eitaa logo
فتـح‌قلّه‌ها بسوی‌ظهور«🚩»
1.6هزار دنبال‌کننده
881 عکس
465 ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فتـح‌قلّه‌ها بسوی‌ظهور«🚩»
💢حجاب و قدرت سیاسی اصلاح‌طلبیِ لیبرال و تساهل‌وتسامح ۱. در دورۀ سازندگی، سیاست‌های اقتصادی بی
💢حجاب و قدرت سیاسی قطعیّت سیاستی، سازوکار ترکیبی اول. رهبر انقلاب معتقد است که مسئلۀ حجاب، محدودیّتِ «شرعی» و «قانونی» است؛ محدودیّتِ «دولتی» نیست. ازاین‌رو، ، هم «حرام شرعی» است، هم «حرام سیاسی»(آیت‌الله‌خامنه‌ای، در دیدار مسئولان نظام، ۱۴۰۲/۱/۱۵). کشف حجاب، از یک سو، خلاف شرع است و بدین‌جهت، حرام شرعی، و از سوی دیگر، خلاف قانون و بدین‌جهت، . این بیان نشان می‌دهد که در ضرورت و قطعیّت حجاب، کمترین تردیدی وجود ندارد و مسأله، قابل‌تقلیل به سلیقه و پسند نیست. استناد همزمان به شرع و قانون، و صدور حکمت حرمت، حاکی از آن است که مسألۀ حجاب، قابل‌مصالحه نیست و باید برای تحقّق آن، قاطعانه ایستاد. دوّم. رهبر انقلاب تصریح کرده است که امام خمینی، در اوّلین هفته‌های انقلاب، مسئلۀ حجاب را به‌صورت «الزامی» و «قطعی» بیان کردند؛ جزو کارهای اوایلِ امامِ راحل این بود و حالا هم حل خواهد شد(آیت‌الله‌خامنه‌ای، در دیدار مسئولان نظام، ۱۴۰۲/۱/۱۵). این ارجاع تاریخی، نشان‌گر آن است که مسألۀ حجاب، جزو مسلّمات و قطعیّات فرهنگیِ انقلاب است و نباید در برابر آن، عقب‌نشینی کرد. اگر امام خمینی در همان هفته‌های آغازین پیروزی انقلاب، بر این امر هویّتی تأکید کرد و آن را طلبید، یعنی امروز نیز به طریق اولی نباید نسبت به آن، تساهل و تسامح داشت. سوّم. رهبر انقلاب می‌گوید دشمن با «نقشه» و «برنامه» وارد مسألۀ حجاب شده و ما هم باید با برنامه و نقشه وارد بشویم؛ یعنی «کارهای بی‌قاعده و بدون‌برنامه» نباید انجام بگیرد(آیت‌الله‌خامنه‌ای، در دیدار مسئولان نظام، ۱۴۰۲/۱/۱۵). حضور هوشمندانه و موذیانۀ دشمن در این مسأله، و زیرکانۀ ما را می‌طلبد و باید با محاسبه و مداقه و تأمّل، واکنش را طراحی کرد. وجود نقشه و برنامه در طراحی دشمن، به این معنی است که دشمن، حساب‌نشده و دفعی، تصمیم نگرفت و مدّت‌ها پیش، زمینه‌سازی و مقدّمه‌چینی کرده بود و عوامل و متغیّرهای گوناگونی را در کنار یکدیگر قرار داد تا چنین نتیجه‌ای را به دست آورد. دشمن، قطعه‌هایی را در نظر گرفته بود و به‌صورت نامحسوس، این قطعه‌ها را به‌تدریج در کنار یکدیگر چید و در لحظۀ نهایی، به غرض خود دست یافت. کنشگری‌های سطحی و محاسبه‌نشده و دفعی، نمی‌توانند راه‌گشا و مولّد باشند، بلکه چه‌بسا، دستاویزی را فراهم کنند. البته اینک باید از تعلل‌ها و انفعال‌ها و عقب‌نشینی‌ها سخن گفت و نه از شتابزدگی؛ چون بخشی از زمان، از دست رفته است. چهارم. بعضی می‌گویند فضا را امنیّتی نکنید؛ ما هم موافقیم. تا آنجایی که ممکن است، فضای کشور نباید امنیّتی بشود؛ امّا «کار فرهنگی» در جای خودش قرار دارد