🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
📌 رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند :
قلبی که در آن چيزي از قرآن نباشد
همچون خانه ویران هست.
🌼@ghorun
📌پیامبر اسلام (صل الله علیه و آله و سلم) :
🍁كسي كه مسجد خانه او باشد(مرتّب به مسجد تردّد كند) خداوند، آسايش و كاميابي او و عبور از صراط را برايش ضمانت كرده است.
📗 [مستدرك الوسائل، ج 3، ص 363]
🌼@ghorun
🔹💠🔹➿🔹🔹➿🔹💠🔹
بسم اللّه الرحمن الرحیم
دوستان سوره عنکبوت آیه ۳۶ربه همراه ترجمه، تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
➿➿➿➿➿💠💠
آیه۳۶) وَإِلَىٰ مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَارْجُوا الْيَوْمَ الْآخِرَ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ
➿➿➿➿➿🔸🔸
آیه۳۶) و شعیب را که برادر مهربانی برای قومش بود (به رسالت) به سوی اهل مدین (فرستادیم)، او با قوم گفت که ای قوم، همیشه خدا را پرستید و به روز قیامت (و سعادت آخرت) امیدوار باشید و هرگز در روی زمین فساد و تبهکاری مکنید (که آسایش دو گیتی در این نصایح است).
➿➿➿➿➿💠💠
تفسیر آیه) هر گروه ستمگر به نوعی مجازات شدند: بعد از داستان لوط و قومش نوبت به اقوام دیگری همچون «قوم شعیب» و «عاد» و «ثمود» و «فرعون» میرسد.
نخست میگوید: «ما به سوی مدین برادرشان شعیب را فرستادیم» (وَ إِلی مَدْیَنَ أَخاهُمْ شُعَیْباً).
تعبیر به برادر، اشاره به نهایت محبت این پیامبران نسبت به امتهایشان و عدم سلطهجویی آنها است.
«مدین» شهری است در جنوب غربی «اردن» که امروز به نام «معان» خوانده میشود، در شرق «خلیج عقبه» قرار گرفته، و حضرت شعیب و قومش در آنجا میزیستند.
«شعیب» مانند سایر پیامبران بزرگ خدا دعوت خود را از اعتقاد به مبدأ و معاد که پایه و اساس هر دین و آیین است آغاز کرد، «گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید و به روز قیامت امیدوار باشید» (فَقالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ ارْجُوا الْیَوْمَ الْآخِرَ).
اعتقاد به این دو اصل مسلما در تربیت و اصلاح انسان تأثیر فوق العادهای خواهد داشت.
دستور سوم «شعیب» یک دستور جامع عملی بود که تمام برنامههای اجتماعی را در بر میگیرد گفت: «سعی در فساد در زمین مکنید» (وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ).
«فساد» مفهوم وسیعی دارد که هر گونه نابسامانی و ویرانگری و انحراف و ظلم را در بر میگیرد و نقطه مقابل آن صلاح و اصلاح است.
برگزیده تفسیر نمونه)
🆔 @ghorun
🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹
💌{حکایاتی از ائمه معصومین (علیهم السلام)}
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم
روزی حضرت «داود (ع)» در مناجاتش از خداوند متعال خواست همنشین خودش را در بهشت ببیند.
خطاب رسید: «ای پیغمبر ما، فردا صبح از در دروازه بیرون برو، اولین کسی را که دیدی و به او برخورد کردی، او همنشین تو در بهشت است.»
روز بعد حضرت داود (ع) به اتّفاق پسرش «حضرت سلیمان (ع)» از شهر خارج شد. پیر مردی را دید که پشته هیزمی از کوه پائین آورده تا بفروشد.
پیر مرد که «متی» نام داشت، کنار دروازه ایستاده و فریاد زد:
«کیست که هیزمهای مرا بخرد.»
یک نفر پیدا شد و هیزمها را خرید.
حضرت «داود (ع) » پیش او رفت و سلام کرد و فرمود: «آیا ممکن است، امروز ما را مهمان کنی؟!»
پیرمرد فرمود: «مهمان حبیب خداست، بفرمائید.»
سپس پیر مرد، با پولی که از فروش هیزمها بدست آورده بود، مقداری گندم خرید. وقتی آنها به خانه رسیدند، پیر مرد گندم را آرد کرد و سه عدد نان پخت و نان ها را جلویِ مهمانش گذاشت.
وقتی شروع به خوردن کردند، پیرمرد، هر لقمه ای راکه به دهان می برد، ابتدا «بسم الله» و در انتها «الحمد للَّه» می فرمود.
وقتی که ناهار مختصر آنها به پایان رسید، دستش را به طرف آسمان بلند کرد و فرمود:
«خداوندا، هیزمی را که فروختم، درختش را تو کاشتی. آن را تو خشک کردی، نیروی کندن هیزم را تو به من دادی.مشتری را تو فرستادی که هیزم ها را بخرد و گندمی را که خوردیم، بذرش را تو کاشتی. وسایل آرد کردن و نان پختن را نیز به من دادی، در برابر این همه نعمت من چه کرده ام؟!»
پیر مرد این حرفها را می زد و گریه می کرد.
