هدایت شده از موسسه مصاف
اینم مغز متفکر اسپانیا
🔺اسپانيا ٢٥٨ميليون دلار خرج كرده قطار ساخته، بعد فهميدن قطاری كه ساختن بزرگتر از تونلهايیه كه دارن.
🔹 پسفردا در راستای خودتحقیری، عکس و خبرشو به اسم ایران بهتون قالب نکنن!
🆔 @Masaf
🔴 پویش جهانی صدای ملت با هشتگ #Iranvoice
🔹همه کاربران شبکه های اجتماعی در توییتر، اینستاگرام و شبکه های داخلی از سراسر جهان، تصاویر و متنهای خود از راهپیمایی بزرگ ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ را با کلید واژه #Iranvoice منتشر خواهند کرد.
🔹٢٢ بهمن ماه از ساعت ٨ صبح تا ترند جهانی همزمان با راهپیمایی سراسر کشور.
🕌🍃🌸🕊🇮🇷
هدایت شده از 🇱🇧🇵🇸🇮🇷 خبر_تحلیل 🇮🇷🇵🇸🇱🇧
دزدی از یارانههای مردم و خرید ویلای ۱۲۰۰ میلیارد تومنی در لندن اینجوری انجام میشه.
#روز_۲۲_بهمن
#همه_می_آییم
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سردرهر_خانه_یک_پرچم
#دهه_فجر
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🇮🇷بهترین ها را در کانال #خبر_تحلیل، و در پیام رسان های ایرانی بخوانید
https://eitaa.com/khabartahlil👈 ایتا
sapp.ir/khabar_tahlil 👈سروش
هدایت شده از 🇱🇧🇵🇸🇮🇷 خبر_تحلیل 🇮🇷🇵🇸🇱🇧
متوهمترین رهبر منطقه با کمک های فراوانی که از کشورهای مختلف بهش شد هم هنوز نتونسته قسمت کوچکی از وضعیت بحرانی زلزله کشورشو سرسامون بده!
یه عمر ترکیه اردوغان و مدیریتشو برامون مثال میزدن!
اون از وضعیت تورمش و مشکلات اقتصادی بدون تحریم!
اینم از نحوه مدیریتش تو شرایط حساس!
#روز_۲۲_بهمن
#همه_می_آییم
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سردرهر_خانه_یک_پرچم
#دهه_فجر
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🇮🇷بهترین ها را در کانال #خبر_تحلیل، و در پیام رسان های ایرانی بخوانید
https://eitaa.com/khabartahlil👈 ایتا
sapp.ir/khabar_tahlil 👈سروش
آغاز انتشار داستان"مستند" (کف خیابون)
وقت آن رسیده که مخاطبان این کانال، کمی جزء نگرتر به زمینه بحران ها دقت کنند.
@ghohestan
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
بسم الله الرحمن الرحیم
«کف خیابون»
نوسنده: محمدرضا حدادپور جهرمی
#کف_خیابون_1
دلیل این همه حساسیت را میتونستم درک کنم. به قول قدیمیا: «بچه دیشب که نیستم!» میتونستم بفهمم که داره اتفاقاتی میفته که نمیشه چندان پرس و جو کرد. چون هنوز هیچی معلوم نبود و مدرک مستدلی در دست نبود و بولتن های خبری اداره هم خیلی کلی مینوشتند و نمیشد ازش چیز دندون گیری درآورد.
تا اینکه روز 8 فروردین 88 ... اولین روز کاری من در سال جدید... توی راه آیت الکرسی خوندم و یه کمی هم صدقه دادم ... رفتم اداره... بعد از دیده بوسی ها و سلام و علیک های معمولی، رفتم توی اتاقم و سیستمم را روشن کردم... نامه ای روی کارتابلم ظاهر شد که ازم خواسته شده بود، صبح شنبه راس ساعت 8 در جلسه ستادی اداره حتما شرکت کنم... بدون هیچ توضیحی!
به ساعتم نگاه کردم... ساعت 7:58 بود... ینی فقط دو دقیقه وقت داشتم تا سه طبقه برم بالا و بشینم رو به روی کسی که همیشه آنتایم هست و نمیشه باهاش شوخی کرد... فقط یادمه پاشدم کتم را برداشتم و حتی منتظر آسانسور هم نشدم و مثل جت خودمو به طبقه سوم رسوندم...
تا هماهنگ کردن و رفتم داخل، دیدم 6 نفر دیگه هم هستند و فقط من سه چهار دقیقه در روبوسی با همکاراها وقت تلف کردم و... حالا ولش کن... خلاصه تا نشستم، دیدم همشون دارن میخندن... خب شما جای من... وقتی نشستین توی جلسه ای که تا وارد شدی و نشستی، همه نگات کنن و خنده بکنن، چه حالی بهتون دست میده؟! با اینکه نه میدونین موضوع چیه و نه میدونین چجوری باید جمعش کرد؟!
گرفتم داشتن به چی میخندیدن! دقیقا از وقتی کارتابلم را چک کردم تا وقتی رسیدم پشت در اتاق جلسات رییس، هفتاشون داشتن از طریق مانیتور دوربین منو میدیدن و با هم شرط بندی میکردن ببینن میرسم یا نه؟! خداوکیلی بچه های ما را باش! فقط یکی از بچه ها تونسته بود درست حدس بزنه که من سر ساعت 8 و 20 ثانیه میرسم پشت اتاق جلسات!! اینم از شیوه شادی بچه های ما! خدا این شادی را ازشون نگیره! راستی اسم سازمانی همین کسی که درست حدس زده بود داوود هست و بچه اقلید فارس... یا بهتره بگم داوود بود...
