eitaa logo
#قران_بهشتِ_زندگی
48 دنبال‌کننده
134 عکس
24 ویدیو
1 فایل
وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ «32» و البتّه ما قرآن را براى پند گرفتن، آسان قرار داديم، پس آيا پندپذيرى هست؟
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🍃 ۶۵_سوره_طه قَالُوا يَا مُوسَىٰ إِمَّا أَن تُلْقِيَ وَإِمَّا أَن نَّكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقَىٰ (ساحران) گفتند: «ای موسی! آیا تو اول (عصای خود را) می‌افکنی، یا ما کسانی باشیم که اول بیفکنیم؟!» 🔴 خلاصه ای از ماجرای حضرت موسی (ع) و فرعون ...... پس از آنکه بین فرعون و حضرات موسی (ع) و هارون (ع) مناظراتی خصوصی برگزار شد و ایشان فرعون را به حق دعوت کردند و او نپذیرفت، قرار بر این شد تا در میدان شهر و در پیش دیدگان عموم مردم، رویارویی مبارزه گونه بین معجزهء الهی حضرت موسی (ع)، یعنی همان تبدیل شدن عصا به اژدها، و سحر ساحران بر پا گردد. در ابتدای این رویارویی، و مطابق با آیهء مورد بحث، ساحران از حضرت موسی (ع) سوال کردند که : آیا اول شما شروع میکنید؟ یا ما شروع کنیم؟ لذا به فرمان الهی، حضرت موسی(ع) چنین مقرر کرد که ساحران شروع کننده باشند و ...... 🌺🍃 ساحران در عهد فرعون لعین چون مری کردند با موسی بکین لیک موسی را مقدم داشتند ساحران او را مکرم داشتند زانک گفتندش که فرمان آن توست گر همی خواهی عصا توفکن نخست گفت نی اول شما ای ساحران افکنید آن مکرها را درمیان این قدر تعظیم دینشان را خرید کز مری آن دست و پاهاشان برید ساحران چون حق او بشناختند دست و پا در جرم آن در باختند 🔴 یکی از اصولی که عارفان، بر آن تأکید کرده‌اند و سالکان طریقت را ملزم به رعایت آن دانسته‌اند، «ادب» است. مولانا نیز به‌عنوان عارفی بزرگ بر این باور است که نه تنها انسان بلکه تمامی مظاهر خلقت ملزم به رعایت ادب، یا همان حفظ حدودند، و تخطی از آن، توأم با مکافات خواهد بود. ادب مورد نظر مولوی تنها شامل ادب در گفتن و نشستن نیست، بلکه حیطهء گسترده‌تری چون ادب باطنی، ادب عاشقی و ادب الهی را شامل می‌شود که باید نسبت به حق، و مردان حق مراعات گردد. 🔴🔴 لذا مطابق با ابیات فوق و منطبق با آیهء مورد بحث، آنچه موجب گشت تا طبق آیات ۷۰ الی ۷۳ سورهء طه، ساحران به موسی و هارون، و فی الواقع به خدای موسی و هارون ایمان آورده و سرانجام رستگار شوند، همان "ادبی" بود که ایشان در مقابل حضرت موسی ابراز کرده و بقول معروف به ایشان "بفرما زدند"!!! 🌺🍃 از خدا جوییم توفیق ادب بی‌ادب محروم گشت از لطف رب بی‌ادب تنها نه خود را داشت بد بلک آتش در همه آفاق زد 🔴 و مطابق با سفارشات مکرر و مؤکد ائمهء معصومین نیز، در مناجات و ادعیه و .... میباید نهایت ادب و خضوع و خشوع و فروتنی را در پیشگاه حضرت احدیت؛ نه تنها به ظاهر، که در باطن، دارا بود. 🌺🍃 حافظا علم و ادب ورز که در مجلس شاه هر که را نیست ادب، لایق صحبت نبود @ghoran_marefat_zendegi
ای عاشقان ای عاشقان آمد رضا سلطان جان جانها همه گوهر فشان در مقدم جان آمده آمد رضا سر ّقضا پیچیده عطرش درفضا پرکرده بویش نُه سما پر شورو شادان آمده دل ها همه دیوانه اش مست از میِ پیمانه اش جنّت شده کاشانه اش از باغ رضوان آمده هستم گدای کوی او گشتم عَبید خوی او درمان دردم هوی او بردرد، درمان آمده مشهد شده غرق صفا از یُمن مسعود رضا خاک قدومش توتیا بر نور چشمان آمده بر درگهش شاه وگدا آیند بر صد التجا باشد کریم اهل سخا دریای جوشان آمد گلها همه تقدیم او دلها فدای روی او خندان روم برسوی او آن ماه تابان آمده 🌹میلادباسعادت امام رئوف🌹 🌹برهمه پیروانش مبارک باد🌹 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
