💢 انقلاب کنونی و آرمانشهر غایی:
غلبۀ غیب در عهد تاریخی جدید
[یکم]. تجربۀ انباشتۀ نظری و معرفتی نشان میدهد که جنبۀ تقدیری در حیات و استمرار این انقلاب، بسیار برجسته است؛ چنانکه امام خمینی در تبیین رویدادهای تاریخی این انقلاب، همواره به ملکوت ارجاع میداد و حتی اصل انقلاب را «هدیۀ الهی» و «تحفۀ غیبی» میخواند و تصریح میکرد که در پشتصحنۀ این انقلاب، دست تدبیر الهی در میان است. مرتضی مطهری نیز از «بُعد معنویِ تاریخ» سخن میگفت و حسین کچویان نیز تعبیر «فلسفۀ دینیِ تاریخ» به کار میبرد. چه مطهری و چه کچویان، هر دو به طرح جدیدی از فلسفۀ تاریخ دست یافتهاند و بر این باور هستند که باید ساختارشکنی نظری را به سطحی کمتر از فلسفۀ تاریخ، فرو نکاست. این استنادات و ارجاعات به این معنی است که از نقطهای به بعد، پای تبیینهای اینجهانی میلنگد و دیگر نمیتوان به پوستۀ ظاهری و نمودهای عینی، اشاره کرد و بر اساس اقتضای آنها، فهم موجّه عرضه داشت. حقایق بیرون از نظم اجتماعیِ اینجایی و زمینی، تدبیر را در اختیار دارند و سرنوشت را به سوی تقدیر تکوینی و قدسی سوق میدهند. ظهور و تداوم معمایی این انقلاب، ریشه در این امر دارد و بدین جهت است که تحلیلهای مادّی و معطوف به محسوسات، قادر به فهم نیستند و ناکام میمانند. این جامعه، خودبنیاد نیست و نمیتوان در چهارچوب عوامل مادّی و ظاهریاش، دربارۀ فرجام آن قضاوت کرد. ارادۀ الهی، این تاریخ را به حرکت درآورده و به سوی یک مقصد خاص، پیش میبرد. تحلیلهای اینجهانی، همۀ متغیّرهای سیاسی و اجتماعی را در نظر میآورند و ربطهای علّی میسازند و شرایط و امکانها و امتناعها را مییابند، اما باز دچار انسداد میشوند و اتّفاق، چنین نیست که آنها در نظر گرفتهاند. این مسیر تاریخی، عناصری دارد که به چنگ چنین تحلیلهایی نمیافتد. این تاریخ، سکولار نیست و امر قدسی و ملکوتی در آن، بسیار غلیان و جوشش دارد و تدبیر خودش را بر سلوک رویدادها و زنجیرۀ رخدادها، حاکم میگرداند.
[دوم]. این انقلاب، همچون یک گشودگی برای تاریخ قدسیِ فردا است. حد وجودی این انقلاب، منحصر به عالم سیاست نیست، بلکه باید آن را یک انقلاب تاریخی دانست. تاریخ به تمامیّتش رسیده است و اکنون یک تحوّل بنیادین در راه است. تاریخ، ورق خورده است و #عهد_نو ، آغاز شده است. سخن اصحاب شهودِ حقایق قدسیِ تاریخ این است که انقلاب، متّصل به عهد نهایی خواهد بود. این انقلاب، حلقۀ وصل میان #دیروز_محمّدی و #فردای_مهدوی است. آن تاریخ قدسیِ موعود، محتاج زمینه و بستر است و این انقلاب، در حکم همین مقدّمه است. چیدمان تاریخیِ جهانِ کنونی، دستخوش دگرگونیهای بزرگ شده و میرود که مناسبات، زیرورو بشوند و نظم دیگری سربرآورد. پس ما در وضع برزخی به سر میبریم؛ جایی میان #برافتادن_تاریخ_طاغوتی و #برآمدن_تاریخ_الهی . این رویداد، در حال وقوع است و قطعههای آن، اگر در درون یک بافت تاریخی قرار داده شوند، دلالت بر این معنا دارند. این احساس و ادراک، در درون جانهای آشنا به غیب و سیراب از شهود و سلوک، پدید آمده و میتوان به آیندۀ نزدیک، امید بست.
[سوم]. دشواریها در درون این عالَم انقلابی خواهند بود، اما به گسستگی و زوال نخواهند رسید. انقلاب خواهد ماند؛ هرچند تنشها و تکانهها، رنجوریهای دردناک به همراه خواهند داشت. شاید بر حجم تضادها و کشمکشهای داخلی نیز افزوده شود و عقبۀ اینجاییِ عالَم تجدّد، آخرین تلاشهایش را برای استحالۀ انقلاب، به انجام برساند. این تکههای پایانی، تعیینکننده خواهند بود و کسانی از مسیر حق، جدا خواهند شد. موقعیّت کنونی، بهشدّت آمیختۀ با #پالایش_درونی و ریزشها و افولها و سقوطهاست. چارهای جز این نیست که در متن عینیّتها، ابتلائات بر سر راه قرار بگیرند و #اصحاب_مؤمن و مستقیمِ عهدِ نهایی، برگزیده شوند. پس این ریسمان، شاید به باریکی یک تار مو برسد، اما پاره نخواهد شد. برکندن انقلاب، میسّر نخواهد بود و این مقدّمۀ تاریخی، برچیده نخواهد شد، اما موقعیّتهای انتخابی، کسانی را دچار زوال و فروافتادن خواهند کرد و صفها بر اساس ماهیّتها، تفکیک خواهند شد. اینک، زمانۀ جدایی و انفکاک و تصفیه است و باید برای دورۀ تاریخی جدید، انسانهایی که ایمانشان ریشه در استقامت دارد، بازشناخته شوند. بهناچار، جهان اجتماعیِ انقلابی، باید متلاطم و موجخیز باشد تا ضمایر آشکار گردند، اما این تکانهها و ابتلائات، خودِ انقلاب را با شکست و فروپاشی روبرو نخواهد کرد. انقلاب، از جای دیگری تدبیری میشود؛ جایی که بازی عصیانگونۀ معادلات و مناسبات ظاهری را در هم میریزد و در لحظۀ نهایی، ورق را به نفع #تداوم_حیات_انقلاب برمیگرداند.
#جمشیدی
#ققنوس_آتشین
🌐 @ghoghnuos13
─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─