خلاصه... وقتی جلسه به حالت جدی تر برگشت، رئیس شروع کرد به تشریح موضوع جلسه... بذارین یه کم از شیوه اداره کردن جلسات توسط این آقاهه واستون بگم یه کم کفتون ببره تا بعد... گفت:
«با سلام و صبح بخیر! خدا کنه سال خوبی داشته باشیم. جلسه را شروع میکنم.
موضوع: ابلاغ ماموریت!
زمان: 21 دقیقه که هر کدومتون 2 دقیقه برای سوالات جانبی فرصت دارین که با 7 دقیقه من میشه 21 دقیقه.»
بعدش هم شروع کرد به تشریح ابلاغ ماموریت های ما هفت نفر... گفت : «شما هفت نفر که از رده های درون و برون مرزی هستید، تمام ماموریت های سال 88 شما حداقل به مدت شش ماه کان لم یکن هست و باید به ابلاغ جدید عمل کنیم. فکر نکنین شما تنها و در استان فارس اینطوری هستید. بلکه طبق اولین ابلاغیه سال جاری، همه استان ها موظف به چینش در جدول ارسالی هستند و به استان های مختلف اعزام دارند.»
این ینی ماموریت ترکیه من پرید... خب الهی شکر... خیلی هم خوشم نمیومد برم ترکیه... ذاتا از ترکیه خوشم نمیاد... حالا اگر کشورهای عربی مثل عربستان و امارات و بحرین بود یه چیزی...
ادامه داد و گفت: «قرار شده نیروهای استان ها به خاطر اهمیت موضوع با استان های دیگر تبادل بشن و احکام ماموریت دریافت کنند.»
بعد دونه دونه اسم بچه ها را خوند و اسم شهر مدنظر برای ماموریتشون را بهشون گفت... تبریز... گرگان... قائم شهر... خمینی شهر... بندر عسلویه... زابل... تا رسید به من... گفت: «و محمد! تهران!»
بعدش دونه دونه ماموریتمون را تشریح کرد... تا رسید به من! گفت: «محمد تو باید بری تهران! حکم 4 ماهه برات تعیین شده. اگه تونستی زودتر تمومش کنی که هیچ! اما اگه تا چهار ماه تموم نشد تمدید میشه. مجرد و با میزان دسترسی 50 درصد با اداره کل...»
من فقط پرسیدم: «از کی شروع میشه! تاریخ و ساعت معرفیم کی هست؟»
نگاه به ساعت دیواری دفترش کرد و گفت: «ساعت 11 پرواز چارتر از شیراز به تهران دارن. بلیطش را از دفترم بگیر. به نام خودت صادر شده. تو همین پاشو برو! پاشو که دیرت میشه. بالاخره تا بری وسایلت را جمع کنی و بری فرودگاه، دیرت میشه ها!»
ادامه دارد...
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
لطفا نظرات در مورد این مستند رابا ما درمیان بگذارید🙏🌺
سیمای قهستان
اولین ماهنامه سیاسی_اقتصادی_فرهنگی_اجتماعی شهرستان درمیان
https://eitaa.com/ghohestan
#کف_خیابون_2
واسه من همیشه سخت ترین لحظه ماموریت ها، وقتیه که به خانمم میخوام بگم دارم میرم ماموریت! اونم چهار پنج ماه طول میکشه و باید مجردی برم و برنامه تماس و اس ام اس ها هم میشه شرایط قوه ای! (شرایط قهوه ای برای خانواده ماها ینی نه میشه خیلی راحت بود و نه جای نگرانی هست! خلاصه ینی حواست به مکالماتت باشه.)
اون روز تا رسیدم خونه و مطرح کردم که دارم میرم ماموریت چهار ماهه، خونمون شد کربلا ... چشمتون روز بد نبینه... خانمم کاری کرد که اصلا به زبونم نمیاد... حتی گفت: «حاضرم نون خشک بخوریم اما پیش خودمون باشی! اصلا پاشو برو بنایی و کارگری! اما شبها برگرد خونه و اسمی از ماموریت و شرایط قهوه ای و کوفت و زهرمار نیار! انگار همه مردند و فقط آسمون سوراخ شده که تو را میفرستند این ور و اون ور! شوهر معصومه و شوهر محدثه و شوهر ملاحت و شوهر فاطمه و شوهر نجمه و اینا چرا جایی نمیرن و همیشه شیراز هستند؟! همیشه هم جوری برمیگردی که تا لباس راحتی میپوشی، میبینم دو سه تا زخم و شکستگی جدید روی بدنت گذاشتن!»
گفتم: «لطفا درکم کن! مثل تو فیلم ها حرف نزن! ما چیکار شوهرای مردم داریم؟! مگه من اسم زن مردم میارم که تو اسم شوهراشون میاری؟ لابد توقع داری منم مثل تو فیلم ها بگم این ماموریت آخرمه و دیگه کار نمیکنم؟! نه عزیزدل محمد! از این خبرها نیست. اگه زنده موندم، حالا حالاها کار داریم. خودت را قرص و محکم بگیر. نذار شیطون ...»