🌺🍃 @ghoran_marefat_zendegi 🔴 : ❇️ لا يَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنًا حَتّى تَكُونَ فيهِ ثَلاثُ خِصال: ⭕️ مؤمن؛ مؤمن واقعى نيست، مگر آن كه سه خصلت در او باشد: ❇️ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ ⭕️ سنتى از پروردگارش ❇️ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِيِّهِ ⭕️ و سنتى از پيامبرش ❇️ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِيِّهِ ⭕️ و سنتى از امامش ❇️ فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَكِتْمانُ سِرِّهِ ⭕️ پس اما سنت پروردگارش، پوشاندن راز خود است ❇️ وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِيِّهِ فَمُداراةُ النّاسِ ⭕️ و اما سنت پيغمبرش، مدارا و نرم رفتارى با مردم است ❇️ وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِيِّهِ فَالصَّبْرُ فِى الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ ⭕️ و اما سنت امامش، صبر كردن در زمان تنگدستى و پريشان حالى است @ghoran_marefat_zendegi 🌺🍃
🌺🍃 ۱۲_سوره_اعراف قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ (خداوند به او) فرمود: «در آن هنگام که به تو فرمان دادم، چه چیز تو را مانع شد که سجده کنی؟» گفت: «من از او بهترم؛ مرا از آتش آفریده‌ای و او را از گل!» 🔴 سجده نکردن ابلیس بر آدم پس از آنکه خداوند بشری از گل آفرید، و بعد از آنکه آفرینشش را به پایان برد، آنگاه از روح خود در وی دمید، و سپس به ملائک امر کرد تا بر او سجده کنند، همگی اطاعت کردند، مگر ابلیس! خداوند فرمود چه چیز مانع از سجده کردنت شد؟ ابلیس گفت: "من از او بهترم"، چرا که مرا از آتش خلق کردی و او را ازگل. 🔴 عدم صدور حکم، قبل از محاکمه با آنکه علم خداوند، ازلی و ابدیست، و از همه چیز، از جمله دلیل سجده نکردن ابلیس آگاه است، با این حال، و قبل از صدور حکم برای ابلیس، او را محاکمه کرده، سوال میکند و جواب میخواهد!! 🔴 "تکبر"، اولین گناه و پاسخ ابلیس چنین است که: من از او بهترم!!! در واقع اولین گناه بوقوع پیوسته در عالم، تکبر بود. یعنی نگرش خود برتری پنداری نسبت به آدم، آنهم بنا به دلایلی واهی، در تفاوت خلقت؛ که من قبل از او خلق شدم و او بعد از من !! و من از آتش خلق شدم و او از گل !! 🌺🍃 شد عزازیلی ازین مستی بلیس که چرا آدم شود بر من رئیس خواجه‌ام من نیز و خواجه‌ زاده‌ام صد هنر را قابل و آماده‌ام در هنر من از کسی کم نیستم تا به خدمت پیش دشمن بیستم من ز آتش زاده‌ام او از وحل پیش آتش مر وحل را چه محل او کجا بود اندر آن دوری که من صدر عالم بودم و فخر زمن 🔴🔴 و اما ..... ۱- هرگاه در مقام قضاوت قرار گرفتیم، ولو اینکه بر اصل ماجرا وقوف و اعتقاد کامل و متقن داشتیم، به مظنون و متهم فرصت دهیم تا از خود دفاع کند. ۲- به این محاورات دقت کنیم: - چرا من اول به او سلام کنم؟! - چرا من اول به دیدن او بروم؟! - چرا من از او عذرخواهی کنم؟! - چرا ...... در حالی که : - من از او بزرگترم!! - من لیسانس دارم و او دیپلم هم ندارد!! - من مهندس هستم و او کارگری ساده!! - من ثروتم بیش از اوست!! - من ...... و خلاصه آنکه "من از او بهترم" !!! و تمام اینها مصادیقی بارز از "انا خیر منه" است. 🌺🍃 علت ابلیس "انا خیری" بد است وین مرض در نفس هر مخلوق هست غافل از اینکه: "....إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ....." (حجرات ۱۳) ..... گرامی‌ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛...... @ghoran_marefat_zendegi
