله الكشف والظهور والوجود على الاطلاق اعراب عما في الضمير وافصاح عما في المكنون الغيبي ولما كان البيان الفعلى اعظم النعم إذ به يتم الايجاد كما قيل اول كلام شق اسماع الممكنات كلمة كن وبه تستكمل النفوس وتهتدى إلى مقاصدها اردف العطا به هنا كما في قوله تعالى خلق الانسان علمه والبيان ولما كان البيان بمنزلة السحاب والمعنى بمنزلة الروح والحيواة والنفس الجاهلة بمنزلة الارض اللميتة كما في قوله تعالى وهو الذى يرسل الرياح بشرا بين يدى رحمته حتى إذا اقلت سحابا ثقالا سقناه لبلد ميت فانزلنا به الماء فاخرجنا به من كل الثمرات كذلك نخرج الموتى لعلكم تذكرون فالانسان إذا اراد ان يتكلم بكلام فمبدء هذه الارادة اولا صورة عقلية في القوة الناطقة على وجه البساطة وينشأ من هذه القوة اثر في القلب ثم يظهر في الخيال ثم يسرى اثره بواسطة الروح البخاري إلى الاعصاب ثم العضلات فيوجد صورة الصوت في لوح الهواء المقروع بواسطة التقاطع العارض له في المخارج وهذا غاية نزوله من عرش القلب إلى فرش عنصر الهواء ثم يصعد منه اثر إلى الصماخ ومنه إلى العضلات ومنها إلى الاعصاب والارواح البخارية ومنها إلى الدماغ ومنها إلى الخيال حتى الناطقة فهذا الترتيب الصعودى على عكس الترتيب النزولى كان محييا للموتى اعني النفوس الجاهله مخرجا لثمرات العلوم من اكمامها اعني فطرتها ✅@ghkakaie

هم‌اکنون سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر قاسم کاکایی : http://Dastgheibqoba.info/live

🎙️|فایل صوتی کامل| 💡#سلسله_نشست_ها_طلب_و_اخلاق_طلبگی 🎤حجت الاسلام و المسلمین دکتر قاسم کاکایی جلسهٔ سی و سوم 🗓️تاریخ برگزاری : ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ _ ۳ رمضان ۱۴۴۵ ⏳ مدت زمان : ۳۶ دقیقه و ۱۲ ثانیه ✅ @ghkakaie

🎙️| فایل صوتی کامل | درسگفتار #دمی_با_حافظ_در_محضر_حضرت_آیت_الله_نجابت(ره) ⬜با ارائه حجت الاسلام والمسلمین دکتر قاسم کاکایی جلسهٔ هشتم 🗓️تاریخ جلسه : شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ 🕝 مدت زمان: ۱۹ دقیقه اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکل‌ها به بویِ نافه‌ای کآخر صبا زان طُرّه بُگشاید ز تابِ جَعدِ مُشکینش چه خون افتاد در دل‌ها مرا در منزلِ جانان چه اَمنِ عیش چون هر دَم جَرَس فریاد می‌دارد که بَربندید مَحمِل‌ها #شرح_شعر #حافظ #عرفان #عشق #شمس_الدین_محمد ✅ @ghkakaie

🎙️باز نشر فایل صوتی #درسگفتار_شرح_گلشن_راز اثر منظوم شیخ محمود شبستری ( ره) ▶️ جلسه ۹۰ 🕝مدت زمان صوت : ۲۶ دقیقه و ۱۱ ثانیه 🗓️تاریخ تدریس : ۲۰ فروردین ۱۳۹۱ ✅تدریس شده در حوزهٔ علمیهٔ شهید محمد حسین نجابت( ره) درسگفتار شرح گلشن راز، جلسهٔ ۹۰: میانه چون صراط مستقیم است ز هر دو جانبش قعر جحیم است به باریکی و تیزی موی و شمشیر نه روی گشتن و بودن بر او دیر عدالت چون یکی دارد ز اضداد همی هفت آمد این اضداد ز اعداد به زیر هر عدد سری نهفت است از آن درهای دوزخ نیز هفت است چنان کز ظلم شد دوزخ مهیا بهشت آمد همیشه عدل را جا جزای عدل، نور و رحمت آمد سزای ظلم، لعن و ظلمت آمد ظهور نیکویی در اعتدال است عدالت جسم را اقصی کمال است مرکب چون شود مانند یک چیز ز اجزا دور گردد فعل و تمییز بسیط الذات را مانند گردد میان این و آن پیوند گردد نه پیوندی که از ترکیب اجزاست که روح از وصف جسمیت مبراست ✅@ghkakaie

📣 انجمن علمی - دانشجویی دانشکده الهیات دانشگاه شیراز برگزار می کند:📣 💠 دوره شرح مثنوی معنوی💠 ✅ با ارائه حجت الاسلام والمسلمین دکتر قاسم کاکایی جلسهٔ ۹۰ ⏳زمان برگزاری : سه‌شنبه، ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ _ساعت ۱۶ 🖇️لینک شرکت آنلاین در دوره : https://vroom.shirazu.ac.ir/elmi23 📌(شرکت برای عموم آزاد است ) ✅ @ghkakaie