گفت: «شیطون کیه؟ کدوم شیطون؟ کدوم کشک؟ از کی تا حالا اسم دلتنگی زن برای شوهر بت منش گذاشتن شیطون که ما خبر نداریم؟» بعد شروع کرد به گریه... خب راست میگفت... زن است دیگر... گاهی... ینی معمولا دلش میگیره...
خلاصه اون روز اشک منم درآورد... میگفت: «از وقتی زنت شدم همه دوستام را از دست دادم... میگن شوهرش امنیتیه... میگن لابد اگه اومدن خونمون، میخوام راپورت زندگیشون بدم به تو... حتی اگه پسر و پدرشون به خاطر مواد مخدر و هر جرمی دیگه دستگیر بشن، فکر میکنند من بدبخت بی کس و کار دارم راپورتشون میدم... گفتم شوهرم میشه همدمم، اما کدوم شوهر؟! شوهری که تا زنگ میزنم براش و میخوام یه کم قربونم بشه و قربونش برم، باید حواسم باشه که برادران تلاشگر و همیشه در صحنه ادارتون صدامون نشنوند و شنود نشه! بعدش هم فقط میتونم همه هنرم را جمع کنم و ازش بپرسم: حالت چطوره محمد آقا؟! تو هم دربیایی بگی: الحمد لله حاج خانم! شما چطورین؟! تو حتی به من پشت تلفن میگی حاج خانم! میگی شما! حالا اگه اسمم را پشت تلفن بگی و منم یه کلمه جان بذارم پشت اسمت، امنیت ملی و روابط ژئوپولوتیک نظام بهم میخوره؟! یا فکر میکنی مثلا تشویش اذهان عمومی پیش میاد؟! خدا نجاتم بده از دست تو! که هم بدبختانه دوستت دارم و هم دیگه خونه بابام راهم نمیدن که بخوام برگردم!»
من همیشه تا یاد پدر خانمم میفتم خندم میگیره! خانمم هم میدونه! دید سرمو انداختم پایین و دارم میخندم... وسط گریه اش خندش گرفت و گفت: «زهر مار! برو از بابای خودت بخند!»
منم دیگه نتونستم خندم را کنترل کنم و گفتم: «با بابای تو بیشتر حال میکنم! راستی وقتی میفهمه من رفتم ماموریت، چی میگه؟ یه تکه کلام داره ها... بگو اونو...»
همینجوری که داشت اشکش را پاک میکرد و با بغضش میخندید گفت: « خودت که میدونی! تا حالا صد بار برات گفتم و خندیدیم!»
گفتم: «جان محمدت! فقط یه بار بگو و دیگه نگو!» هر کاریش کردم نگفت. خیلی ازم دلخور بود. باید آرومش میکردم اما داشت وقت از دستم میرفت. حواسم نبود و خیلی تابلو به ساعت نگاه کردم. فورا گفت: «آره پاشو که دیرته! پاشو که وقت برای زن و بچه هات گذاشتن، اتلاف وقتت محسوب میشه! پاشو که ما ارزشش نداریم. پاشو مامور ویژه! پاشو برو بت من! پاشو زورو!»
خودش هم میدونست که تا آرومش نکنم و برام دعا نکنه نمیرم. میدونست و حالا داشت بازم اذیتم میکرد. میدونم که بعدا که ممکنه این اوراق به دست مردم بیفته و بخونند، فورا بگن: «خانمه و احساسات داره و حق با اونه و باید درکش کنی و...»
اما کسی هم حال ماموری را نمیفهمه که داره دیرش میشه... بلیطش هم چارتره... ترافیک خیابونای شیراز هم که ماشالله... برای ساعت سه عصر باید حضور و معرفی بزنه... ترافیک منطقه مهرآباد و آزادی تهران هم که وامصیبتا... ضمنا یادش هم رفته برگه دوم حکمش را مهر کنه و بیاره و هزار تا فکر دیگه... الا یکی مثل خودمون که این شرایط را تجربه کرده باشه...
بگذریم! بوسیدمش... به زور بوسم کرد... از زیر قرآن ردم کرد... برگشتم بهش گفتم دعا کن آدم بشم! با دلخوری و چشمای قرمزش گفت: «دعا میکنم سالم برگردی! آدم شدنت پیش کش!»
در فرودگاه مدرس شیراز، با عمار قرار گذاشتیم که یه پرینت دیگه از کاغذ دوم با مهر تایید واسم بیاره. وقتی رسیدم فرودگاه، عمار اونجا بود. کاغذ را بهم داد ... کاغذ قبلی را تحویل گرفت ...گفتم: « میزان دسترسیم بدک نیست اما نذار فکرم مشغول بشه
سیمای قهستان
@ghohestan
رکورد حضور مردم در راهپیماییهای ۱۰ سال اخیر شکست
رئیس ستاد بزرگداشت دهه فجر اعلام کرد حضور مردم در راهپیمایی بزرگداشت چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب در ۱۰ سال اخیر، بینظیر بوده است.