و «کار قضائی و امنیّتی» هم در جای خودش(آیت‌الله‌خامنه‌ای، ، ۱۴۰۱/۷/۲۰). نمی‌توان هیچ‌یک از این دو را به نفع دیگری، حذف کرد؛ چون هر یک، در پاسخ به اقتضا و ضرورت خاصی است. پس صدور حکم کلّی و بسنده‌کردن به یک سازوکار، خطاست. البته روشن است که همواره، اصالت و تقدّم، از آنِ مواجهۀ فرهنگی است و باید کوشید از طریق سازوکارهای نرم و شناختی و تربیتی، به اصلاح اجتماعی پرداخت، اما در بعضی موارد نیز باید به‌ناچار، اقدام‌های سخت و تنبیهی را در دستورکار قرار داد. جامعه، هم تعلیم می‌خواهد و هم تأدیب، هم ایجاب و هم سلب، هم نفی و هم اثبات. پنجم. به باور رهبر انقلاب، خیلی از کسانی‌که کشف حجاب می‌کنند اگر بدانند که پشت این کاری که می‌کنند چه کسانی هستند، به‌قطع این کار را انجام نمی‌دهند. خیلی از اینها کسانی هستند که اهل دین و تضرّع و گریه و دعا هستند، ولی توجّه ندارند که چه کسی پشت این سیاستِ رفعِ حجاب و مبارزۀ با حجاب است؛ «دستگاه‌های جاسوسی دشمن»، دنبال این قضیّه هستند (آیت‌الله‌خامنه‌ای، در دیدار مسئولان نظام، ۱۴۰۲/۱/۱۵). ازاین‌رو، باید این پشت‌صحنه را آشکار و آشکارتر کرد و نشان داد که برخلاف تصوّر، این مسأله، درون‌خیز و خودجوش نیست و از بیرون، سازمان‌دهی و هدایت می‌شود. عیان‌سازی این پشت‌صحنه، موجبات ریزش جریان کشف حجاب را فراهم می‌کند و معادله را به نفع انقلاب، تغییر می‌دهد. کسانی‌که نسبت به کشف حجاب، مایل شده‌اند، باید بدانند که در حد عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی نیروی بیگانه و معارض، فروکاهیده شده‌اند و این خودشان نیستند که انتخاب کرده‌اند، بلکه آنها برای ایفای نقش ضدفرهنگی، انتخاب شده‌اند و اینک حکم سیاهی‌لشکر بیگانگان را ایفا می‌کنند. هیچ انتخاب و خواست و اراده‌ای در میان نیست؛ این جریان به‌صورت سازمان‌دهی‌شده، از سوی مراکز امنیتی بیگانه، طراحی شده و هر کسی‌که در درون آن قرار بگیرد، بداند یا نداند، وجودش را به خدمت هدف‌های بیگانگان گمارده است. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ☘️🌼☘️ঊঈ═┅─
فتـح‌قلّه‌ها بسوی‌ظهور«🚩»
👈براندازی هویّتی در جمهوری اسلامی [چهارم]. در مواجهه با اغتشاش «زن، زندگی، آزادی»، بسیاری از نیروها
👈براندازی هویّتی در جمهوری اسلامی _ادامه [ششم]. برخی می‌خواهند مسألۀ را با ارجاع به «عرف»، حل و در واقع، منحل کنند؛ به این معنی که می‌گویند چون برآیند عرف، چنین اقتضایی دارد و حتی زنانی که کشف حجاب نمی‌کنند، زنانی که کشف می‌کنند را برمی‌تابند و این کنش را ناروا نمی‌دانند، حاکمیّت نیز باید این تنوّع و تکثّرِ عرف‌ساخته و خودجوش را به رسمیّت بشناسد و خود را در برابر انتخاب جامعه قرار ندهد. به‌بیان‌دیگر، باید انتخاب اجتماعی را معیار انگاشت و در مقابل آن صف‌آرایی نکرد و نکوشید از طریق قانون، آن را ممنوع اعلام کرد. قانونی که بخواهد انتخاب اجتماعی و ارادۀ جمعی را مختل