📢اعلام برنامه 💡 سلسله نشست هایِ (طلب و اخلاق طلبگی) 🎤حجت الاسلام و المسلمین دکتر قاسم کاکایی 🎥بستر های پخش از فضای مجازی : ۱ http://Dastgheibqoba.info/live ۲ https://www.aparat.com/dastgheib/live ۳ https://heyatonline.ir/masjed.ghoba 🗓️زمان در ماه مبارک رمضان : هر هفته، چهارشنبه‌ها و پنجشنبه‌‌ها پس از نماز ظهر و عصر جلسهٔ سی و چهارم ۱ فروردین ۱۴۰۳_ ۹ رمضان ۱۴۴۵ 🕌مکان : شیراز_ مسجد قبا (آتشیها) ✅ @ghkakaie

🎙️| فایل صوتی کامل | جلسه ۹۰ #شرح_مثنوی_معنوی (دفتر اول) ⬜با ارائه حجت الاسلام والمسلمین دکتر قاسم کاکایی 🗓️تاریخ جلسه : سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ 🕝 مدت زمان: ۵۸ دقیقه و ۲۹ ثانیه #شرح_شعر #مولانا ✅ @ghkakaie

درسگفتار شرح مثنوی معنوی، جلسهٔ ۹۰، دفتر اول، ابیات ۲۰۷۲ تا ۲۱۱۳: بقیهٔ قصهٔ پیر چنگی و بیان مخلص آن: مطربی کز وی جهان شد پر طرب رسته ز آوازش خیالات عجب از نوایش مرغ دل پران شدی وز صدایش هوش جان حیران شدی چون برآمد روزگار و پیر شد باز جانش از عجز پشه‌گیر شد پشت او خم گشت همچون پشت خم ابروان بر چشم همچون پالدم گشت آواز لطیف جان‌فزاش زشت و نزد کس نیرزیدی بلاش آن نوای رشک زهره آمده همچو آواز خر پیری شده خود کدامین خوش که او ناخوش نشد یا کدامین سقف کان مفرش نشد غیر آواز عزیزان در صدور که بود از عکس دمشان نفخ صور اندرونی کاندرونها مست ازوست نیستی کین هستهامان هست ازوست کهربای فکر و هر آواز او لذت الهام و وحی و راز او چونک مطرب پیرتر گشت و ضعیف شد ز بی کسبی رهین یک رغیف گفت عمر و مهلتم دادی بسی لطفها کردی خدایا با خسی معصیت ورزیده‌ام هفتاد سال باز نگرفتی ز من روزی نوال نیست کسب امروز مهمان توم چنگ بهر تو زنم کان توم چنگ را برداشت و شد الله‌جو سوی گورستان یثرب آه‌گو گفت خواهم از حق ابریشم‌بها کو به نیکویی پذیرد قلبها چونک زد بسیار و گریان سر نهاد چنگ بالین کرد و بر گوری فتاد خواب بردش مرغ جانش از حبس رست چنگ و چنگی را رها کرد و بجست گشت آزاد از تن و رنج جهان در جهان ساده و صحرای جان جان او آنجا سرایان ماجرا کاندرین جا گر بماندندی مرا خوش بدی جانم درین باغ و بهار مست این صحرا و غیبی لاله‌زار بی پر و بی پا سفر می‌کردمی بی لب و دندان شکر می‌خوردمی ذکر و فکری فارغ از رنج دماغ کردمی با ساکنان چرخ لاغ چشم بسته عالمی می‌دیدمی ورد و ریحان بی کفی می‌چیدمی مرغ آبی غرق دریای عسل عین ایوبی شراب و مغتسل که بدو ایوب از پا تا به فرق پاک شد از رنجها چون نور شرق مثنوی در حجم گر بودی چو چرخ در نگنجیدی درو زین نیم برخ کان زمین و آسمان بس فراخ کرد از تنگی دلم را شاخ شاخ وین جهانی کاندرین خوابم نمود از گشایش پر و بالم را گشود این جهان و راهش ار پیدا بدی کم کسی یک لحظه‌ای آنجا بدی امر می‌آمد که نه طامع مشو چون ز پایت خار بیرون شد برو مول مولی می‌زد آنجا جان او در فضای رحمت و احسان او در خواب گفتن هاتف مر عمر را که چندین زر از بیت‌المال به آن مرد ده که در گورستان خفته است آن زمان حق بر عمر خوابی گماشت که خویش از خواب نتوانست داشت در عجب افتاد کین معهود نیست این ز غیب افتاد بی مقصود نیست سر نهاد و خواب بردش خواب دید کامدش از حق ندا جانش شنید آن ندایی کاصل هر بانگ و نواست خود ندا آنست و این باقی صداست ترک و کرد و پارسی‌گو و عرب فهم کرده آن ندا بی‌گوش و لب خود چه جای ترک و تاجیکست و زنگ فهم کردست آن ندا را چوب و سنگ هر دمی از وی همی‌آید الست جوهر و اعراض می‌گردند هست گر نمی‌آید بلی زیشان ولی آمدنشان از عدم باشد بلی زانچ گفتم من ز فهم سنگ و چوب در بیانش قصه‌ای هش‌دار خوب نالیدن ستون حنانه استن حنانه از هجر رسول ناله می‌زد. همچو ارباب عقول ✅@ghkakaie

🌷| کلیپ آمد بهار جان ها |🌷 🌹بازنشر پیام نوروزی حجت الاسلام و المسلمین دکتر قاسم کاکایی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۳ 🕝 مدت زمان کلیپ : ۴ دقیقه و ۵۰ ثانیه @ghkakaie

هم‌اکنون سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر قاسم کاکایی : http://Dastgheibqoba.info/live