🌺🍃 ۲۱۶_سوره_بقره كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَعَسَىٰ أَن تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَىٰ أَن تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ جهاد در راه خدا، بر شما مقرّر شد؛ در حالی که برایتان ناخوشایند است. چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. و خدا می‌داند، و شما نمی‌دانید. 🔴 آنچه در این آیه آمده، مسلما منحصر به مسألهء جهاد و جنگ با دشمنان نیست، بلکه یک قانون کلى و عمومى است، تا بدانیم در مرارت و سختیهای هر یک از اتفاقات ناخواسته به مقتضاى وَ اللّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لاتَعْلَمُونَ، خداوندِ علیم و خبیر، و رحمان و رحیم، نسبت به بندگانش، مصالحى دیده که مایهء نجات و سعادت آنهاست. همانگونه که در قوانین تکوینى خداوند، از اسرار آفرینش همهء آفریده ها با خبر نیستیم و گاه چیزى را بى خاصیت میشمریم، در حالیکه پیشرفت علوم فواید مهم آن را آشکار میسازد؛ در قوانین تشریعى نیز بسیارى از مصالح و مفاسد را نمیدانیم، لذا ممکن است چیزى را ناخوشایند پنداریم در حالیکه سعادتمان در آن است یا از چیزى خشنود باشیم در حالیکه بدبختیمان در آن باشد. 🔴 به مثالهای بسیار ساده از موارد به ظاهر ناخوشایند زیر دقت کنیم: ۱- پنچر شدن شب هنگام ماشین در جاده ای سرد و برفی! ۲- عدم قبولی در کنکور دانشگاه در یک سال! ۳- انجام نشدن معامله ای اقتصادی در موعد مقرر! ۴- بر هم خوردن یک نامزدی و حتی یک ازدواج! ✅ در حالیکه قرار است: ۱- چند صد متر جلوتر بهمن ریزش کند! ۲- سال بعد در رشته ای بهتر قبول شوی! ۳- در وقتی دیگر، با طرفی دیگر، با سودی بیشتر انجام شود! ۴- ازدواج مناسبتری پیش رو باشد! نتیجه گیری از مثالهای فوق و دهها مثال مشابه دیگر با شما عزیزان🙏 🔴🔴 این موضوع، که گاهی چیزهایی ظاهری ناخوشایند دارند، ولی باطنشان به خیر و صلاح ماست و برعکس، گاهی چیزهایی ظاهری خوشایند دارند، در حالیکه باطنشان جز شر و بدبختی نیست، در دعاهای ما نیز میباید مد نظر قرار گیرند؛ درست است که ما برای موضوعات مختلف از خدا مدد خواسته و همه چیز را از او مسئلت میکنیم، اما اصرار و پافشاری در درخواست ها، که گاهی برآورده شدنشان ممکن است به زیان ما باشد، اصلا صحیح نیست. 🌺🍃 دزدکی از مارگیری مار برد ز ابلهی آن را غنیمت میشمرد وا رهید آن مارگیر از زخم مار مار کشت آن دزد او را زار زار مارگیرش دید پس بشناختش گفت از جان مار من پرداختش در دعا میخواستی جانم ازو کش بیابم مار بستانم ازو شکر حق را کان دعا مردود شد من زیان پنداشتم آن سود شد بس دعاها کان زیانست و هلاک وز کرم مینشنود یزدان پاک 🔴 و شاید بهترین گفتار پس از پایان هر درخواستی از خدا، این باشد که: .....وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ .....من کار خود را به خدا واگذارم که خداوند نسبت به بندگانش بیناست! (غافر ۴۴) @ghoran_marefat_zendegi