#روز_۲۲_بهمن
#همه_می_آییم
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سردرهر_خانه_یک_پرچم
#دهه_فجر
سیمای قهستان
اولین ماهنامه سیاسی_اقتصادی_فرهنگی_اجتماعی شهرستان درمیان
https://eitaa.com/ghohestan
هدایت شده از 🇱🇧🇵🇸🇮🇷 خبر_تحلیل 🇮🇷🇵🇸🇱🇧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ ایران قیام کرد؛ اغتشاشوها 👆 یکی از تصاویر هوایی را ببینند شاید بفهمند سیل جمعیت یعنی چی!!!
🔻 چشم فتنه کور شد😎
قلوب مؤمنین التیام گرفت و آرامتر شد❤️
🔺 ایرانیها یکبار دیگر به اسلام، امامین انقلاب، حجاب و راه شهدا
آری گفتند👏👏👏👏✌️✌️✌️✌️
🔰 امروز #مردم ثابت کردند با تمام مشکلات موجود پای نظام هستند، الان نوبت مسئولین است که با سرعت و دقت برای فرهنگ و اقتصاد کار کنند.
💠 مسئولین باید از مردم تشکر کنند👇
🔺 ۹۶ درصد را فدای ۴ درصد مرفه بی درد، بی دین، لاابالی، بیفرهنگ، بیحجاب و غربزده نکنید
نظام باید محکم جلوی تظاهر به فساد و کشف حجاب را بگیرد
🔻باید مسئولین فاسد را عزل و محاکمه کند
🔺 باید جلوی اجرای اسناد استکباری را بگیرد
#روز_۲۲_بهمن
#همه_می_آییم
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سردرهر_خانه_یک_پرچم
#دهه_فجر
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🇮🇷بهترین ها را در کانال #خبر_تحلیل، و در پیام رسان های ایرانی بخوانید
https://eitaa.com/khabartahlil👈 ایتا
sapp.ir/khabar_tahlil 👈سروش
اگر مشکلات اقتصادی و... وجود نداشت و این جمعیت شگفت انگیز به خیابان می آمد تحلیل آن دشوار نبود اما وقتی با وجود دلار ۴۵ تومانی وفشارهای خارجی وبسیاری از بی کفایتیهای مسئولان چنین جمعیتی در حمایت از اصل نظام به خیابان می آید یعنی این مردمی ترین نظام سیاسی است که تاریخ به خود دیده.
🗣امیرحسین ثابتی
#روز_۲۲_بهمن
#همه_می_آییم
#لبیک_یا_خامنه_ای
#سردرهر_خانه_یک_پرچم
#دهه_فجر
سیمای قهستان
اولین ماهنامه سیاسی_اقتصادی_فرهنگی_اجتماعی شهرستان درمیان
https://eitaa.com/ghohestan
پیام تشکر شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی خراسان جنوبی از حضور حماسی ملت در یوم الله ۲۲ بهمن
حضور گسترده و میلیونی آحاد ملت قهرمان و ولایتمدار ایران اسلامی در راهپیمایی شکوهمند یوم الله ۲۲ بهمن ماه بیانگر پایبندی عموم مردم مسلمان ایران به نظام مقدس جمهوری اسلامی و تجدید بیعت با مقام معظم رهبری و ارزش های مقدس انقلاب اسلامی است. بیشک این حضور حماسی پایانی است بر خواب آشفته دشمنان این ملت که با خیال خام و واهی خود سودای اغتشاش و آشوب در کشور را در سر می پروراندند. یقینا ایمان راسخ به مبانی اسلام و انقلاب و تبعیت از فرامین رهبری معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی) رمز پایداری جمهوری اسلامی است. ما اعضای شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی خراسان جنوبی ضمن قدردانی و تشکر از حضور حماسی و افتخار آفرین ملت مسلمان ایران اسلامی علی الخصوص مردم ولایی و قهرمان خراسان جنوبی در این جشن ملی ، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره امام راحل عظیمالشأن و شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی و تجدید بیعت با ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی و تبعیت محض از فرامین مقام معظم رهبری ، سعادت و سربلندی و توفیق روز افزون ملت شهید پرور و قهرمان را از خداوند متعال مسئلت داشته و به پاس این حضور ارزشمند سجده شکر به جای آورده و شاکر خداوند متعال می باشیم .
شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی خراسان جنوبی
سیمای قهستان
اولین ماهنامه سیاسی_اقتصادی_فرهنگی_اجتماعی شهرستان درمیان
https://eitaa.com/ghohestan
ترس با تو همون کاری رو
میکنه که قیچی با بال پرنده
میکنه ، بعضی وقتا بهتره
ریسک کنی چون موفقیت،
اون طرف ترس قرار داره...
🔴برژینسکی مشاورامنیت ملی سابق ایالات متحده امریکا :
♦️ امروز بایدرهبران ابرقدرت های جهانی ازمسئولین ایرانی برای حفظ امنیت خود وقت قبلی بگیرند.
♦️همانطورکه بارها اعلام کرده ام کشوری که تحت شدید ترین فشارها وتحریمها بوده است اکنون با این همه مشکلات رتبه 17 اقتصاد جهانیست.
♦️ دانش هسته ای رانهادینه کرده، درسلولهای بنیادی جزو پیش قراولان جهان است، پنجمین ارتش وقوای مسلح نظامی جهان را داراست.
♦️خاورمیانه کاملآ تحت نفوذ وسیطره آنهاست، ومن اعتماد راسخ دارم این کشوربااین ظرفیت ها وتوان بومی درآینده ای نه چندان دور احیاگر تمدن بزرگ اسلامی-ایرانی مورد نظر آیت الله خمینی می شود.
