eitaa logo
قرآن وسنت
238 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
813 فایل
#‌ترتیل‌و‌تفسیر‌قرآن #عترت_ولایت_معصومین #روایات‌و‌داستانهای‌جذاب‌و‌کوتاه #تحلیل_سیاسی #گلچین‌نکات #سیره‌علما #شهدا گاهی#طنز @ghoranvasonat کانال دوم: @dastanezibaa #کانال_داستان_زیبا🌺🌷🌸 کانال سوم: #روانشناسی @ravan110 🌺🌸 تبلیغ و تبادل نداریم.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃﷽🌸🍃 🔻آبرویِ مردم🔻 ✍یه گناه تو قرآن هست، که خدا به پیامبرش میگه: اگر کسی این رو انجام بده، منِ خدا نمی‌بخشمش.😱 ای پیامبر! حتّی اگر تو، هفتاد بار براش استغفار کنی، من نمی‌بخشم.❌ با هم این رو ببینیم:👇 👤 زمان پیامبر (ص) بعضی از مومنین که خیلی فقیر بودند، به اندازه توانائی‌شون، و به میزانِ خیلی کمی انفاق می‌کردند.😔 👥 بعضی‌ها بودند که این مومنانِ فقیر رو می‌کردند.😝😛 خداوند این آیات رو نازل کرد: 🕋 الَّذِینَ یَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فِی الصَّدَقَاتِ، وَ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ، سَخِرَ اللهُ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ (توبه/۷۹) 💢 کسانی که از مؤمنانِ فرمانبردار، درباره صدقاتشان می‌کنند.. 💢 و کسانی را که، برای انفاق در راه خدا، جز به مقدارِ تواناییِ ناچیزِ خود دسترسی ندارند، می‌کنند.. 💢 خدا آنها را استهزا می‌کند، و کیفر می‌دهد. 💢 و برای آنها عذاب دردناکی است! و در آیه بعد، خدا به پیامبر (ص) می‌فرماید: 🕋 اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ، إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَن یَغْفِرَ اللهُ لَهُمْ (توبه/۸۰) 💢 ای پیامبر! چه برای آنها استغفار کنی، و چه نکنی، هیچ فرقی نمی‌کند. 💢 حتّی اگر هفتاد بار برای آنها استغفار کنی، هرگز خدا آنها را نمی‌آمرزد. ‼️ خیلی این آیه ترسناکه.. واقعاً باید بترسیم!!😱😨 خدا به پیامبر (ص) میگه، خودت رو معطّل نکن، من آدمهایی که این گناه رو انجام بدن نمی‌بخشم.😳 حتّی اگر هفتاد بار هم براشون استغفار کنی، من نمی‌بخشم.☝️❌ کسانی که: یَلْمِزُونَ الْمُؤْمِنِینَ👈 از مومنان می‌کنند. فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ👈 و اونها رو می‌کنند. کسانی که با زبونشون، دیگران رو نیش می‌زنند، و مسخره می‌کنند. و کسانی که دنبالِ عِیبِ مردم هستند. 👈 در یک کلام، کسانی که با بازی می‌کنند. ⛔️ ، خطّ قرمزِ خداست. خدا از کسانی که با بازی می‌کنند، نمی‌گذره. ✖️ چقدر تو فضای مجازی و فضای حقیقی، آبروی مردم رو بردیم. ✖️ چقدر تو شبکه‌های اجتماعی دیگران رو مسخره کردیم. ✖️ چقدر با اعمال و رفتارمون دلِ دیگران رو شکستیم. ✖️ چه زندگی‌هایی رو با خبرکشی‌ها و عیب‌جویی‌ها بهم زدیم. ✖️ و... 📣 مراقبِ باشیم. حداکثری لطفاً🙏 ، ، ، ، ، ، . کانال دارالقرآن👇 🆔 @PayameQoran