🌺🍃 ۸۷_سوره_یوسف يَا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِن يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلَا تَيْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ پسرانم! بروید، و از یوسف و برادرش جستجو کنید؛ و از رحمت خدا مأیوس نشوید؛ که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس میشوند! 🔴 گذشته از سفارش حضرت یعقوب(ع) به پسرانش در یافتن حضرت یوسف و بنیامین؛ و تفاوتهای بین معنای دو کلمهء تَحَسُّس و تجسّس، که تحسُّس پرس و جو و خبر گرفتن در امور خیر است، و تجسّس در امور شرّ، و نیز با عنایت به اینکه رَوح به معنى رحمت، راحت، فرج و گشایش کار است؛ بحث اصلی این آیه تأکید بر مأیوس نبودن از رحمت خداست، چرا که هر کس از رحمتش مأیوس باشد، کافر است!! 🌺🍃 گفت آن یعقوب با اولاد خویش جستن یوسف کنید از حد بیش هر حس خود را درین جستن بجد هر طرف رانید شکل مستعد گفت از روح خدا لا تیأسوا همچو گم کرده پسر رو سو بسو از ره حس دهان پرسان شوید گوش را بر چار راه آن نهید هر کجا بوی خوش آید بو برید سوی آن سر کاشنای آن سرید 🔴 متاسفانه در موارد بسیاری شاهد هستیم، که کار و تلاش و زحمت انجام میشود، و ضمن آن دعا نیز بر لب جاری میگردد، اما همه همراه با یأس و ناامیدی است!!! 🔴🔴 امید به رحمت خداوند نه تنها باید با باور و ایمان قلبی، بلکه باید با یقین -که مرتبهء بالاتر از ایمان است- توأم باشد، وگرنه کار و دعا به تنهایی، مثمر ثمر نخواهد بود. 🔴 شخصی با صدای بلند مشغول دعا بود که: خدایا نعمت عطاکن، گرچه که میدانم نمیکنی؛ خدایا مرا ببخش، گرچه که میدانم نمیبخشی؛ خدایا ......، گرچه که میدانم ......؛ حضرت سجاد(ع) که ناظر دعای این شخص بودند به یاران فرمودند: اگر این شخص الان از دنیا برود، کافر از دنیا رفته، چرا که از رحمت خدا نا امید است!! 🌺🍃 انبیا گفتند نومیدی بد است فضل و رحمتهای باری بی‌حد است از چنین محسن نشاید نا امید دست در فتراک این رحمت زنید ای بسا کارا که اول صعب گشت بعد از آن بگشاده شد سختی گذشت بعد نومیدی بسی اومیدهاست از پس ظلمت بسی خورشیدهاست 🔴 و کلام آخر از زبان حضرت ابراهیم(ع) به فرشتگان وارد شده بر ایشان: قَالَ وَمَن يَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ گفت: «جز گمراهان، چه کسی از رحمت پروردگارش مأیوس می‌شود؟!» (حجر ۵۶) @ghoran_marefat_zendegi
🌺🍃 ۱۲_سوره_حجرات يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است؛ و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید؛ و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید؛ تقوای الهی پیشه کنید که خداوند توبه‌پذیر و مهربان است! 🔴 در قرآن آیات بسیاری وجود دارد که در آنها روی سخن با مؤمنان است، و پس از یک یا چند مورد از اوامر و نواهی، با بحث تقوا ختم میشود. در حقیقت در ایندسته از آیات راهکارهایی برای گذار از مرحلهء ایمان به تقوا بیان میگردد. 🔴 اجتناب و دوری از ظن و گمان نسبت به دیگران، که صراحتا از بعضی از گمانها بعنوان "اثم"، یعنی گناه، یاد شده؛ همینطور پرهیز از تجسس در امورات شخصی دیگران؛ و از همه بارزتر دوری جستن از غیبت کردن و غیبت شنیدن، که از آن بعنوان کریه ترین کار ممکن، یعنی خوردن گوشت برادر مرده ذکر گردیده، سه راهکار بارز و برجسته، در جهت گذار از ایمان به تقواست. 