#ایران_قوی
#لبیک_یا_خامنه_ای
سیمای قهستان
اولین ماهنامه سیاسی_اقتصادی_فرهنگی_اجتماعی شهرستان درمیان
https://eitaa.com/ghohestan
انتشار قسمت های 3 و 4
داستان 《کف خیابون》
👈 زندگی بچه های امنیت، سکوتی است که فریادش را کسی نمیشنود...
سیمای قهستان
اولین ماهنامه سیاسی_اقتصادی_فرهنگی_اجتماعی شهرستان درمیان
https://eitaa.com/ghohestan
🔗📎🖇🔗📎🖇🔗📎🖇🔗📎🖇
#کف_خیابون_3
وقتی هواپیما پرید، کمربندمو باز کردم و یه کم راحت تر نشستم. من عاشق خوراکی هایی هستم که توی هواپیما میدن. هرچند کم هست اما خوشمزه و متنوعه. به همون میزان علاقمندیم به خوراکی های وسط پرواز، از توصیه های ایمنی که خانم های مهماندار انجام میدن، متنفرم. بیشتر شبیه ایروبیک اما با سرعت آروم و بسیار موزون انجام میشه. مخصوصا وقتی میخوان این جمله را اجرا کنند خیلی ضایع اجرا میکنند: «در هنگام خطر و فرود اضطراری، دو درب در جلو ... دو درب در عقب ... و دو درب در قسمت بالهای هواپیما جهت خروج شما عزیزان تعبیه شده است...»
میخواستم خودم را از این شکلک ها و اداها نجات بدم که روزنامه را از زیپ پشت صندلی جلویی درآوردم و یه نگاهی به تیترها و عکساش انداختم... یه تیتر خیلی نظرمو جلب کرد... جمله ای از دکتر بهشتی (پسر شهید بهشتی) نوشته بود... اصل جملش دقیق یادم نیست اما یادمه که خیلی از «مهندس میرحسین موسوی» تعریف کرده بود... قبلا هم یادمه... در روزنامه اطلاعات چند بار دیگه هم از موسوی تعریف و تمجید کرده بود... خیلی اکثر مردم نمیفهمیدند داره چه اتفاقی میفته... اما واسه بچه های ما خیلی واضح بود که دارن موسوی را میندازن سر زبونا... جوری که مثلا برای اذهان عمومی حالت مطالبه گری پیش بیاد و بعدا بگن «به خواست ملت...» ایشون در انتخابات شرکت کردند و کاندید شدند... به این کار در عالم رسانه و سواد مطبوعاتی میگن: «کی داریم؟ فقط یکی هست!» ... بگذریم!
از هواپیما پیاده شدم... خیابونا خیلی شلوغ بود... حدود دو سه ساعت طول کشید تا رسیدم شعبه جردن... قرار معرفیم اونجا بود... همه کارهای مربوط به معرفیم انجام شده بود... من فقط خودمو به نوعی تحویل دادم و منتظر اولین دستور شدم... درست نیست از اونجا بگم اما یه ساختمون حدودا 300 یا 400 متری... بدون تابلو و سردر... سه طبقه... تقریبا نوساز... علاوه بر کنترل ورود و خروج چشمی، باید رمز عبور هر روز را هم اعلام میکردیم... و کلی چیزای دیگه که بعدا شاید بیشتر توضیح دادم...
رفتم در استراحتگاهم و روی یه تخت دراز کشیدم تا صدام بزنند... خسته بودم... مدام تصویر خانمم جلوی چشمام بود... من حتی فرصت نکرده بودم با بچه هام خدافظی کنم... توی همین فکرها بود که چشمام بسته شد و خوابم برد.
وقتی بیدار شدم، اذون مغرب بود... قرار شد بعد از نماز و شام، یه جلسه مختصر داشته باشیم تا بتونیم از همون شب یا از فرداش شروع کنیم... نماز را پشت سر یه سید میان سال خوندیم. روحانی بسیار ساکت و معمولی بود... خب قطعا از دفتر روحانیت اداره بوده که در شعبه جردن داشت نماز میخوند... وگرنه نمیرن یه روحانی معمولی را پیدا کنند و دستش را بگیرن و بیارنش وسط یکی از شعبه های «کارگزینی و تقسیم» اداره... فقط نماز خوند و رفت... یاد حاج آقای اداره خودمون افتادم که چقدر بچه ها باهاش راحتن و اونم اهل بگو بخنده... کلا جو اداره تهران خیلی جو سنگینه... خیلی کسی با کسی حرف نمیزد... همه درگیر خودشونند... مثل شیراز نبود که گوشت تلخ تر از همشون من باشم!
نماز خوندیم... شام مختصری هم خوردیم... جاتون سبز...کتلت و مخلفات... اما حیف که نوشابه نداشت... بعدش رفتیم اتاقی که اسمش را سالن جلسات گذاشته بودند... حدودا 22 نفر بودیم... 10 نفر از خود بچه های تهران... 12 نفر هم از شهرستان ها و مراکز استان ها... خیلی معطلم نشدیم... شاید ده دقیقه... قرآن را شروع کردند... یادمه آیات 107 تا 109 سوره یونس خوندند... من خیلی این سه آیه را شنیدم و توی ذهنمه... چون اولین روز تحصیلم در دانشگاه امام باقر علیه السلام هم قاری قرآن جلسه، همین آیات را خوند...
