eitaa logo
کانال اختصاصی قاسم کاکایی
685 دنبال‌کننده
319 عکس
81 ویدیو
15 فایل
🔺 کانال اختصاصی اطلاع رسانی برنامه‌ها و نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر قاسم کاکایی 🔺 کانال اطلاع رسانی دکتر قاسم کاکایی در تلگرام: https://t.me/ghkakaie ارتباط با مدیر کانال : @Admin_ghkakaie
مشاهده در ایتا
دانلود
دانشجو دارای هیچ سؤال و مسألهٔ علمی نیست؛ خود را ملزم به یادداشت برداشتن یا حتی حضور در کلاس ‌نمی‌بیند. بنده اخیراً در ابتدای کلاس‌ها، تشابه‌های کلاس با مجلس ترحیم را برای دانشجویان چنین تصویر می‌کنم: الف- در مجلس ترحیم، ما صرفاً برای تسلیت گفتن به صاحب عزا شرکت می‌کنیم. لذا حتماً باید خود را به صاحب عزا نشان دهیم و حاضری خود را بزنیم! در کلاس هم گویا صاحب عزا استاد است! ما به‌خاطر حضور و غیابی که استاد می‌کند در سر کلاس حاضر می‌شویم. ب- اگر در آگهی مجلس ترحیمی مثلاً قید شده باشد که زمان برگزاری ۴ تا ۶ است، ما در این محدوده، هر وقت خواستیم شرکت می‌کنیم؛ مقداری می‌نشینیم؛ خود را به صاحب عزا نشان می‌دهیم و سپس می‌رویم!؛ خواه اول مجلس، خواه وسط مجلس و خواه آخر مجلس‌. کلاس‌ها هم اخیرا همین‌طور است. دانشجو یا دیر می‌آید و به استاد می‌گوید ببخشید گرفتار بودم؛ یا زود می‌رود و به استاد می‌گوید ببخشید کار دارم! یعنی فقط حضور خود را در کلاس می‌زند! ج- در مجلس ترحیم، هیچ‌گاه قلم و کاغذ نمی‌بریم و اگر ببینیم کسی در مجلس ترحیم از سخنانِ واعظ یادداشت برمی‌دارد به او می‌خندیم. اخیرا هم در کلاس‌ها نیز قلم و کاغذ داشتن و یا یادداشت برداری، باعث می‌شود که به شما به‌عنوان بچه‌مثبت، بخندند. د- در مجلس ترحیم، ما نه ‌می‌دانیم که واعظ چه می‌خواهد بگوید نه برایمان اهمیت دارد و نه سؤالی از واعظ داریم. واعظ کار خود را می‌کند ما هم کار خود را؛ مثلاً چای یا شربت می‌نوشیم، فالوده می‌خوریم، با بغل‌دستی‌مان حرف می‌زنیم و یا سرمان در گوشی هم‌راه‌مان است! کلاس‌ها هم دقیقاً همین‌طور شده است؛ دانشجو به‌دنبال این است که ببیند چگونه این یک ساعت یا یک ساعت و نیم را که عذابی است الیم، طی کند! شایع‌ترین راه برای گذراندن این مدت، سر در گوشی هم‌راه کردن، بازی‌های کامپیوتری، چک کردن ایمیل و چت کردن است. ه‍- یک روز داشتم مطالب مربوط به مجلس ترحیم را برای بچه‌های کلاس توضیح می‌دادم‌ که دانشجویی با بیش از نیم ساعت تاخیر داخل کلاس شد. بچه‌ها کمی خندیدند و او نفهمید که چرا. آخر کلاس آمد و به من گفت: «حاج آقا! من مشکلی در هنگام ثبت نام، برایم پیش آمده است؛ دو درس، از جمله درس شما، زمان‌شان با هم یکی است. می‌خواستم از شما اجازه بگیرم که نیم ساعت اول را به آن کلاس دیگر بروم و نیم ساعت دوم را در کلاس شما حاضر شوم». خندیدم و مجلس ترحیم را برایش توضیح دادم. گفتم: « تو مثل کسی می‌مانی که در یک ساعت معین به دو مجلس ترحیم دعوت شده است. او چه می‌کند؟ نیم ساعت اول به این مجلس ترحیم می‌رود و نیم ساعت دوم به آن دیگری! الان تو هم با این پیشنهادت بر این باور هستی که درس‌های سر کلاس اصلاً مهم نیست بلکه حضور و غیاب و نشان دادن خود به صاحب عزا یعنی استاد، اهمیت دارد! ۱۵- تدریس دروس حوزوی در فضای حوزه، حال و هوای دیگری دارد؛ اگر هم حوزه حوزهٔ شهید محمدحسین نجابت باشد و زیر نظر حضرت آیت‌الله نجابت، «نورٌ علی نور» است. غیر از دروس قرآن، حکمت و کلام، که با معرفت سر و کار دارند، سایر دروس هم به نحوی با گفتهٔ معصوم و یا آیهٔ قرآن ربط پیدا می‌کند و باعث می‌شود که فضای معلم و متعلم منور و معطر شود‌. معلم و متعلم مانند کسی خواهند بود که هر روز از بازار عطر فروش‌ها عبور می‌کند‌. او اگر هیچ کاری هم انجام ندهد، خواهی نخواهی، بویی از عطر فرایش می‌گیرد. حضرت آیت‌الله نجابت در رسالهٔ «نظرات»، مباحث مهمی را راجع به تدریس، تبلیغ و اخلاق طلبگی بیان کرده‌اند که توصیه می‌شود هر مدرّس و معلمی آن را حتماً بخواند و مکرر بخواند‌ . بنده نزدیک به چهل سال است که در حوزهٔ علمیهٔ شهید محمدحسین نجابت تدریس دارم؛ از فقه و اصول گرفته تا کلام و فلسفه و تا حکمت و عرفان و تفسیر قرآن. برخی از فضلا در طول این چهل سال، در تمام درس‌های حقیر حاضر بوده‌ و بر نورانیت کلاس و درس فزوده‌اند. خدا را بابت این توفیق شاکرم و امیدوارم که به برکت این چهل سال و به نورانیت این ایام که منسوب به اربعین است، عنایت حضرت اباعبدالله الحسین(ع) را شاملم گرداند و بارقه‌ای از معرفت و محبت را در قلبم بیفکند. هم دعا از تو اجابت هم ز تو ایمنی از تو مهابت هم ز تو گر خطا گفتیم اصلاحش تو کن مصلحی تو ای تو سلطان سخُن کیمیا داری که تبدیلش کنی گرچه جوی خون بوَد نیلش کنی این چنین مینا‌گر‌ی‌ها کار توست این چنین اکسیر‌ها اسرار توست@ghkakaie
📣 انجمن علمی - دانشجویی دانشکده الهیات دانشگاه شیراز برگزار می کند:📣 💠 دوره شرح مثنوی معنوی💠 ✅ با ارائه حجت الاسلام والمسلمین دکتر قاسم کاکایی جلسهٔ:۱۱۱ ⏳زمان برگزاری : سه‌شنبه، ۶ شهریور ۱۴۰۳ _   ساعت ۱۷ 🖇️لینک شرکت آنلاین در دوره : https://vroom.shirazu.ac.ir/elmi23 📌(شرکت برای عموم آزاد است ) ✅ @ghkakaie
36.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 ناصح امت ▫️ کاری که انبیا (علیهم السلام) کردند، همان کار را در حدّ اعلیٰ انجام داد... . @ghkakaie
شرح_مثنوی_معنوی_جلسه_۱۱۱_حجت_الاسلام_و_المسلمین_دکتر_کاکایی۴.mp3
51.67M
🎙| فایل صوتی کامل | جلسه۱۱۱ (دفتر اول) ⬜️با ارائه حجت الاسلام والمسلمین دکتر قاسم کاکایی 🗓تاریخ جلسه : سه شنبه ۶ شهریور ۱۴۰۳ 🕝 مدت زمان: ۵۳ دقیقه و ۴۸ ثانیه @ghkakaie
درسگفتار شرح مثنوی معنوی جلسه ۱۱۱، ابیات ۳۱۷۹تا۳۲۰۷ شو قلیل النوم مما یهجعون باش در اسحار از یستغفرون اندکی جنبش بکن همچون جنین تا ببخشندت حواس نوربین وز جهان چون رحم بیرون روی از زمین در عرصهٔ واسع شوی آنک ارض الله واسع گفته‌اند عرصه‌ای دان انبیا را بس بلند دل نگردد تنگ زان عرصهٔ فراخ نخل تر آنجا نگردد خشک شاخ حاملی تو مر حواست را کنون کند و مانده می‌شوی و سرنگون چونک محمولی نه حامل وقت خواب ماندگی رفت و شدی بی رنج و تاب چاشنیی دان تو حال خواب را پیش محمولی حال اولیا اولیا اصحاب کهفند ای عنود در قیام و در تقلب هم رقود می‌کشدشان بی تکلف در فعال بی‌خبر ذات الیمین ذات الشمال چیست آن ذات الیمین؟ فعلِ حَسَن چیست آن ذات الشمال؟ اِشغالِ تَن می‌رود این هر دو کار از انبیا بی‌خبر زین هر دو ایشان چون صدا گر صدایت بشنواند خیر و شر ذات کُه باشد ز هر دو بی‌خبر بخش ۱۵۰ - گفتن مهمان یوسف علیه‌السلام کی آینه‌ای آوردمت کی تا هر باری کی در وی نگری روی خوب خویش را بینی مرا یاد کنی گفت یوسف هین بیاور ارمغان او ز شرم این تقاضا زد فغان گفت من چند ارمغان جستم ترا ارمغانی در نظر نامد مرا حبه‌ای را جانب کان چون برم قطره‌ای را سوی عمان چون برم زیره را من سوی کرمان آورم گر به پیش تو دل و جان آورم نیست تخمی کاندرین انبار نیست غیر حسن تو که آن را یار نیست لایق آن دیدم که من آیینه‌ای پیش تو آرم چو نور سینه‌ای تا ببینی روی خوب خود در آن ای تو چون خورشید شمع آسمان آینه آوردمت ای روشنی تا چو بینی روی خود یادم کنی آینه بیرون کشید او از بغل خوب را آیینه باشد مشتغل آینهٔ هستی چه باشد نیستی نیستی بر، گر تو ابله نیستی هستی اندر نیستی بتوان نمود مال‌داران بر فقیر آرند جود آینهٔ صافی نان خود گرسنه‌ست سوخته هم آینهٔ آتش‌زنه‌ست نیستی و نقص هر جایی که خاست آینهٔ خوبی جمله پیشه‌هاست چونک جامه چست و دوزیده بود مظهر فرهنگ درزی چون شود ناتراشیده همی باید جذوع تا دروگر اصل سازد یا فروع خواجهٔ اشکسته‌بند آنجا رود کاندر آنجا پای اشکسته بود مقالاتی که به آنها اشاره شد: https://kakaie.com/1621 https://kakaie.com/307@ghkakaie
📢اعلام برنامه 💡 سلسله نشست هایِ (طلب و اخلاق طلبگی) 🎤حجت الاسلام و المسلمین دکتر قاسم کاکایی 🎥بستر های پخش از فضای مجازی : ۱ http://Dastgheibqoba.info/live ۲ https://www.aparat.com/dastgheib/live 🗓️زمان : پنجشنبه ها هر دو هفته یک بار پس از نماز مغرب و عشاء جلسهٔ چهل و هفتم ۸ شهریور ۱۴۰۳ 🕌مکان : شیراز_ مسجد قبا (آتشیها) ✅ @ghkakaie
36.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟫🟨 زیارت حسین(ع)، زیارت خداست 🎥 بریده ای از سخنرانی دکتر کاکایی به مناسبت شب جمعه،شب زیارتی امام حسین علیه السلام زمان: ۱ دقیقه و ۱۷ ثانیه ✅ @ghkakaie
طلب و اخلاق طلبگی ۴۷.mp3
11.65M
🎙️|فایل صوتی کامل| 💡 🎤حجت الاسلام و المسلمین دکتر قاسم کاکایی جلسهٔ ۴۷ 🗓️تاریخ برگزاری : ۸ شهریور ۱۴۰۳ ⏳ مدت زمان : ۳۲ دقیقه و ۲۱ ثانیه ✅ @ghkakaie
«بسم الله الرحمن الرحیم» 🗒 🖋فصل سوم (جبهه)، قسمت اول (پیاپی بیست و هشتم) کردستان ۱- یاد ایام مطابق تاریخ و حوادث تاریخی جلو نرفت. مسائل مربوط به دانشگاه و نیز مسائل مربوط به فعالیت‌های سیاسی باقی ماند. یک فصل را باید به دانشگاه اختصاص داد. جزئیات این فصل عبارتند از: مسائل قبل از انقلاب و مسائل بعد از انقلاب. قبل از انقلاب، دانشجوی کارشناسی دانشگاه پهلوی در رشته مهندسی برق و الکترونیک بودم. بعد از انقلاب دانشجوی ارشد دانشگاه قم در رشته الهیات در مرکز تربیت مدرس و سپس دانشجوی دکتری دانشگاه تربیت مدرس تهران در رشته حکمت و فلسفه بودم. مراحل هیئت علمی شدن در دانشگاه شیراز از حق‌التدریس گرفته تا مربی، استادیار، دانشیار و استاد رشتهٔ فلسفه و حکمت در دانشکده الهیات را شامل می‌شود. مسئولیت‌ها ی متعددی در سطح دانشکده‌ها و در دانشگاه نیز داشتم. پژوهش‌ها، کتاب‌ها، مقالات و همایش‌ها یی که در آن شرکت داشته‌ام جزو همین فعالیت‌های دانشگاهی است.