🔴🔴 به ترتیب موارد نهی شده دقت کنیم: ظن ----> تجسس -----> غیبت ظن و گمان نسبت به افراد، ابتدا در ذهن شکل میگیرد، سپس بصورت تجسس نمود بیرونی پیدا میکند، و سرانجام به غیبت کردن منتهی میشود!!! پس چه بهتر که در همان مرحلهء ابتدایی جلو ظن و گمان در مورد دیگران را گرفت. 🔴🔴 حالا؛ تابحال نمیدونستیم؟؟؟ به دیگران ظن و گمان بد داشتیم؟؟؟ تو کار مردم فضولی!!! کردیم؟؟؟ غیبت کردیم؟؟؟ چه بکنیم؟؟؟ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ خدای مهربان توبه پذیر است🙏 🌺🍃 آن نصوح رفته باز آمد به خویش دید چشمش تابش صد روز بیش می حلالی خواست از وی هر کسی بوسه می‌دادند بر دستش بسی بد گمان بردیم و کن ما را حلال گوشت تو خوردیم اندر قیل و قال زانک ظن جمله بر وی بیش بود زانک در قربت ز جمله پیش بود 🔴 در وسائل الشیعه از امام باقر(ع) نقل شده است: «ثَلاثَة لَیسَ لَهُم حُرمَة:صاحِبُ هَوی مُبتَدَعٌ و اَلاِمامُ الجائِرُوالفاسِقُ المُلعِنُ بِفِسقِه.» «سه نفرند که احترام ندارند؛ کسی که دارای هوس‌های بدعت آمیز است، زمام دار ستمگر، و کسی که آشکارا معصیت می‌کند.» 🌺🍃 سه کس را شنیدم که غیبت رواست وز این درگذشتی چهارم خطاست یکی پادشاهی ملامت پسند کز او بر دل خلق بینی گزند حلال است از او نقل کردن خبر مگر خلق باشند از او بر حذر دوم پرده بر بی حیایی متن که خود می‌درد پرده بر خویشتن ز حوضش مدار ای برادر نگاه که او می‌درافتد به گردن به چاه سوم کژ ترازوی ناراست خوی ز فعل بدش هرچه دانی بگوی @ghoran_marefat_zendegi
🌺🍃 @ghoran_marefat_zendegi ۱۴_سوره_لقمان وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَىٰ وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم؛ مادرش او را با ناتوانی روی ناتوانی حمل کرد(به هنگام بارداری هر روز رنج و ناراحتی تازه‌ای را متحمّل میشد)، و دوران شیرخوارگی او در دو سال پایان مییابد؛ (آری به او توصیه کردم) که برای من و برای پدر و مادرت شکر بجا آور که بازگشت (همه شما) به سوی من است! 🔴 همانطور که قبلا اشاره کردیم؛ مقام "انسان" پایینتر از مقام "آدم" است. و خداوند برای رساندن "انسان" به "آدمیت" دربارهء پدر و مادر سفارش کرده. 🔴 در این آیه، بحث از نعمت وجود پدر و مادر و زحمات و خدمات و حقوق آنهاست و قرار دادن شکر پدر و مادر در کنار شکر اللّه. نخست سفارش دربارهء پدر و مادر، و سپس اشاره به زحمات فوق العادهء مادر، و افزوده شدن ضعف و سستى هنگام بارداری. این مسأله از نظر علمى ثابت شده، و تجربه نیز نشان داده که مادران در دوران باردارى دچار سستى میشوند، چرا که شیرهء جان و مغز استخوانشان را به پرورش جنین خود اختصاص میدهند، و از تمام مواد حیاتى وجود خود بهترینش را تقدیم او میدارند. بهمین دلیل، مادران در دوران باردارى و شیردهی گرفتار کمبود انواع ویتامینها میشوند، چرا که شیر، شیرهء جان مادر است. بدنبال آن مى افزاید پایان دوران شیرخوارگى او دو سال است. ✳️ همانگونه که در جاى دیگر قرآن نیز اشاره شده "وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ" مادران فرزندانشان را دو سال تمام شیر مى دهند.(بقره ۲۳۳) 🔴 جالب اینکه در آغاز، توصیه دربارهء هر دو میکند ولى به هنگام بیان زحمات و خدمات، تکیه روى زحمات مادر مینماید تا انسان را متوجه ایثارگرى ها و حق عظیم او سازد. سپس میگوید: توصیه کردم که هم شکر مرا بجاى آور و هم شکر پدر و مادرت را (أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ). شکر مرا به جا آور که خالق و منعم اصلى توام، و هم شکر پدر و مادرت را که واسطهء این فیض و عهده دار انتقال نعمت هاى من به تو میباشند. و چقدر جالب و پر معنى است که: شکر پدر و مادر درست در کنار شکر خدا قرار گرفته. 