جلسه حدودا دو ساعت طول کشید... از بیان محتویاتش معذورم اما درباره ماموریتمون در تهران و حومه نبود... چون اداره و حتی سازمان، هیچوقت مامورهای چندین پرونده موازی یا متوازی را با هم یه جا جمع نمیکنه... گود مورنینگ پارتی که نیست... بالاخره هر چیزی رسم و رسوم خودشو داره... وقتی من در شیراز قرار نیست بفهمم که اتاق بغلیم چه خبره و دارن روی چه پروژه ای کار میکنند، دیگه تهران که جای خود داره...
موضوع کلی جلسه درباره «بررسی شرایط منطقه با رویکرد آشوب محور در معادلات رژیم صهیونیزمی» بود... به جرات میتونم بگم که 80 درصد مطالبش برام تازگی داشت... واسه منی که حداقل سالانه دو سه بار، ماموریت خارج از کشور میرفتم تازگی داشت... چه برسه به بقیه... فقط فهمیدم که روزهای سخت و سنگینی در پیش داریم... تمام ضمایری که استفاده میکردند مخاطب و نزدیک بود... این ینی جامعه هدف دشمن، ما هستیم... ینی خطر داره نزدیک میشه اما ممکنه در دسترس نباشه!
ادامه دارد...
#کف_خیابون_4
بعد از جلسه و مختصر پذیرایی که کردن، تک به تک رفتیم دراتاق تقسیم... من نفر شیشم یا هفتم بودم که رفتم داخل... بعد از سلام و احوالپرسی های معمول، پروندم را بررسی کردن... با خودمم حرف زدند... معلوم بود که منو از بابام بهتر میشناسند... اصلا بذارین یه تیکه از گفتگومون را با سردار خ.خ نقل کنم:
سردار: ماشالله پرونده پر و پیمونی هم دارین... لبنان و سوریه و عراق و افغانستان و آلمان و عربستان و امارات و ... شمال و جنوب و شرق و غرب و... پرونده های خوبی هم داشتید و اکثرا با موفقیت همراه بوده... الحمدلله... میدوارم همیشه موفق باشید.
من: خواهش میکنم.
سردار: پرونده ای که قراره خدمت شما باشیم، دو و حتی سه مرحله ای هست... مرحله اولش خودتون تنها هستید... ینی از مامور تحقیق گرفته تا مامور انجام و عملیات... مرحله دومش را با همکاری دو نفر دیگه... به وقتش توضیح میدم خدمتتون... مرحله سومش هم که اگر دو مرحله قبل درست انجام شده باشه، حالت نتیجه پازل دو مرحله قبل هست...
من: منظورتون اینه که پرونده اول و دوم، بی ارتباط با هم نیستند و قراره بخشی از یک پروژه باشم؟
سردار: دقیقا! به خاطر همین اگر تا قبل از مرحله سوم، ینی تا انتهای مرحله دوم شهید یا مفقود نشید، مرحله سوم ممکنه خودتون سر تیم پرونده خودتون بشید.
من: خب این ینی موارد دیگری هم هستند که سوژه هاشون داره به موازات پرونده ما توسط بچه های دیگه دنبال میشه؟
سردار: دقیقا!
من: خب این یه ریسک بسیار بالا داره! البته اگر درست فهمیده باشم!!
سردار: آفرین! دقیقا به خاطر همین نباید هیچ تیری شلیک بشه و یا کسی توسط شما کشته بشه!
من: خدایا! شما چرا فکر میکنید مامور بیچاره تون علم غیب باید داشته باشه و یا چشم برزخیش کار بکنه؟!
سردار خندید و گفت: چاره ای نیست. وقتی سه چهار روز بهتون فرصت دادم که پرونده اول را مطالعه کنید، با ذکاوتی که در شما سراغ دارم، احتمال میدم که متوجه منگنه ای که درش قرار دارم، میشید و بهم حق میدید!
یک دقیقه سکوت کردیم... من به کف زمین چشم دوخته بودم و سردار هم به صورت من داشت نگاه میکرد... چیزی نبود که بشه به راحتی پذیرفتش و یا ردش کرد... چون اصلا حق انتخاب وجود نداشت!
چشمم را مالیدم و چند تا نفس عمیق کشیدم. به سردار نگاه کردم و گفتم: چشم! توکل بر خدا!
سردار گفت: جز همین هم از شما انتظار نداشتم. فقط دو تا نکته: نکته اول اینکه بازم تاکید میکنم! لطفا هیچ کس توسط شما مورد جراحت شدید و یا منجر به مرگ قرار نگیره. نکته دوم هم اینکه همین امشب تا قبل از ساعت 11 خودتون را به خونه شماره دو تهران پارس معرفی کنید. چون احتمالا ساعت 12 اونجا تخلیه باشه!
من با تعجب گفتم: تخلیه؟! ینی چی؟!
گفت: خودتون بعدا متوجه میشید! لطفا فرم اسلحه و بیسیم و gps را از اتاق بغل دریافت کنید تا بتونید به مترو برسید! در مترو به یه خانم برخورد میکنید که اون شما را به خونه شماره دو تهران پارس راهنمایی میکنه.