کند، برقرار نخواهد ماند؛ چون اکثریّت، به آن ملتزم نخواهند بود و ازاین‌رو، به‌صورت طبیعی، برچیده خواهد شد. این قانون، خیال حاکمیّت را آسوده می‌کند اما واقعیّت را تغییر نمی‌دهد، بلکه موجب تشدید وضع اجتماعی و شکاف میان حاکمیّت و مردم می‌شود. قانون باید از متن جامعه برخاسته باشد و نخواهد کنش‌هایی را غیرقانونی اعلام کند که به هنجار اجتماعی تبدیل شده‌اند. در مقابل این نظر باید گفت آنچه که به عنوان انتخاب اجتماعی از آن سخن به میان آمده، نه از لحاظ کمّی، این‌اندازه وسعت و گستردگی دارد و نه از لحاظ کیفی، تثبیت و نهادینه شده است؛ بلکه مطابق استدلال اینان باید تصریح کرد که حتی در اینجا نیز تکثّر و تنوّع، راه دارد و گرایش‌ها و تمایلات، یکنواخت نیستند. از جنبۀ کیفی نیز حقیقت آن است که بسیاری از کنش‌ها و گرایش‌ها، روایت‌ساخته و سطحی هستند و عمق و استحکام نیافته‌اند؛ چنان‌که به «بینش» تبدیل نشده‌اند و «شکنندگی» فراوان دارند. وضع ذهنیِ کنونی، حاصل بازی روایت‌ها و کج‌‎روایت‌ها در رسانه‌ها است و ماهیّت فکری ندارد که بتوان آن را منجمدشده و شکل‌گرفته قلمداد کرد. ازاین‌رو، می‌توان در کوتاه‌مدّت، این نوع ساختارهای ذهنی را درهم‌شکست و ساختار ذهنیِ دیگری را جایگزین آنها کرد. جامعه در لحظه‌هایی، گرفتار انتخاب‌های «احساسی» و «موقعیّتی» می‌شود و بر اساس اقتضاهای موقتی و هیجانی، به سویی گرایش پیدا می‌کند، اما با تغییر موقعیّت و اقتضا، انتخاب‌هایش نیز دچار تحوّل می‌شود. سیاست‌گذاری که سعادت جمعی را در نظر دارد، نمی‌تواند و نباید تسلیم آن دسته از انتخاب‌ها و ذهنیّت‌هایی بشود که بر اثر مدخلیّت روایت رسانه‌های سطحی و آغشته به تحریف، پدید آمده‌اند، بلکه برعکس، باید مسیر و مدار روایتیِ موازی را طراحی کند و اراده‌ها و امیال را به سوی صلاح و خیر و سعادت و حق سوق بدهد. سیاست‌گذاری هویّتیِ مبتنی بر دین، همواره تسلیم و تابع «میل اکثریّت» نیست، بلکه «مصلحت اکثریّت» را در نظر می‌گیرد. [هفتم]. از یک سو، بخشی از جامعه در اثر و تجدّدی‌شدن، معتقد است که حجاب باید اختیاری و رها بشود و از سوی دیگر، بخشی از جامعه که همواره در کنار نظام و وفادار به آن بوده، توقع عمل و اقدام قاطع دارد و تاکنون نیز نسبت به نظام، فاصله‌هایی گرفته و از بی‌اراده‌گی و تزلزل آن، گلایۀ جدّی دارد. اما روشن که در این میان، حکم شرع و عقل چیست. شرع می‌گوید حکومت دینی باید از و دینی، جلوگیری کند و امکان تجاهر به فسق در عرصۀ عمومی را –که کشف حجاب، یکی از مصداق‌های آن است_ بزداید و تسلیم و مرعوب روایت‌پردازی‌ها نشود؛ چون نمی‌توان بر سرِ حرف خدا، معامله و مصانعه و مداهنه کرد و قدرت را بر حقیقت، ترجیح داد. هر اقدامی که با فلسفه و غایت فرهنگیِ حکومت دینی، ناسازگار باشد، نقطۀ آغاز شکل‌گیریِ زنجیره‌ای از دیگر خواهد بود. عقل سیاسی و اجتماعی نیز می‌گوید جریان اجتماعیِ تجدّدی، بی‌ریشه و سست‌عنصر