🔴 و در پایان آیه، با لحنى نزدیک به تهدید و عتاب مى فرماید: بازگشت همه شما به سوى من است (إِلَیَّ الْمَصِیرُ). آرى، اگر در اینجا کوتاهى کنیم، در آنجا تمام این حقوق و زحمات و خدمات مو به مو حساب میشود، پس باید از عهدهء حساب الهى در مورد شکر نعمت هایش، و همچنین در مورد شکر نعمت وجود پدر و مادر برآئیم. 🌺🍃 چه خوش گفت زالى به فرزند خویش چو دیدش پلنگ افکن و پیل تن گر از عهد خردیت یاد آمدی که بیچاره بودی در آغوش من نکردى در این روز بر من جفا که تو شیر مردى و من پیرزن 🔴🔴 نکته قابل توجه آنکه: در قرآن مجید تأکید بر رعایت حقوق پدر و مادر، کراراً آمده است، اما سفارش نسبت به فرزندان کمتر دیده میشود، چرا که پدر و مادر به حکم عواطف نیرومندشان کمتر ممکن است فرزندان را به دست فراموشى بسپارند، در حالى که زیاد دیده شده است که فرزندان، پدر و مادر را مخصوصاً به هنگام پیرى و از کار افتادگى فراموش میکنند، و این دردناکترین حالت براى آنها و بدترین ناشکرى براى فرزندان محسوب میشود. @ghoran_marefat_zendegi
🌺🍃 @ghoran_marefat_zendegi ۱۵_سوره_لقمان وَإِن جَاهَدَاكَ عَلَىٰ أَن تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ و هرگاه آن دو، تلاش کنند که تو چیزی را همتای من قرار دهی، که از آن آگاهی نداری (بلکه می‌دانی باطل است)، از ایشان اطاعت مکن، ولی با آن دو، در دنیا به طرز شایسته‌ای رفتار کن؛ و از راه کسانی پیروی کن که توبه‌کنان به سوی من آمده‌اند؛ سپس بازگشت همهء شما به سوی من است و من شما را از آنچه عمل میکردید آگاه میکنم. 🔴 از آنجا که توصیهء مؤكد به نیکى به پدر و مادر، ممکن است این توهم را براى بعضى ایجاد کند که حتى در مسألهء عقائد باید از آنها پیروی کرد، خداوند در این آیه میفرماید، هر گاه آن دو، تلاش و کوشش کنند که، چیزى را شریک من قرار دهى که از آن (حداقل) آگاهى ندارى، از آنها اطاعت مکن (وَ إِنْ جاهَداکَ عَلى أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما). هرگز نباید رابطه و عواطف انسان و پدر و مادرش، مقدم بر رابطهء او با خدا، و اعتقاد مکتبی او باشد. تعبیر به "جاهَداک" اشاره به این است که پدر و مادر، در نیت خود همیشه سعادت فرزند را میخواهند، پس همواره تلاش و کوشش میکنند تا فرزند را به عقیدهء خود بکشانند، در حالیکه گاهی ممکن است این عقاید، انحرافی و مشرکانه و گاه کافرانه باشد. 🔴 پس وظیفهء فرزندان این است که هرگز در برابر فشارهای انحرافی تسلیم نشوند، و استقلال فکرى خود را حفظ کرده، عقیدهء توحیدی خود را با هیچ چیز معاوضه نکنند. باز از آنجا که، ممکن است، این فرمان، این توهم را به وجود آورد که در برابر پدر و مادر مشرک، باید شدت عمل و بى حرمتى به خرج داد، بلا فاصله اضافه میکند: عدم اطاعت آنها در مسألهء کفر و شرک، دلیل بر قطع رابطهء مطلق با آنها نیست بلکه در عین حال، با آنها در امور دنیوی به طرز شایسته اى رفتار کن، و برایشان همنشين و مصاحب خوبی باش. (وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً). 