همهٔ این‌ها را باید تحت عنوان دانشگاه از آن یاد کرد و یک فصل از یاد ایام را به آن اختصاص داد. هم‌چنین فعالیت‌های سیاسی قبل و بعد از انقلاب، از عضویت در گروه منصورون و انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه پهلوی در قبل از انقلاب گرفته تا عضویت در سازمان دانشجویان مسلمان، حزب جمهوری اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، هم‌کاری با سپاه پاسداران، و هم‌کاری با سایر ارگان‌های انقلابی را شامل می‌شود. همهٔ این‌ها را نیز باید در یک فصل جداگانه تحت عنوان فعالیت‌های سیاسی بیاورم. با توجه به حساسیت موضوعاتِ این دو فصل و دقتی که در انعکاس آن‌ها باید داشته باشیم، همهٔ این‌ها را به فرصتی دیگر موکول می‌کنیم و دو فصل از یاد ایام را به آن‌ها اختصاص می‌دهیم. در این‌جا، به مناسبت نزدیک شدن به هفتهٔ دفاع مقدس، فصل سوم یاد ایام را به جبهه اختصاص می‌دهیم. لازم به ذکر است که یادداشت‌های مربوط به جبهه، قبلاً در گروه واتس‌اپی دانشکدهٔ الهیات منتشر شده بود. تغییری در آن‌ها نداده‌ام. لذا تا حدودی متن آن‌ها نسبت به قسمت‌های قبلی یاد ایام، صورت رسمی‌تری به خود گرفته است. ۲- هم‌زمان با پیروزی انقلاب اسلامی، گروه‌های ضد انقلاب، اعم از مارکسیست‌ها، سلطنت‌طلب‌ها، تجزیه‌طلب‌ها، ساواکی‌ها، منافقان و...در استان‌های مرزی و محروم کشور، مثل کردستان، خوزستان، سیستان و بلوچستان، گلستان که ترکمن‌ها آن‌جا سکونت دارند و...دست به شورش، ایجاد هرج و مرج و ناآرامی، درگیری مسلحانه با نیروهای دولتی، ترور نیروهای حزب‌اللهی، آتش زدن محصولات کشاورزی، منفجر کردن مراکز حساس و...زدند. در این میان، کردستان بیش از همه، محلّ تجمع نیروهای ضد انقلاب شده بود: حزب دموکرات، کومله، چریک‌های فدایی، پیکار، ارتشیان فراری و ...، همه، آن‌جا علیه نظامِ تازه‌پایِ جمهوری اسلامی متحد شده بودند. دولت موقت و ارتش هم نتوانسته بودند به اوضاع کردستان سر و سامان دهند. نصیحت‌های امام و اعزام اشخاص و افراد مختلف ازجمله مرحوم آیت‌الله طالقانی و مرحوم آیت‌الله شهید دکتر بهشتی، برای صلح و گفت‌وگو نیز اوضاع را آرام نکرده بود. ۳- در ماه رمضان سال ۵۸ ، هنوز چندماهی از پیروزی انقلاب نگذشته بود که در پاوه عده‌ای از جوانانِ پاسدار را با زبان روزه سر بریده بودند! امام«ره» پیام مهمی صادر کردند که دل هر غیرت‌مندی را به درد می‌آورد. ما، عده‌ای از دانشجویان دانشگاه شیراز، با برنامه‌ریزی سپاه پاسداران و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، قرار شد که برای کمک به نیروهای انقلاب و مبارزه با ضد انقلاب ، عازم کردستان شویم. آن‌زمان، هنوز دانشگاه علوم ‌پزشکی شیراز از دانشگاه شیراز جدا نشده بود. عده‌ای از بهترین دانشجویان رشته‌های مهندسی، پزشکی و سایر دانشکده‌های دانشگاه شیراز، داوطلبانه به این جمع پیوستند. از جملهٔ این جمع می‌توان از سردار وحیدی که آن زمان دانشجوی مهندسی برق دانشگاه شیراز بود، دکتر مسعود خاتمی رئیس سابق بیمارستان خاتم‌الانبیاء ونمایندهٔ فعلی مجلس، دکتر امین معصومی استاد فعلی دانشگاه صنعتی اصفهان و شهید حسین گرکانی‌نژاد(از دانشجویان پزشکی دانشگاه شیراز) نام برد. هنگام اعزام، همه در مسجد جمعه خدمت امام جمعهٔ شیراز، آیت‌الله شهید سید عبدالحسین دستغیب رسیدیم. ایشان ما را مورد تفقد خاص قرار دادند. جمعیت زیادی نیز برای مشایعت ما و ابراز انزجار از ضد انقلاب، در مسجد جمع شده بودند. بندهٔ حقیر که بیست‌ و یک ساله بودم، نوشته‌ای را، که با دل نگاشته بودم به شکل حماسی از پشت میکروفون مسجد قرائت کردم که با تکبیرهای مکرر جمعیت هم‌راه بود. ای کاش آن دل‌نوشته را که حکایتِ حال و هوای ما جوانان آن روز بود امروز برای خودم و برای فرزندانم به یادگار نگه داشته بودم.