♥️✨🌿💐🌸🍃🦋 ✨🌺🌾 🌿🌾✨ # *شب_وروزجمعه* 💯✍🏻یڪی از اعمال شب جمعه بسيار گفتن‏: «سبحان اللّه، و اللّه اكبر، و لا اله الاّ اللّه» و زياد صلوات فرستادن در این شب است. روايت شده: جمعه، شبش تابناڪ و روزش بس روشن‏ است، پس ذڪر: «سبحان اللّه،و اللّه اكبر،و لا اله الاّ اللّه» بگوئيد و بر محمّد و آل محمّد بسيار صلوات فرستيد. و در روايت ديگر در مورد اعمال شب جمعه آمده ڪه؛ ڪمترين صلوات در شب جمعه، صد مرتبه است، و هرچه بيشتر باشد بهتر است. ✨⇇و از امام صادق عليه السّلام روايت شده: صلوات بر محمّد و آل محمّد در شب جمعه با هزار ڪار نيك برابر است و هزار را پاڪ می ‏ڪند و مقام انسان را هزار درجه بالا می ‏برد و مستحب‏ است ڪه پس از نماز عصر پنجشنبه تا آخر روز جمعه بر محمّد و آل محمّد بسيار صلوات فرستند. ✨⇇و با سند صحيح از حضرت صادق عليه السّلام‏ روايت شده: هنگام روز پنجشنبه فرشتگان از آسمان با قلمهاے طلا و صحيفه ‏هاے نقره فرود می ‏آيند و در عصر پنجشنبه و شب‏ و روز جمعه تا هنگام غروب خورشيد جز بر محمّد و خاندان آن حضرت چيزے ننويسند. 📗مفاتیح‌الجنان 🌿🌾✨ ✨🌺🌾 ♥️✨🌿💐🌸🍃🦋🍃🌸 ذڪـر روزانہ أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ https://eitaa.com/zekrroozane
💠روايت شده يك بدست ابوذر رسيد كه اين نامه از راه دور آمده، شخصى تقاضاى كرده چون ابوذر را كاملا می‌شناخت كه مورد علاقه است، ابوذر يك جمله نوشت و آن اين است: با آن كسى كه بيش از همه او را دوست می‌داری با او بدى و دشمنى مكن، و جواب نامه را فرستاد. آن شخص نامه را خواند سر در نياورد كه مقصود ايشان از اين جمله چيست؟. اين معلوم و روشن است كه انسان با دوست خود نمی‌كند ، اين چطور جمله ای است، از طرفى فكر كرد كه گوينده اين كلام ابوذر است چاره ای نيست بايد توضيح خواست. ابوذر نوشت مقصودم از محبوب‏ترين افراد همان خودت هستى، يعنى: با خودت دشمنى مكن چون هر كه می كند ، صدمه‏ اش بر خودِ او وارد می‌شود . 📚[ارشاد ديلمى، نامه ابوذر] 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 2⃣هشتک را لمس کنید و بقیه تصاویر کانال را ببینید. 👇👇 🆔 @m_serat
🌸🍃﷽🍃🌸 🔻تزکیه برای خود🔻 ✍ اینهمه به ما گفتند: نکنید، نکنید... بلکه برعکس و کنید و... دلیلش چیه؟!🤔 آخه کردن یا نکردنِ ما، هیچ سود و زیانی برای خدا نداره.. بلکه این به نفعِ خودمونه:🙄👇 🕋 وَ مَن تَزَکَّیٰ، فَإِنَّمَا یَتَزَکَّیٰ لِنَفْسِهِ (فاطر/۱۸) 💢 هر کس نَفسِ خود را کند، و پاکی و پیشه کند، نتیجه‌ی آن به خودش باز می‌گردد. کسی که حمّام رفته 🛁 و لباسِ تمیز پوشیده 👕👚 همینکه یه سیاهی روی صورت یا لباسش بنشینه، زود میفهمه... امّا کسی که مثلاً توی مکانیکی کار میکنه و لباسهاش سیاه و کثیف شده، این آدم هر چقدر هم خاک بخوره، متوجّه نمیشه. ☝️ هم همینطوره. کسی که کرده باشه، و خودش رو تمیز و پاکیزه کرده باشه، میفهمه که یک چقدر اثر داره..😨 و روی حتّی یک گناه هم حسّاسیت نشون میده.. ❌ ولی کسی که غرقِ در باشه، هر چقدر هم که کنه، عِینِ خیالش نیست.. و نسبت به ، بی‌خیال میشه.. 😔 پس یخورده دلمون برای خودمون بسوزه.. نکنیم❌ ، کانال دارالقرآن👇 🆔 @PayameQoran
🌸🍃﷽🌸🍃 🔻عُلماء می‌ترسند🔻 👮‍♀ 👨‍✈️ وقتی یه افسری وارد دفتر مافوقش میشه، تو دلش یه خوف و ترسی داره: 😢️ نکنه که دیر دستم رو بالا برده باشم.. 😰 نکنه بد وایساده باشم.. 😢️ نکنه لباسم مُشکلی داشته باشه.. 😰 هِی به سر و رویِ خودش نگاه میکنه.. 😢 هِی تو دلش خوف و ترس داره.. 👨‍🎓 وقتی یه دانشجو تو دفتر استادش میره👨‍🏫، باز همین حالت رو داره. 😢😰 وقتی کسی پیش یه آدمِ بزرگ و مشهوری میره، باز این حالت رو داره. ☜ همه‌ی اینها علامتِ «علم و آگاهی»، و نتیجه‌ی «دانش» است.. چون این آدم رو میشناسه، این ترس رو ازش داره.