🔴 پس نتیجه اینکه: از نظر دنیا و زندگى مادى، با آنها مهر و محبت و ملاطفت کن، و از نظر اعتقاد، تسلیم محض افکار و پیشنهادهاى آنها نباش. و این دقیقا یعنی اعتدال؛ اعتدالی که حقوق خدا و پدر و مادر، در آن جمع است. لذا بعداً مى افزاید راه کسانى را پیروى کن که به سوى من باز گشته اند(وَ اتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنابَ إِلَیَّ). چرا که بعد از آن، بازگشت همه شما به سوى من است و من شما را از آنچه در دنیا عمل مى کردید، آگاه مى سازم و بر طبق آن پاداش و کیفر مى دهم (ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ). 🔴🔴 نفى و اثباتهاى پى در پى، و امر و نهى ها در آیات ۱۴ و ۱۵ سوره لقمان، براى این است که مسلمانان در این گونه مسائل که ظاهرا در آن تضاد بین انجام دو وظیفهء لازم به چشم میخورد، خط اصلى را پیدا کنند، و بدون کمترین افراط و تفریط، در مسیر صحیح قرار گیرند. ✳️ آیهء فوق کاملاً شبیه مطلبی است که در آیهء زیر آمده و میفرماید: "وَ وَصَّیْنَا الإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حُسْناً وَ إِنْ جاهَداکَ لِتُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلاتُطِعْهُما إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ. ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، و اگر آن دو تلاش کنند که برای من همتایی قائل شوی که به آن علم نداری، از آنها پیروی مکن! بازگشت شما به سوی من است، و شما را از آنچه انجام میدادید با خبر خواهم ساخت!(عنکبوت ۸) @ghoran_marefat_zendegi
🌺🍃 @ghoran_marefat_zendegi 🔴 به این حدیث نبوی دقت کنید: "اِنَّ‌ لِلقُرآنِ‌ ظَهراً‌ وَ‌ بَطنًا وَلِبَطنِهِ‌ بَطنٌ‌ اِلی‌ سَبعَه‌ اَبطُن‌" "همانا براي قرآن ظاهري و باطني است و براي باطن آن باطني است، تا هفت بطن" 🔴 هر سخن معنوی، و بطریق اولی، کلام خدا در قالب آیات قرآن مجید، دارای لایه‌ها و سطوح مختلفی است که انسان‌ها بسته به کیفیت عقلی و یا روحی خود از آن بهره ای میبرند. 🌺🍃 حرف قرآن را بدان كه ظاهریست زیر ظاهر، باطنی بس قاهریست زیر آن باطن یكی بطن سوم كه در او گردد خردها جمله گم بطن چارم از نُبی* خود كس ندید جز خدای بی‌ نظیر بی ‌ندید تو ز قرآن ای پسر ظاهر مبین دیو آدم را نبیند جز كه طین ظاهر قرآن چو شخص آدمیست كه نقوشش ظاهر و جانش خفیست *(نُبی: قرآن) 🔴 و نیز امام صادق(ع) فرمودند: - «فَالْعِبَارَةُ لِلْعَوَامِ» : برای عوام عبارات قرآن خوب است. - «وَ الْإِشَارَةُ لِلْخَوَاصِّ» : درقرآن اشاراتی است برای خواص که به آنها كدها و رمزهایی میدهد. - «وَ اللَّطَائِفُ لِلْأَوْلِیَاءِ» : اولیاء خدا، از لطایف قرآن استفاده میکنند. - «وَ الْحَقَائِقُ لِلْأَنْبِیَاءِ» : حقایق قرآن برای انبیاست. ✅ یک مثال: قرآن مثل دریا است. نگاه به قران مثل نگاه به دریاست! كسیكه شنا بلد نیست، همینكه به دریا نگاه میکند، كیف میکند. یعنی ظاهر دریا برای عوام جالب است. ظاهر دریا را مردم عادی نگاه میکنند، و از آن لذت میبرند. آنهایی كه شنا بلد نیستند، كنار دریا میمانند. آنهایی كه بیشتر بلدند، شنا میکنند. و شناگران ماهرتر و ''غواص ها''، وارد دنیای با عظمت وشگفتی آور اعماق دریاها میشوند و از آن در و مروارید بدست می آورند. 🔴 پس؛ هر کدام از آیات قرآن یک معنی ظاهر دارد و چندین معنی باطن، و بر همین اساس هم مطابق با چکیدهء حدیث صادقی: عبارات قرآن برای عوام است؛ اشارات قرآن برای خواص است؛ لطائف قرآن برای اولیاء است؛ و حقایق قرآن برای انبیاء. 🔴🔴🔴 پس هرگاه خداوند در قرآن از ابر و باد و مه و خورشید و فلک و کوه و دشت و دریا و آسمان و ....... صحبت میکند، تنها معانی ظاهری آنها را نباید مد نظر قرار داد. بله قرآن دارای بطنهای بسیار است؛ بستگی دارد که ما از کدام منظر به آیات آن نگاه کنیم. ان شاءالله که توفیق باز شدن حکمتهای بطن های مختلف قرآن نصیبمان گردد؛ به برکت صلوات بر محمد و آل محمد(ص) @ghoran_marefat_zendegi
