🔷✨🔷✨🔷✨🔷✨🔷〰〰〰〰〰〰
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
دوستان سوره سبا آیات ۵۲ و ۵۳ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید التماس دعا
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
۵۲وَ قالُوا آمَنّا بِهِ وَ أَنّى لَهُمُ التَّناوُشُ مِنْ مَکان بَعِید
۵۳وَ قَدْ کَفَرُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ وَ یَقْذِفُونَ بِالْغَیْبِ مِنْ مَکان بَعِید
🌙✨✨✨✨✨✨✨🌙
۵۲ ـ و مى گویند: به حق ایمان آوردیم ! ولى چگونه مى توانند از فاصله دور به آن دسترسى پیدا کنند؟!
۵۳ ـ آنها پیش از این (که در نهایت آزادى بودند) به آن کافر شدند و دورا دور، و غایبانه (و بدون آگاهى) نسبتهاى ناروا مى دادند.
🌙✨✨✨✨✨✨✨🌙
در آیه بعد، وضع حال آنها را به هنگام گرفتار شدن در چنگال مجازات الهى، بیان کرده، مى فرماید: آنها مى گویند ما به آن (قرآن و آورنده اش و مبدأ و معاد) ایمان آوردیم (وَ قالُوا آمَنّا بِهِ).
ولى چگونه آنها مى توانند از آن فاصله دور دسترسى به آن پیدا کنند ؟! (وَ أَنّى لَهُمُ التَّناوُشُ مِنْ مَکان بَعِید). آرى، با فرا رسیدن مرگ و عذاب استیصال، درهاى بازگشت به کلى بسته مى شود، و میان انسان و جبران خلافکارى هاى گذشته گوئى سد محکمى ایجاد مى گردد، به همین دلیل، اظهار ایمان در آن هنگام، گوئى از نقطه دور دستى انجام مى گیرد.
اصولاً چنین ایمانى که جنبه اضطرارى دارد، و به خاطر وحشت فوق العاده از عذابى است که با چشم مشاهده مى کنند، ارزشى ندارد، و لذا در آیات دیگر قرآن، مى خوانیم: اینها دروغ مى گویند، اگر بازگردند همان برنامه ها را تکرار مى کنند .
تَناوُش از ماده نوش (بر وزن خوف) به معنى بر گرفتن چیزى است، و بعضى آن را به معنى گرفتن با سهولت دانسته اند، یعنى آنها چگونه مى توانند به آسانى به چنین هدف دور دستى راه یابند؟.
آنها چگونه مى توانند، در این لحظه اى که همه چیز پایان گرفته، در مقام جبران خطاهاى خویش بر آیند، و ایمان بیاورند: در حالى که پیش از آن ـ در همان حالتى که در نهایت اختیار و آزادى اراده بودند ـ به آن کافر شدند ؟! (وَ قَدْ کَفَرُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ).
نه تنها کافر شدند، بلکه انواع اتهامات را به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و تعلیمات او بستند، و درباره جهان غیب ـ عالم ماوراء طبیعت، و قیامت و نبوت پیامبر ـ داوریهاى نادرستى مى کردند، و از نقطه دور دستى نسبتهائى به آن مى دادند (وَ یَقْذِفُونَ بِالْغَیْبِ مِنْ مَکان بَعِید).
قذف چنان که گفتیم، به معنى پرتاب کردن چیزى است، غیب جهان ماوراء حس است، و مکان بعید به معنى نقطه دور دست است، و مجموعاً کنایه لطیفى است از کسى که بدون آگاهى و اطلاع درباره جهان ماوراء طبیعت، قضاوت مى کند، همان گونه که پرتاب کردن چیزى از نقطه دور دست کمتر به هدف مى خورد، این ظن و گمان و داورى آنها نیز، به هدف اصابت نمى کند.
آرى، گاه پیامبر(صلى الله علیه وآله) را ساحر مى خواندند، گاه مجنون ، گاه کذّاب و گاه قرآن را ساخته فکر بشر مى دانستند، و گاه بهشت و دوزخ و قیامت را به کلى انکار مى کردند، تمام اینها یک نوع رجم به غیب ، تیر در تاریکى و قذف من مکان بعید بود.
🏴@ghorun
🥀🥀🥀🥀〰〰〰
✨یا فاطمه علیها السلام مژده باد! که در پیشگاه خدا مقامی شایسته داری که در آن مقام برای دوستان و شیعیانت شفاعت می کنی .
🕯 ایام فاطمیه و شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تسلیت باد.
" اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ"
#فاطمیه
🏴 @ghorun
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂«بزرگترین درس حضرت زهرا»
چرا امام زمان تو این همه آدم میفرمایند فاطمه دختررسول خدا برای من آسوده است..؟
#فاطمیه
#امام_زمان
🏴@ghorun
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌دعای فرج با صدای مقام معظم رهبری
بخونیم به نیت ظهور...✨
#امام_زمان
🏴@ghorun
▪️🔸▪️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▪️🔸▪️
بسم اللّه الرحمن الرحیم
دوستان سوره سبأ آیه ۵۴ به همراه ترجمه، تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید.التماس دعا
▫️▪️▫️▫️▫️▫️▪️▫️
آیه۵۴) وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ كَمَا فُعِلَ بِأَشْيَاعِهِمْ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مُرِيبٍ
... ... ... ... ... ... ... ... ...
آیه۵۴) و [در نتیجه] میان آنان و همه خواستههایشان [به وسیله مرگ] جدایی انداخته شد، همان گونه كه پیش از این با همكیشانشان رفتار شد؛ زیرا آنان همواره [نسبت به حق] در تردیدی سخت بودند.
