eitaa logo
کتابخانه مسجد قبا
212 دنبال‌کننده
736 عکس
81 ویدیو
42 فایل
اینجا فضاییست برای تنفس لابلای ورق های خیال انگیز کتاب ارتباط با مدیر و تمدید کتابها ازطریق آیدی: @Sarbaaazevelaayat ⏰ساعات کاری کتابخانه: روزهای زوج از ساعت ۱۷ تا ۱۹ لینک کانال برای معرفی به هم محله ای هامون .
مشاهده در ایتا
دانلود
زندانی قلعه هفت حصار ✍حسین فتاحی ۲۰۷ صفحه ✂️برشی از کتاب: بوعلی به معاینه دقیق امیر مشغول شد. دست او را گرفت، بالا آورد و بعد رها کرد. دست مثل تکه ای گوشت بی جان، روی تخت افتاد .ابن خالد گفت:" فلج" بوعلی گفت :"بله فلج!" و رو به ابن خالد کرد و گفت:" ظرفی را که امیر از آن آب می نوشد برایم بیاورید." غلامی دوید تا پیاله را که امیر در آن آب و نوشیدنی می خورد، بیاورد . ابن سوری با حالت مسخره ای گفت:" حتماً ابن سینا میخواهد جادویی به کار گیرد و از طریق پیاله سفالین بیماری امیر را تشخیص دهد!" با این گفته، خنده حضار بلند شد .غلام با پیاله امیر بازگشت .بوعلی آن را گرفت و برگرداند. بعد آن را به ابن خالد نشان داد و گفت:" به لبه بیرونی پیاله نگاه کنید! ببینید که چه زیبا و ظریف نقاشی شده است. حتماً می دانید که در این لعاب زیبا سرب به کار میرود. این سرب، امیر را مسموم کرده است." ابن خالد گفت:" آیا به تشخیص خود اطمینان داری؟" _ تنها دلیل من،بهبودی حال امیر است. فقط امیدوارم که دیر نشده باشد. ابن خالد گفت :"حالا چه چیز تجویز می کنی؟ بوعلی خواست حرفی بزند که ابن صابی وزیر دربار جلو آمد و رو به بوعلی گفت:" پیشنهاد می کنم خودت کلیه کارها را به عهده بگیری. به این ترتیب ،بهبودی کامل یا شکست به عهده خودت خواهد بود." بوعلی گفت:" به یک شرط!"... ✳️کتابخانه مسجدقبا @ghobalib📚
خرده روایت هایی راجع به حمایت از تولید ملی با یک نگاه تیزبین که به خواننده تلنگر میزنه🍀 حمایت و عدم حمایت ما چه تاثیراتی روی زندگی نیروهای کار و خانواده شون میگذره چیزهایی که گاهی ساده میگذریم ازشون. : خانم عزلت🌷
پادرمیانی همان وساطت است... همان ریش گرو گذاشتن.... گاهی واسطه ای آسمانی،وساطت میکند تا به خواسته های زمینی ات برسی.... شرح حالی ناب با عباراتی زیبا.... جان خود را مهمان کنید به شرح زیبایی از یک تشرف .... :خانم عزلت🌷
بدون تو هرگز کتابی از همسر و فرزند شهید سید علی حسینی ☺️پشنهاد می کنم حتما مطالعه کنید 💐 خاطرات دوران شاه همسر شهید و خود شهید انقلابی بودن و وقتی که شهید میشن تو جبهه را تعریف کرده و ... :خانم تقوی🌷