گفتم: خانم؟! مشخصه و یا چیزی که بتونم بشناسمش؟! جسارتا اصلا چرا باید یه زن در مترو این کار را انجام بده؟! خب خودتون زحمتش را میکشیدید!
گفت: خودش میاد سراغتون. شما نیاز نیست خودتون را به زحمت بندازید تا اونو پیدا کنید... آدرس را باید از اون بگیرید چون باهاش ممکنه کار داشته باشی! ممکنه بعدا به دردتون بخوره. حالا شما بسم الله بگو تا بعد خدا کریمه.
یه کم گیج بودم. خدافظی کردم و رفتم فرم های لازم را پر کردم... کیف و ساکم را برداشتم و راه افتادم... تا برسم به مترو دو تا ایستگاه عوض کردم... از اینکه حتی نباید با ماشین اداره میرفتم یه کم عصبی بودم... رسیدم به مترو... مسیرم را پیدا کردم... رفتم بلیط خریدم و نشستم تا قطار شهری بیاد... چون هنوز تعطیلات نوروز تموم نشده بود، خیلی شلوغ نبود... اما خیلی خلوت هم نبود...
همین جوری که با خودم درباره حرفای سردار فکر میکردم، یه چیزی توجهم را جلب کرد... با اسلحه منو فرستادند توی مترو!! این خیلی طبیعی به نظر نمیرسید!
ادامه دارد...
شیخ زکزاکی:
هیچ قدرتی توان مقابله با انقلاب اسلامی ایران را ندارد
👤رهبر جنبش اسلامی نیجریه:
🔸محور غربیصهیونیستی هرگز به پیروزی نخواهد رسید و موفق به خاموشکردن نور اسلامی در جهان و در جمهوری اسلامی ایران نخواهد شد.
🔹امام خامنهای همان امام خمینی است و میتوان گفت که جسم امام خمینی از میان ما رفت اما روح او در امام خامنهای باقی مانده است.
سیمای قهستان
اولین ماهنامه سیاسی_اقتصادی_فرهنگی_اجتماعی شهرستان درمیان
https://eitaa.com/ghohestan
هدایت شده از کانال رسمی درخش
🔴 توصیف واقعبینانه و جالب ایران از زبان یک غیر ایرانی
فهوی حسین روزنامه نگار مصری که گرایش ناسیونالیستی عربی دارد و اتفاقا مشی ضد ایرانی هم دارد در یک مقاله مفصل در مقام مقایسه مصر و ایران چنین مینویسد:
ما و ایرانی ها بیش از سی سال پیش در فضای بین المللی در یک سطح بودیم .
ایرانی ها راه مبارزه و مقاومت در برابر ابر قدرتها، بخصوص آمریکا را انتخاب کردند و ما مسیر سازش را برگزیدیم.
ما هر سال مزد خیانت مان به اعراب را از طرف آمریکا در قالب 4 میلیارد دلار کمک بلاعوض میگرفتیم و ایرانی ها از همان اول فشار سیاسی، اقتصادی و تحریم و جنگ داخلی و جنگ نا برابر را تجربه کردند ….
امروز ایران از یک قدرت منطقه ای به یک قدرت جهانی تبدیل شده که هیچ مشکلی در سطح منطقه و جهان بدون جلب نظر ایران قابل حل نیست.
و کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا 64 بار هر کدام عبارت ایران را در مناظره تلوزیونی خود بکار میبرند.
گویی حریفی جز ایران در سطح جهان ندارند …
و دیگر اینکه ایرانی ها در تمام علوم استراتژیک، از هسته ای تا فضایی و تا نانو و شبیه سازی و پزشکی و ..
جز ده کشور برتر جهان میباشند و در صنایع موشکی چهارمین قدرت دنیا و از نظر دقت و سرعت موشکهایش شاید اولین کشور دنیاست.
و در منطقه جزیره امن و ثبات است و ما علیرغم حمایت آمریکا و اخذ کمک های سالیانه دغدغه تهیه یک وعده قرص نان برای اکثر مردم مان داریم و …..!!!؟؟؟
وقتی در مملکتی رهبر درست و حسابی نباشد، خب! وضعیت میشود مصر”
وقتی در جامعه ای وحدت نباشد میشود عراق”
وقتی در کشوری فرمانده ی استواری نداشته باشد میشود پاکستان
وقتی درکشوری به ظاهر مسلمان رهبر و رئیس آن مملکت، خود فروخته به شرق وغرب باشد میشود ترکیه”
اما وقتی در کشوری شیعه، رهبر باج به زمین و زمان ندهد، با همه ی فشارها، سلیقه ها، تندرو، کندرو، جنگ 8 ساله، 30 سال تحریم سیاسی و اقتصادی، جایی برای نفس کشیدن دشمن باقی نمی ماند.
خوب آن وقت می شود ایران، در میان حصاری از آتش جنگ های منطقه که گرگهای زخمی پشت مرزهایشان بی قرار زوزه می کشند …
کسی جرات ندارد به خاکشان چپ نگاه کند …
حتی مگس هایشان( پهبادها ).
منبع: روزنامه الشرق الاوسط.