است و چنانچه احساس کند نظام، از اقتدار خویش عقب‌نشینی نخواهد کرد و ماهیّت دینی‌اش را فدای ملاحظه‌های عمل‌گرایانه و تصنّعی نمی‌کند، بسیار زود پا پس می‌کِشد و سکوت اختیار می‌کند؛ چنان‌که در گذشته نیز چنین انتخابی داشته است. بااین‌حال، برخی از کارگزاران نظام، عزم و ارادۀ جدّی برای اجرای ندارند و بیشتر در پی ظاهرسازی و اسقاط تکلیف از خویش هستند؛ اینان بیشتر مایلند که حجاب، رها گردد و فقط اندکی حداقل‌های عرفی، ملاحظه گردد و بس. این امر، هم ناشی از رخنۀ روحیۀ تساهل و تسامح در این بخش از کارگزاران نظام است و هم برخاسته از اثرپذیری منفعلانۀ آنها از جوّ و فضای عمومی و روایت‌سازی که باید آن را عوام‌زدگی دانست و نه مردم‌گرایی. پیداست که در این دوره، و ، به‌عنوان تسهیل‌گر و هموارکنندۀ پیشروی‌های نیروهای تجدّدی در جامعۀ ایران عمل خواهد کرد. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─
💢 سکولاریسمِ نه‌چندان پنهان: چگونه هویت را باختند؟ ۱. عباس صالحی ـ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی- گفته است: «ایرانِ سال ۱۴۰۳ با ایران ۱۳۶۰ تفاوت‌های قابل‌توجهی دارد؛ اگر تغییرات اجتماعی ایران را نبینیم راه‌حل‌های‌مان نیز متناسب با واقعیت نخواهد بود. از جنگ تحمیلی به بعد، ما دو گروهِ وطن‌دوستان و وطن‌فروشان را داریم؛ باید آرایش ملی در همۀ حوزه‌ها از جمله فضای فرهنگ تغییر کند.» ۲. این عبارات، لایۀ ذهنی نهان‌شدۀ وزیر ارشاد را نشان می‌دهد و آشکار می‌سازد که وی می‌خواهد طرح «سکولاریسم پنهان» را تحقق ببخشد. مدعای او این است که جامعۀ ایران نسبت به دهۀ شصت، تغییرات فراوانی داشته و حاکمیت، دیگر با آن جامعه روبرو نیست. جامعۀ دهۀ شصت، چگونه بود؟ جامعه‌ای که اسلام و انقلاب، در کانون گفتمان آن نشسته بود و وجه غالب در جامعه، ایدئولوژی اسلامی و انقلابی بود. جامعه‌ای که در پی ایثار و تعهد و معنا و تکلیف بود و آخرت را بر دنیا ترجیح می‌داد و همۀ وجود و ماهیتش، متأثر از موج قدسی انقلاب بود. جامعه‌ای که هشت سال، درگیر جنگ بود و ایستاد و دفاع مقدس را آفرید. جامعه‌ای که مطلوب‌های دینی داشت و با عقل قدسی می‌فهمید و تحلیل می‌کرد. جامعه‌ای که تصور قدسی و ملکوتی از ساختار سیاسی داشت و آن را صورت متجلی اسلام می‌انگاشت. ۳. جامعۀ کنونی چگونه است؟ به‌حتم، واقعیتی بسیار متفاوت از دهۀ شصت و حتی متضاد با آن است که وزیر ارشاد - وزیری که شنیده‌ام او را وزیر آقا می‌خوانند - این‌چنین جزمی و مطلق سخن می‌گوید و گذار را طلب می‌کند. اوصاف این جامعۀ نوپدید از منظر لیبرال‌های ایرانی - که وزیر ارشاد هم یکی از آنهاست - چنین است: جامعۀ ایران، به‌شدت متکثر شده و هویت‌های متفاوت و متضاد در آن متولد شده‌اند. دیگر اسلام و انقلاب، منزلت محوری ندارند و نمی‌توانند همچون چتر گفتمانی، جامعه را دربربگیرند. هویت‌های اجتماعی، پراکنده و چندضلعی و تکه‌تکه