💯 پس «علم و آگاهی» 👈 «خوف و ترس» به همراه داره. این حالت رو بهش میگن👈 . 👈👈 یعنی اون «خوف و ترس»، و تأثّر قلبی، که انسان بخاطر احترام و عظمت از کسی در دلش پیدا میشه.👉👉 حالا قرآن کریم می‌فرماید: 🕋 إِنَّمَا يَخْشَى اللهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ. (فاطر/۲۸) 💢 ﺍﺯ ﻣﻴﺎﻥ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥِ ﺧﺪﺍ، ﺗﻨﻬﺎ عُلماء و ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪﺍﻥ (یعنی کسانی که علم و آگاهی دارند، و خدا را می‌شناسند)، نسبت به خدا خشیت دارند و ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﻰ‌ﺗﺮﺳﻨﺪ. ☝️ یعنی اگر کسی رو شناخت،️ و به عظمتِ خدا، «علم و آگاهی» پیدا کرد: ☜ دیگه میترسه و حواسش رو جمع میکنه.😰 ☜ دیگه دنبال هوا و هوس نمیره..👻 ☜ دیگه گوش به فرمانِ نمیشه😈 ☜ دیگه نمیکنه..👏👏 🔔❗️ اگر ما خیلی راحت می‌کنیم، دلیلش اینه که رو نمی‌شناسیم... و به عظمت و بزرگیِ آگاه نیستیم... ✅️ اصلاً یه راه همینه: رو بشناسیم👈 تا نکنیم. ، ، ، ، ، کانال دارالقرآن👇 🆔 @PayameQoran
🌸🍃﷽🍃🌸 🔻خوردن، مسئولیت داره.🔻 👌👌 یکی از دستورات قرآن، که بدون استثناء، همه‌مون بهش عمل می‌کنیم دستور خوردنه:😂😉😜 "کُلُوا" 👈 بخورید. ✔ همه‌مون این قسمت آیه رو بلدیم و بهش عمل می‌کنیم: "کُلُوا وَاشْرَبُوا..." 👈 بخورید و بیاشامید. 🍉🍳🍗🍦🍺 📣📣... امّا یادمون باشه که از نظر قرآن، خوردن مسئولیت داره‌.😟😕😩 ⛔️ در قرآن چندین بار دستور "کُلُوا" اومده، ولی هیچ کجا نمیگه بخورید، و برید دنبال کارِتون. ☝️ هر کجا گفته بخورید، بعدش از ما یه چیزی خواسته. با هم چند تا از این آیات رو مرور کنیم. 👌 دقّت کنید: در بسیاری از این آیات، رویِ حلال و طیّب و طاهر بودنِ هم تأکید شده: 👇️👇️👇️👇️👇️ 🕋 کُلُوا وَاشْرَبُوا مِن رِّزْقِ اللهِ وَ لَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ (بقره/۶۰) 👈 بخورید، ولی نکنید. 🕋 کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلَالًا طَیِّباً وَ لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ (بقره/۱۶۸) 👈 بخورید، ولی بعدش دنبال راه نیفتید. 🕋 کُلُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَ اشْکُرُوا لِله (بقره/۱۷۲) 👈 بخورید، ولی خدا رو بجا بیارید. 🕋 کُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللهُ حَلَالًا طَیِّبًا وَ اتَّقُوا الله (مائده/۸۸) 👈 بخورید، ولی هم داشته باشید؛ و خدا ترس باشید. 🕋 کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لَا تُسْرِفُوا (اعراف/۳۱) 👈 بخورید، ولی نکنید. 🕋 کُلُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَ لَا تَطْغَوْا فِیهِ (طه/۸۱) 👈 بخورید، ولی و سرکشی و پرده‌دری نکنید. 🕋 فَکُلُوا مِنْهَا وَ أَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِیرَ (حج/۲۸) 👈 بخورید، ولی رو یادتون نره، اونها رو هم اطعام کنید. 🕋 کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَ اعْمَلُوا صَالِحًا (مومنون/۵۱) 👈 بخورید، ولی هم انجام بدید. ❗️❗️ حتّی قرآن می‌فرماید، ما به زنبور عسل وحی کردیم: 🕋 کُلِی مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلًا (نحل/۶۹) 👈 از شیره گلها بخور، ولی راه پرودگارت رو طی کن. ☝️یعنی خوردن، برای حیوانات هم مسئولیت داره.