💠 آغاز به کار هشتمین پویش «کتاب قهرمان» 🔻 همزمان با ماه محرم‌الحرام، هشتمین دوره مسابقه کتابخوانی «کتاب قهرمان» با محوریت کتاب از دهم مردادماه توسط مجمع ناشران انقلاب اسلامی آغاز می‌شود. 🌴 «داستان بریده بریده» مثل یک داستان است و از مرگ معاویه آغاز می‌شود و تا ادامه پیدا می‌کند. 🚩 در این میان پای شخصیت‌های بسیاری وسط می‌آید که بخشی از آن‌ها را اصلاً نمی‌شناسیم یا درباره‌شان شناخت درستی نداریم. اما به ادعای ؛ نویسنده کتاب، هیچ‌جای کتاب داستان‌پردازی به معنای اینکه صحنه‌ای یا حرفی از خیال نویسنده به تاریخ اضافه شده باشد وجود ندارد. 🔰 کتاب کاملاً بر اساس آنچه که در وقوع پیدا کرده نوشته شده است و منابع استفاده شده نیز در انتهای کتاب آمده است. 🔻 علاقه‌مندان برای تهیه کتاب و شرکت در مسابقه می توانند این کتاب ارزشمند را از کانال کتاب سالم سفارش دهند. 💳 قیمت: ۱۴۵.۰۰۰ 👈 ۱۳۰۵۰۰ برای ثبت سفارش 👇 @rahil125
همه ترسم از مجروحیت و شهادتت بود. یک بار که مجروح شدی گفتم(دیگه نباید بری) گفتی مثل زنان کوفی نباش گفتم تو غمت نباشه من دوست دارم با زنان کوفی محشور بشم تو فقط نرو بعد از ناهار گفتم منو میبری هیئت گفتی هیئت نباید بری _چرا؟ _مگه نگفتی من سوریه نرم، من سوریه نمیرم، اسم توهم سمیه نیست، اسم جدیدت آزیتاست، اسم منم دیگه مصطفی نیست کوروشه شب شد دیدم نمیشود ه‍یئت نرفت _بریم هیئت! _قرار نبود بریم هیئت آزیتا خانم! _چرا این جوری میکنی آقا مصطفی؟ _قبول میکنی من سوریه برم وتو اسمت سمیه باشه و اسم منم مصطفی؟ در ان صورت هیئت و نماز و مسجد هم میری! کمی فکردم کردم بعد گفتم : قبول! اسم تو مصطفاست :مبینا بابایی فر👏
کتاب مرا باخودت ببر ، کتاب خیلی قشنکی از اقای سالاری که قبلا جلد قبلیش یعنی دعبل و زلفا رو معرفی کرده بودم این کتاب ، کتاب خیلی قشنگی هستش درباره ی یه زندانی که کلی اتفاقات سخت واسش میفته و در اخر توسط امام بزگروارمون از زندان نجات پیدا می‌کنه اما دراین بین اتفاقات خیلی تلخ و زیادی واسش میفته مثل گم کردن خانواده ش و.... : حانیه حسین پور👏
🌷نغمه های همسرانه ی شهید رجایی: 🔶آقای رجایی فرد عاقلی بود و پخته و سنجیده حرف می زد. در ابتدای نامزدی ما یک معلم ساده بود. در آن زمان خرید طلا و جواهر برای همسر رسم بود. ایشان وضع مالی خوبی نداشت ولی این قضیه را جوری مطرح نمی کرد که اثر بدی داشته باشد که چون پول ندارد نمی تواند این ها را بخرد. موارد ضروری را می خرید و در مورد طلا و جواهر می گفت این ها باشد بعد برویم سر فرصت و با سلیقه ی یکدیگر بخریم. من متوجه می شدم و خوشم می آمد که چنین عزت نفس و مناعت طبعی دارد. 🔷تا زمانی که فرصت بیشتری داشت، هفته ای یک بار با هم صحبت می کردیم که چه روشی را باید در خانه انتخاب کنیم تا در تربیت و روحیه بچه ها تاثیر مثبت داشته باشد. در این نشست های هفتگی ، روش های منفی خودمان را هم نقد می کردیم. 🔶خیلی مهمان دوست بود و با اینکه حقوق یک معلم ساده را داشت ، سالی چندبار مهمان دعوت می کرد. مخصوصا چون مرحوم پدرشان در 28 ماه رمضان فوت کرده بودند، هر سال به یاد ایشان به فامیل افطاری میداد که این رسم تا آخر عمرشان ادامه داشت. 