شده‌اند. جز خود ایران - آن‌هم فقط به‌مثابه یک قطعۀ جغرافیایی و خاکی، نه گستره‌ای هویتی و معنایی- هیچ عنصری برای انسجام اجتماعی باقی نمانده است. دهۀ شصت و ارزش‌هایش فروپاشیده و دورۀ ایدئولوژی انقلابی به سر آمده است. انقلاب و نظام، دیگر نه‌تنها وحدت‌بخش نیست، بلکه خودش یکی از متهمان اصلی گذشتۀ انسدادی و انقباضی است و از نظر جامعه، باید تغییر پارادایم بدهد. باید طرح سبک زندگی اسلامی را که آیت‌الله خامنه‌ای مطرح کرد، به‌کلی کنار نهاد؛ ، از اساس و در ذات خود، غلط بوده است. نباید در انتخاب‌های فرهنگی جامعه دخالت کرد. از جمله، باید از حجاب عبور کرد و برای بازتولید دوبارۀ آن، جمهوری اسلامی را دچار خودبراندازی نکرد. این‌که آیت‌الله خامنه‌ای، کشف حجاب را معرفی کرد، آخرین تلاش ایشان برای بازگرداندن سبک زندگی دینی به جامعه‌ای بود که تغییر کرده است. کوشش ایشان، شکست خورد و جامعه، بر انتخاب خود اصرار ورزید و آن را تحکیم کرد. پس از این، باید بر تکثر تأکید کرد و ایران. سیاست معقول، سیاست تمایز است نه سیاست هویت. هویت اسلامی و انقلابی، مرده است‌ که یک اقلیت متحجر و افراطی، آخرین نسل وفاداران به آن هستند. ۴. طرح سکولاریسم پنهان، از درون قدرت رسمی در حال پیگیری است؛ نیروهای سیاسی رسمی، با سیاست‌های ناگفتۀ خویش، جمهوری اسلامی را وارد چرخۀ ترمیدور کرده‌اند. برای من به‌عنوان کسی‌که دل و جانم با ارزش‌های انقلابی، آمیخته و مأنوس است، حتی نگاشتن این سطور نیز تلخ است، اما چه باید کرد که حقیقت، این‌گونه است. معاملۀ کنونی، معامله بر سر ماهیت است تا وجود بماند؛ از ارزش‌ها می‌زدایند تا تنش‌های درونی، تقلیل یابند. به باور بخش عمدۀ حاکمیت، ارزش‌های آغازین انقلاب، اینک حجیت و اعتبار ندارند و خودشان محل مناقشه و موضوع نزاع شده‌اند. ترمیدور، معنی دیگری دارد؟! و این تازه، لحظه‌های ابتدایی روند ارتجاعی است. ، شکل گرفته است؛ دولت دین اقلی، دولت تساهل‌وتسامح، دولت تکثر لیبرالی، دولت عقل تجددی. واگرایی‌های دهۀ هفتاد، متوقف نشدند و به اکنون رسیدند. ماهیت و روح و حقیقت نظام که انقلاب و ارزش‌هایش است، در حال بلعیده‌شدن است. زین پس، حیات صوری و شکلی را نظاره‌گر خواهیم بود. جریان غیرانقلابی درون نظام، تکه‌تکه، طرح‌های خویش را پیش برد و پاره‌هایی از جامعه را مسخ کرد و به ابزار فشار سیاسی تبدیل نمود. سه دهه استحالۀ تدریجی در ساختار رسمی، سرانجام به مرحلۀ تحکیم و تثبیت رسید. دیگر سخنی از گام‌ دوم انقلاب و دولت جوان حزب‌اللهی و حلقه‌های میانی و سبک زندگی اسلامی و اصالت‌های انقلابی در میان نیست. تبدل گفتمانی رخ داده و ما به زمانۀ غلبۀ لیبرالیسم پا نهاده‌ایم. همین که شخصیتی همچون عباس صالحی بر کرسی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تکیه زده، حاکی از فروریختن ارزش‌های انقلابی دهۀ شصت است. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─