eitaa logo
سیمای قهستان
1هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
5هزار ویدیو
49 فایل
کانال تبیین گری و امید آفرینی ، سیاسی_اقتصادی_فرهنگی_اجتماعی سرگرمی @ghohestan ارتباط با ما @Helpers_Khorasanii
مشاهده در ایتا
دانلود
✅️ در زمان گذشته مردم براي اينکه نشان دهند نامه يا دست خطي که نوشته اند متعلق به انهاست، انتهاي آن را مهر مي کردند. در روي اين مهر ها اسم شخص صاحب نامه نوشته شده بود که مثلا اگر شخص حاکم بود در بالاي آن لفظ "الملک الله "و شعري که حاکي نام شاه بود بر روي مهر کنده مي شد.مردم عادي و طبقات فرودست فقط نام خود بر روي مهر ذکر مي کردند. در برخي دهات مردم آنقدر فقير بودند که مهر را نه از آهن يا چوب بلکه از صابون و يا کشک درست مي کردند و وقتي در انتهاي نامه اي چنين مهري بود، معلوم مي شد که شخص صاحب نامه فرد معتبري نيست و مي گفتند :"مهرش کشکي است. " از آنجا اصطلاح "کشکي حرف مي زند "در ميان مردم رايج شد، که منظور آن است حرف هاي گوينده، آن بي پايه و اساس است و اعتبار چنداني ندارد. سیمای قهستان https://eitaa.com/ghohestan
شیخ بهایی و کشک ساب 🌱می‌گویند روزی مرد کشک سابی نزد شیخ بهائی رفت و از بیکاری و درماندگی شکوه نمود و از او خواست تا اسم اعظم را به او بیاموزد، چون شنیده بود کسی که اسم اعظم را بداند درمانده نشود و به تمام آرزوهایش برسد. شیخ مدتی او را سر گرداند و بعد به او می‌گوید اسم اعظم از اسرار خلقت است و نباید دست نااهل بیافتد و ریاضت لازم دارد و برای این کار به او دستور پختن فرنی را یاد می‌دهد و می‌گوید آن را پخته و بفروشد بصورتی که نه شاگرد بیاورد و نه دستور پخت را به کسی یاد دهد. مرد کشک ساب می‌رود و پاتیل و پیاله ای خریده شروع به پختن و فروختن فرنی می‌کند و چون کار و بارش رواج می‌گیرد طمع کرده و شاگردی می‌گیرد و کار پختن را به او می‌سپارد. بعد از مدتی شاگرد می‌رود بالا دست مرد کشک ساب دکانی باز می‌کند و مشغول فرنی فروشی می‌شود به طوری که کار مرد کشک ساب کساد می‌شود. کشک ساب دوباره نزد شیخ بهائی می‌رود و با ناله و زاری طلب اسم اعظم می‌کند. شیخ چون از چند و چون کارش خبردار شده بود به او می‌گوید: «تو راز یک فرنی‌پزی را نتوانستی حفظ کنی حالا می‌خواهی راز اسم اعظم را حفظ کنی؟ تو برو کشکت را بساب.»🤍🌼  سیمای قهستان https://eitaa.com/ghohestan