استاد مسعود قندی
کانال رسمی درخش
@dorokhsh_village
هدایت شده از KHAMENEI.IR
💬 #تحلیل_و_تبیین | روایت ایرانی و تمرکز بر مخاطب نوجوان و جوان در فصل جدید حوزه هنری
🔻 آقای دادمان رئیس حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی در گفتگو با KHAMENEI.IR
🔹 طبق برنامهریزی قبلی قرار نبود بنده صحبت کنم. منتها بعد از اینکه صحبتهای حاجآقای قمی تمام شد، رهبر انقلاب فرمودند از حوزهی هنری چه خبر و سراغ حوزهی هنری را گرفتند و فرمودند که مایل هستند جداگانه، گزارش حوزه را هم بشنوند.
🔹 رهبر انقلاب وقتی مدیر انتشارات سورهی مهر را دیدند، پرسیدند کتاب جدید چه دارید؟ و بعد خودشان اسم یکی از کتابهایی که کمتر از چهل روز قبل خدمت ایشان فرستاده شده بود را آوردند و گفتند که کتاب خوبی بود.
🔹 رهبر انقلاب به کتاب «سلمان ما» که محصول کارگاه قصه و رمان حوزهی هنری و پیرامون زندگی حضرت سلمان فارسی است نیز اشاره کردند.
🔹 در فصل نوی حرکت حوزه هنری، برنامهمان این است که بر «مخاطب نوجوان و جوان» بهصورت ویژهتری متمرکز بشویم.
🔹 تلاش ما این بوده که «نگاه منظومهای و چرخهای به شاخههای هنری» داشته باشیم. یعنی اگر اثر فاخری در ادبیات داستانی تولید میشود حتماً آن را در نمایش یا سینما هم استفاده کنیم.
🔍 ادامه را بخوانید👇
https://khl.ink/f/51817
هدایت شده از موسسه مصاف
جهاد تبیین یعنی همین اسکرینشات
✍ «حسنین حداد» تدوینگر سرشناس، در توییتر خود به یکی از توییتهای «پوریا زراعتی»، مجری سابق منوتو و کنونی اینترنشنال، که در ایام اغتشاشات هر هفته برای تقویت روحیه معترضین عبارت «گودبایپارتی رهبره» را منتشر میکرد، اشاره کرده و در پاسخ نوشت:
🔸جهاد تبیین یعنی همین اسکرینشات برای آگاهی جوانان فریبخوردهای که با القای فکری در دام این جماعت افتاده بودن کافیه.
🔸امروز شنبه تولد ۴۴سالگی انقلاب اسلامیه و این راه با قدرت ادامه دارد.
🆔 @Masaf
هر تصمیمی که تو گذشته گرفتی ، بهترین
تصمیمی بوده که اون موقع میتونستی
بگیری ، پس خودتو سرزنش نکن
تلاش خودت رو معطوف به تصمیم امروزت کن تا بهترین تصمیم امروز رو بگیری.
من مغازه دارم هر روز میرم مترو حرم و از اونجا میرم به محل کارم، تو مسیر مسافر سوار میکنم به مقصد مترو حرم.
امروز صبح سوار کردم سه نفر با هم نشستن، تا نشستن جلویی نمک ریخت که: به مناسبت ۲۲ بهمن رایگانه برای سلامتیه رهبر؟!
منم که یادم نبود و یادم افتاد گفتم: بله، رایگانه.
اونا هم باورشون نشد و خندیدن، رسیدم دم این عکس همشون کرایه در آوردن.
من گفتم رایگانه دقیقا به نیت سلامتی رهبر و موفقیت روز افزون انقلاب.
باورشون نمیشد که از ۵۰ تومن کرایه گذشتم.
گفتم: من علاقه مند ام به انقلاب و رهبری، از اونجایی که موهام رو میبندم و ظاهرم شبیه براندازاست 😁 باورشون نمیشد.
اونی که نمک ریخت گفت: ایشالا علاقه مند بمونی.
گفتم: میمونم، اعتقادی که پشتش مطالعه باشه و استدلال، محکم میمونه.
پیاده شدن و با کلی تشکر رفتن.
هدایت شده از کانال رسمی درخش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌صوت شهید آوینی که هرگز از شبکه افق هم پخش نخواهد شد
🎙 شهید سید مرتضی آوینی جزو معدود اندیشمندانیه که بدیهیات تمدن مدرن رو قبول نداشت و در غالب نوشتهجات و سخنرانیهاش به نقد اونها میپرداخت که در این بین، طب مدرن یکی از همین موارد مورد مناقشه و نقد در اندیشه متعالی ایشونه.
دیدگاه آوینی رو با صدای خودش پیرامون طب مدرن بشنوید.
#طب
#ملت_بصیر
#لبیک_یا_خامنه_ای
#زنده_باد_ایران
#دهه_فجر
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖کانال رسمی درخش
جهاد تبیین . سیاسی فرهنگی اجتماعی .
https://eitaa.com/dorokhsh_village
هدایت شده از کانال رسمی درخش
جدول تدابیر تغذیه ای1.pdf
160.6K
👈پرینت اجباری
🔹جدول اطعمه و اشربه در طب اسلامی 🔹
👈تمام خوراکی های معرفی شده در قرآن و احادیث معصومین علیهم السلام ، در این برگه یکجا آورده شده است.
#ملت_بصیر
#لبیک_یا_خامنه_ای
#زنده_باد_ایران
کانال رسمی درخش
جهاد تبیین . سیاسی فرهنگی اجتماعی .
https://eitaa.com/dorokhsh_village