▫️▪️▫️▫️▫️▫️▪️▫️
تفسیر آیه۵۴)سپس، مى افزاید: سرانجام میان آنها و آنچه مورد علاقه آنان بود، به وسیله مرگ جدائى افکنده مى شود، همان گونه که با گروه هاى مشابه آنها از قبل چنین عمل شد (وَ حِیلَ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ ما یَشْتَهُونَ کَما فُعِلَ بِأَشْیاعِهِمْ مِنْ قَبْلُ).
در یک لحظه دردناک مشاهده مى کنند که تمام اموال و ثروتها، تمام کاخها و مقامها، و تمام آرزوها از آنها جدا مى شود، آنهائى که سخت به یک درهم و دینار چسبیده بودند، و دل از کمترین امکانات مادى بر نمى کندند، چه حالى خواهند داشت، در آن لحظه که باید با همه آن یک باره وداع گویند، و چشم بپوشند، و به سوى آینده اى تاریک و وحشتناک، گام بردارند؟
براى جمله حِیلَ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ ما یَشْتَهُونَ (میان آنها و آنچه علاقه داشتند جدائى افکنده مى شود) دو تفسیر بیان کرده اند:
نخست تفسیرى است که در بالا گفته شد، دیگر این که: آنها مى خواهند ایمان بیاورند و گذشته را جبران کنند، اما میان آنها و این تقاضا جدائى افکنده خواهد شد.
ولى تفسیر اول، با معنى جمله ما یَشْتَهُونَ مناسبتر است، به علاوه، در آیات قبل، جمله (أَنّى لَهُمُ التَّناوُشُ مِنْ مَکان بَعِید) مسأله عدم دسترسى آنها به ایمان در هنگام مرگ، و عذاب استیصال آمده بوده، و نیاز به تکرار نیست.
ذکر این نکته نیز لازم به نظر مى رسد که: بسیارى از مفسران این آیات را ناظر به مجازات روز قیامت و ندامت گناهکاران در عرصه محشر دانسته اند، ولى چنان که گفتیم، آخرین آیه مورد بحث، با توجه به جمله کَما فُعِلَ بِأَشْیاعِهِمْ مِنْ قَبْلُ با این معنى سازگار نیست، بلکه، منظور لحظه مرگ و مشاهده عذاب نابود کننده الهى است.
و چه زیبا مى گوید امیر مؤمنان على(علیه السلام) که، لحظات جان دادن و جدائى از نعمتهاى دنیا را در کلمات نورانیش، به روشنترین وجه ترسیم مى کند:
اجْتَمَعَتْ عَلَیْهِمْ سَکْرَةُ الْمَوْتِ، وَ حَسْرَةُ الْفَوْتِ، فَفَتَرَتْ لَها أَطْرافُهُمْ وَ تَغَیَّرَتْ لَها أَلْوانُهُمْ!
ثُمَّ ازْدادَ الْمَوْتُ فِیهِمْ وُلُوجاً، فَحِیلَ بَیْنَ أَحَدِهِمْ وَ بَیْنَ مَنْطِقِهِ، وَ إِنَّهُ لَبَیْنَ أَهْلِهِ، یَنْظُرُ بِبَصَرِهِ وَ یَسْمَعُ بِأُذُنِهِ...
یُفَکِّرُ فِیمَ أَفْنى عُمْرَهُ؟ وَ فِیمَ أَذْهَبَ دَهْرَهُ؟ وَ یَتَذَکَّرُ أَمْوَالاً جَمَعَها أَغْمَضَ فِی مَطالِبِها وَ أَخَذَها مِنْ مُصَرَّحاتِها وَ مُشْتَبِهاتِها...!
فَهُوَ یَعَضُّ یَدَهُ نَدامَةً عَلَى ما أَصْحَرَ لَهُ عِنْدَ الْمَوْتِ مِنْ أَمْرِهِ وَ یَزْهَدُ فِیما کانَ یَرْغَبُ فِیهِ أَیّامَ عُمُرِهِ، وَ یَتَمَنّى أَنَّ الَّذِی کانَ یَغْبِطُهُ بِها وَ یَحْسُدُهُ عَلَیْها قَدْ حازَها دُونَهُ!
سکرات مرگ، و حسرت از دست دادن نعمتهاى دنیا، به آنها هجوم مى آورد، اعضاى بدنشان به سستى مى گراید و رنگ، از چهره آنها مى پرد! سپس، پنجه مرگ در آنها بیشتر نفوذ مى کند، آن چنان که زبانش از کار مى افتد، در حالى که در میان خانواده خود قرار دارد، با چشم مى بیند و با گوش مى شنود (اما یاراى سخن گفتن در او نیست!).
در این مى اندیشد که: عمر خویش را در چه راهى تباه کرد؟ دوران زندگى خود را در چه راهى گذراند؟ به یاد ثروتهائى مى افتد که، بدون توجه به حلال و حرام بودن جمع آورى کرد، و هرگز در طریق تحصیل آنها نیندیشید.
انگشت حسرت، به دهان مى گیرد، و دست خود را از پشیمانى مى گزد، چرا که به هنگام مرگ مسائلى بر او روشن مى شود که تا آن زمان مخفى مانده بود، او در این حال نسبت به آنچه در دوران زندگى به شدت به آن علاقه داشت بى اعتنا مى شود، آرزو مى کند: اى کاش! کسانى که در گذشته به ثروت او غبطه مى خوردند، و بر آن حسد مىورزیدند، این اموال در اختیار آنان بود، و نه او
بالاخره، در آخرین جمله آیه مورد بحث، مى گوید: علت همه این مسائل آن است که آنها پیوسته در حال شک و تردید به سر مى بردند و طبعاً چنین سرنوشتى در انتظار آنها بود (إِنَّهُمْ کانُوا فِی شَکّ مُرِیب).
تفسیر نمونه)
🆔 @ghorun