😯😳 🗣 حالا جا داره که بگیم، آدمهایی که خدا رو میخورن، و از زیر بارِ مسئولیت شونه خالی میکنند، از حیوانات 🐂🐑🐐🐪 هم کمتر هستند. 📣📣... از این به بعد، هر وقت خواستیم بخوریم، با دقّت بیشتری بخوریم. ☝️ با هر غذا خوردنی، یه مسئولیتی رو دوشمون داریم. ، ، ، ، ، ، کانال دارالقرآن👇 🆔 @PayameQoran
🍃🌹۰۰۰﷽۰۰۰🍃🌹 🌕🌕 ✍در دوران جوانی در پایگاه بسیج شهرستان فعالیت داشتم شب های جمعه همه دور هم جمع بودیم و بعد از جلسه قرآن فعالیت نظامی و.. داشتیم. ☘ در پشت محل پایگاه، قبرستان شهرستان ما قرار داشت. ما هم بعضی وقت ها دوستان خودمان را اذیت می کردیم. البته تاوان تمام این اذیت ها را در آن جا دادم. ☘یک شب زمستانی برف سنگینی آمده بود. یکی از رفقا گفت: کی میتواند الان به ته قبرستان بره و برگردد؟ ☘ گفتم: اینکه کاری ندارد. من الان می روم. او به من گفت باید یک لباس سفید بپوشی. من از سر تا پا سفید پوش شدم و حرکت کردم. ☘ صدای خس خسِ پای من بر روی برف از دور شنیده می‌شد. اواخر قبرستان که رسیدم صوت قران شخصی را شنیدم... ☘ یک پیرمرد روحانی از سادات بود شب های جمعه تا سحر داخل یک قبر مشغول قرائت قرآن می شد. ☘فهمیدم که رفقا میخواستند با این کار با سید شوخی کنند! می خواستم برگردم اما با خودم گفتم که اگر الان برگردم رفقا من را به ترسیدن متهم می کنند. ☘ برای همین تا انتهای قبرستان رفتم هرچی صدای پای من نزدیکتر میشد صدای قرائت قرآن سید هم بلندتر می شد. از لحنش فهمیدم که ترسیده ولی به مسیر ادامه دادم. ☘ تا این که بالای قبر رسیدم که او در داخل آن مشغول عبادت بود. تا مرا دید فریاد زد و حسابی ترسید. من هم که ترسیده بودم پا به فرار گذاشتم. پیرمرد رد پایم را در داخل برف گرفت و دنبال من آمد. ☘وقتی وارد پایگاه شد حسابی عصبانی بود .ابتدا کردم اما بعد معذرت خواهی کردم و با بیرون رفت . حالا چندین سال بعد از این ماجرا در نامه عمل حکایت آن شب را دیدم! ☘نمی دانید چه بود وقتی یا را در نامه عمل می دیدم مخصوصاً وقتی کسی را کرده بودم از $درون_عذاب می کشیدم. ☘از طرفی در این مواقع از سمت چپ وزیدن می‌گرفت.طوری که نیمی از بدنم از حرارت آن می شد. وقتی چنین عملی را مشاهده کردم و گونه آتش در نزدیکی خودم دیدم دیگر نداشت. ☘ همان موقع دیدم که این پیرمرد سید که چند سال قبل مرحوم شده بود از راه آمد و کنار جوان پشت میز قرار گرفت. سپس به آن جوان گفت: من از این مرد نمیگذرم او مرا کرد و ترساند. من هم گفتم به خدا من نمی دانستم که سید در دارد می کند. ☘ جوان به من گفت: اما وقتی نزدیک شد فهمیدی که دارد قرآن می‌خواند چرا برنگشتی؟ دیگر حرفی برای گفتن نداشتم... ☘خلاصه پس از من، دو سال از عبادت هایم را برداشتند و در نامه عمل سید قرار دادند تا از من راضی شود. دوسال نمازی که بیشتر به جماعت بود... را دادم به و یک ...! ادامه دارد ... •┈┈••❥•🌺⁩•⁦⁦❥••┈┈• ╔═🦋🌿════╗ @dastane313 ╚════🌿🦋═╝
6.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶الطاف پدرانه امام زمان علیه السلام ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری
امام زمان علیه الاف التهیه و الثناء فرمودند: بَلْ قُلُوبُنَا أَوْعِيَةٌ لِمَشِيَّةِ اللَّهِ فَإِذَا شَاءَ شِئْنَا (بحارالأنوار ج : 25 ص : 336) یعنی قلب های ما ظرف مشیت الهی است. موقعی که او می‌خواهد ما اهلبیت هم می‌خواهیم، خواسته های اهلبیت تابع خواسته های اوست. از خود‌‌شان هیچ بروز و ظهور نمی¬کند. ولی منشأ خواسته های ما، نفس است، اما اهل بیت که نفسی ندارند که بخواهد جلوه کند، نفس و دلشان عقل محض است، عقل هم که جای مشیت الهی است. منظور اینکه امام زمان عج فرمودند: خدا می‌خواهد ما هم می‌خواهیم. آنچه که امیرالمومنین، امام حسن، امام حسین و همه ائمه اطهار: یکی پس از دیگری عمل کردند در صحبت کردن، قیام و قعود، اظهار معجزاتشان، یا عدم اظهار آن تمامش طبق مشیت الهی بوده و از خودشان هیچ اراده‌ای نداشتند. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻تنها کانال رسمی آیت الله ناصری
🔶برکات قرآن ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری @naseri_ir
هارون الرشید، برای فریب، شکنجه و یا تحقیر حضرت موسي بن جعفرعلیهما السلام در دید مردم، زن بدنام و زیبایی را به بهانه خدمتکاری نزد ایشان فرستاد؛ وقتی زن را به محضر آن حضرت آوردند،فرمود: من نیازی به کنیز و خدمتکار ندارم و او را برگرداند. هارون الرشید از این کار ناراحت شد و گفت: ما با اجازه او، وی را زندانی نکرده ایم تا زن را نیز با اجازه او به آنجا بفرستیم، و دوباره دستور داد آن زن را به زندان برگردانند. مدتی گذشت،گزارش دادند: آن زن هم مشغول عبادت شد و پیوسته در سجده می‌گوید: «سُبْحَانَكَ سُبْحَانَك‏» هارون گفت: موسی بن جعفر وی را سحر کرده است! او را با سرعت نزد من بیاورید. وقتی زن را نزد او بردند، دیدند از خوف خدا می‌لرزد و مرتب به آسمان نگاه می‌کند و مشغول نماز شد. هارون پرسید: چرا چنین می‌کنی، این چه حالی است که در پیش گرفته ای؟ زن گفت: وقتی محضر امام کاظم ع شرفیاب شدم، او مرتب مشغول نماز و دعا بود. سرانجام به وی عرض کردم: ای مولا و سید من! آیا کاری دارید که من انجام دهم؟ فرمود: من با تو کاری ندارم. عرض کردم: مأمور به خدمت شما هستم... فرمود:اینها چه بد فکر می‌کنند. ناگهان متوجه باغ بزرگی شدم که پایانی نداشت و با فرش‌های زیبا مفروش شده بود، حوریانی زیبا در آن صف کشیده بودند و در دست‌های خود ظرف‌های آب و طشت برای شستن دست‌های آن حضرت آماده ساخته بودند. از آن موقع تا لحظه ای که غلام به سراغ من آمد من به سجده افتادم. هارون گفت: شاید این قضایا را در خواب دیده‌ای؟ آن زن گفت: به خدا قسم همه اینها را قبل از اینکه به سجده بروم با چشمان خود دیدم و سجده‌ام برای سپاس از آنها بود. هارون دستور داد از او مراقبت نمایند که این حرف‌ها را به کسی نگوید. آن خانم دوباره به سجده افتاد و مشغول نماز شد. همیشه کارش این بود و مرتب می‌گفت: عبدصالح نیز چنین می‌کرد و من در عالم واقع دیدم که آن حوریان مرا خطاب کردند که از حضور امام کاظم علیه السلام دور باشم و به من گفتند: ما برای خدمت امام موسی بن جعفر برتر و مناسب تر هستیم. (بحارالانوار، ج 48، ص 238) ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻 منبع کانال رسمی آیت الله ناصری