🌺🍃 @ghoran_marefat_zendegi ۴۵_سوره_فرقان أَلَمْ تَرَ إِلَىٰ رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَلَوْ شَاءَ لَجَعَلَهُ سَاكِنًا ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلًا آیا ندیدی چگونه پروردگارت سایه را گسترده ساخت؟! و اگر میخواست آن را ساکن قرار میداد؛ سپس خورشید را بر وجود آن دلیل قرار دادیم!!! 🔴 ابتدای آیه، اشاره اى است به اهمیت نعمت سایه هاى گسترده و متحرک، سایه هائى که یکنواخت باقى نمیماند، بلکه در حرکت است و نقل مکان میدهد. - مشهورترین تفسیر از این سایهء کشیده و گسترده، همان سایه اى است که بعد از طلوع فجر، و قبل از طلوع آفتاب، بر زمین حکم فرماست و لذت بخش ترین سایه ها و ساعات همان است، این نور کمرنگ و سایه گستر، از لحظهء طلوع فجر شروع میشود و به هنگام طلوع آفتاب، روشنائى جایگزین آن میگردد. و سپس میفرماید: "ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَیْهِ دَلِیلاً" اگر آفتاب نبود، مفهوم سایه روشن نمیشد. اصولاً، سایه از پرتو آفتاب بوجود میآید، زیرا سایه معمولاً به تاریکى کم رنگى گفته میشود که، براى اشیاء پیدا میشود، و این در صورتى است که، نور به جسمى که قابل عبور از آن نباشد، بتابد و در طرف مقابل، سایه آشکار شود، بنابراین، نه فقط طبق قانون "تُعْرَفُ الأَشْیاءُ بِاَضْدادِها" سایه را با نور باید تشخیص داد، بلکه وجود آن نیز از برکت نور است. 🔴 به هر حال، جاى تردید نیست همانگونه که انسان در زندگى خود نیاز به تابش نور دارد، براى تعدیل و جلوگیرى از زمانهاى شدت نور، نیاز به سایه دارد، تابش نور یکنواخت، زندگى را مختل میکند، همانگونه که سایهء یکنواخت و ساکن، مرگبار است. 🔴 اما همانگونه که در پست قبلی به آن اشاره شد، تفسیر فوق اشاره ای به بطن اول آیه؛ و در واقع، صورت ظاهر آن بود!! اما بطنی دیگر از آیهء مذکور: 🌺🍃 سایهء یزدان چو باشد دایه اش وارهاند از خیال و سایه اش سایهء یزدان بود بندهء خدا مردهء این عالم و زندهء خدا دامن او گیر زوتر، بی‌گمان تا رهی در دامن آخر زمان "كَيْفَ مَدَّ الظِّل" نقشِ اولیاست کو دلیل نور خورشید خداست اندر این وادی مرو بی این دلیل "لَا أُحِبُّ الْآفِلِينَ" گو، چون خلیل رو، زسایه آفتابی را بیاب دامن شه، شمس تبریزی بتاب 🔴🔴 مولانا میگوید: در وادی معرفت، بی‌راهنما نباید رفت. سایهء یزدان کنایه از ولی خداست. و سایه بودن او بدان جهت است که از خود وجودی ندارد و هر چه دارد از شمس حقیقت است. ولی خدا مظهر کامل خداوند است. و آن سایه، یعنی آن ولی خدا دلیل بر نور خداوند است و او راهنمای مردم بسوی خداوند میباشد. پس تو هم به ولیئی اقتدا کن که براستی، سایهء یزدان باشد. دست در دامن پیر و مراد و مرشد زمان خود بزن، و از طریق این سایه های الهی، آفتاب را پیدا کن. منابع و مآخذ: ۱- تفسیر نمونه ۲- شرح جامع مثنوی معنوی؛ استاد کریم زمانی @ghoran_marefat_zendegi