🌷نغمه های همسرانه ی شهید باهنر: 🔶برخوردش با من خیلی خوب بود. یک موقع می آمد و می گفت خیلی خسته شده ای . حالا چه کار داری تا من کمک کنم؟ هر وقت مهمان داشتم، ظرف ها را می شست و در برنامه ی نظافت کمک می کرد. 🔷گاهی آخر شب می آمد و خسته بود. میثم ما سه ساله بود. او هم بیدار بود. روی سر و کول باهنر می افتاد. ایشان هم با او حرف می زد و می خندید. برخوردش با بچه ها خیلی خوب بود. هیچ وقت با بچه ها دعوا نداشت. در دوران زندگی ، از او عصبانیتی ندیدم. نصیحتش بیشتر با رفتار خوش بود . هر چه می گفت، خودش عمل می کرد. 🔶وضع اقتصادی مان خوب نبود. گاهی شهید باهنر بیرون می رفت، بر می گشت یک نان سنگک می آورد ، می خندید و می گفت: نان سنگک داغ با پنج ریال پنیر خریده ام، بخورید.اول زندگی برایم مشکل بود؛ولی کم کم عادت کردم. الان از تشریفات خیلی خوشم نمی آید. دوست دارم همین طور ساده زندگی کنیم. به نقل از مجله خانه خوبان ✳️کتابخانه مسجدقبا @ghobalib📚
کتاب رویای نیمه شب ، این کتاب هم از اقای سالاری هست و خیلی جذابه ریحانه دختری که توی خواب همسر آینده خودشو میبینه و بهش الهام میشه تا یک سال دیگه به خواستگاری اون میاد ولی ریحانه به هیچکس نگفته که اون شخص کیه ؟ از یک طرف دیگه پسر داستان ما که با پدربزرگش زندگی می‌کنه عاشق ریحانه میشه اما چون مثل ریحانه شیعه نیست نمیتونه با اون ازدواج بکنه اما بادیدن یک معجزه که دررابطه با امام زمان عج و پدر ریحانه بوده به همراه پدربزرگش شیعه و .... :حانیه حسین پور👏
شاغل بودن بهتر است یا خانه دار بودن؟ مادر شاغل ارزشمندتر است یا مادر خانه دار؟ آیا همه بانوان ظرفیت های یکسانی دارند؟ توصیه میکنم به خوندن این کتاب که با قلمی آسون نگاشته شده و روایت های شیرینی داره از دیدگاه های متفاوت دونسل (مادر و دختر)... :خانم عزلت🌹
باکاروان نیزه🌴 ترکیب بند عاشورایی ✍علیرضا قزوه بند دوازدهم گودال قتلگاه پر از بوی سیب بود تنهاتر از مسیح کسی بر صلیب بود سرها رسید از پی هم مثل سیب سرخ اول سری که رفت به کوفه، حبیب بود مولانوشته بود: بیا ای حبیب ما! تنها همین ؛ چقدر پیامش غریب بود مولا نوشته بود: بیا دیر می‌شود آخر حبیب را، ز شهادت نصیب بود مکتوب می رسید فراوان ولی دریغ خطش تمام کوفی و مُهرش فریب بود اما حبیب رنگ خدا داشت نامه اش اما حبیب جوهرش" امّن یجیب "بود یک دشت سیب سرخ به چیدن رسیده بود باغ شهادتش به رسیدن رسیده بود @ghobalib📚
همه می گویند حال و هوای کاظمین مو نمیزند با صحن و سرای مشهد. اما من میگویم بابا ها دختری اند. نشان به آم نشان که عطر و بوی کاظمین، خاطرت را میکشاند تا خیابان ارم، تا میدان آستانه، تا باب الجواد، تا ایوان آینه. حس مالکیت دارم به این حرم. حس نابی که فقط توی خانه پدری میتوان داشت کتاب: مادِر لَند :مبینابابایی فر👏