حضرت «داود (ع)» نگاه معنا داری به پسرش کرد. یعنی: همین است علت این که او با پیامبران محشور می شود.
#شکر
منبع:
(داستانهای شهید دستغیب ص ۳۰- ۳۱)
🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺
#حکایت
🆔 @ghorun
〰🌿🌿〰〰〰〰🌺🌺〰
بسم اللّه الرحمن الرحیم
دوستان سوره عنکبوت آیه ۳۷ به همراه ترجمه، تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
〰〰〰〰〰🌿🌿
آیه۳۷) فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ
〰〰〰〰〰🌺🌺
آیه۳۷) قوم شعیب او را تکذیب کردند و (به کیفر آن، شبی) زلزلهای سخت آنان را در گرفت و صبحگاه همه را در خانههاشان مرگ به زانو در آورد.
〰〰〰〰〰🌿🌿
تفسیر آیه)اما آن گروه به جاى این که اندرزهاى این مصلح بزرگ را به گوش جان بشنوند، در مقام مخالفت برآمده، او را تکذیب کردند (فَکَذَّبُوهُ).
این عمل، سبب شد که زلزله شدیدى آنها را فرو گرفت ! (فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ).
و آنها بر اثر این حادثه، در خانه هاى خود به رو افتادند و مردند ! (فَأَصْبَحُوا فِی دارِهِمْ جاثِمِینَ).
جاثِم از ماده جثم (بر وزن چشم) به معنى نشستن روى زانو، و توقف در یک مکان است، بعید نیست این تعبیر اشاره به آن باشد که آنها در موقع وقوع این زلزله شدید در خواب بودند، ناگهان به پا خاستند، همین که بر سر زانو نشستند، حادثه به آنها مهلت نداد و با فرو ریختن دیوارها و صاعقه اى که با آن زلزله مرگبار همراه بود، جان خود را از دست دادند.
تفسیر نمونه)
🆔 @ghorun
📝حاج میرزا اسماعیل دولابی (ره) : محبت و عزاداری برای امام حسین علیه السلام انسان را زود به مقصد می رساند. کلنا سفن النجاه و سفینه الحسین اسرع. همه ی ما اهلبیت کشتی نجاتیم ولی کشتی امام حسین علیه السلام سریعتر است . هنگام عزاداری انسان در دلش را باز میکند و امام حسین علیه السلام داخل میشوند.
#محرم
#امام_حسین
🆔@ghorun
🔆🔆🔆🪴🪴🪴🪴🔆🔆🔆
بسم اللّه الرحمن الرحیم
دوستان سوره عنکبوت آیه ۳۸ به همراه ترجمه، تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
〰〰〰〰〰🪴🪴
آیه۳۸) وَعَادًا وَثَمُودَ وَقَدْ تَبَيَّنَ لَكُمْ مِنْ مَسَاكِنِهِمْ ۖ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَكَانُوا مُسْتَبْصِرِينَ
〰〰〰〰〰🔆🔆
آیه۳۸) و قوم عاد و ثمود را که منازل (خراب و ویران) شان را به چشم میبینید آنها نیز با آنکه بینا و هوشیار بودند چون شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان نیکو جلوه داد و از راه (حق) آنها را باز داشت همه را هلاک و نابود گردانیدیم.
〰〰〰〰〰🪴🪴
تفسیر آیه)آیه بعد، سخن از قوم عاد و ثمود مى گوید، بى آن که از پیامبر آنها (هودو صالح)، و گفتگوهایشان با این دو قوم سرکش، سخنى به میان آورد، چرا که اقوامى بودند شناخته شده و داستان پیامبرشان در آیات دیگر قرآن کراراً آمده است، مى فرماید: ما طایفه عاد و ثمود را هلاک کردیم (وَ عاداً وَ ثَمُوداْ).(۴)
آن گاه مى افزاید: مساکن و جایگاه هاى آنها براى شما آشکار است (و ویرانه هاى شهرهایشان در سرزمین حجر و یمن بر سر راهتان) (وَ قَدْ تَبَیَّنَ لَکُمْ مِنْ مَساکِنِهِمْ).
شما همه سال در مسافرتهایتان براى تجارت، به سوى یمن و شام ، از سرزمین حجر که در شمال جزیره عرب ، و احقاف که در جنوب و نزدیکى یمن قرار دارد مى گذرید، و ویرانه هاى شهرهاى عاد و ثمود را با چشم خود تماشا مى کنید، چرا عبرت نمى گیرید؟!
سپس، به علت اصلى بدبختى آنها اشاره کرده، مى گوید: شیطان اعمالشان را براى آنها زینت کرده بود، و در نتیجه آنها را از راه حق بازداشته بود (وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ).
در حالى که چشم بینا و عقل و خرد داشتند ، فطرت آنها بر توحید و تقوى بود، و پیامبران الهى نیز بقدر کافى راه را به آنها نشان داده بودند (وَ کانُوا مُسْتَبْصِرِینَ).
بعضى از مفسران، این جمله را به معنى داشتن چشم بینا و عقل و درک کافى، و بعضى به معنى دارا بودن فطرت سالم، و بعضى به معنى استفاده از راهنمائى پیامبران دانسته اند.
و هیچ مانعى ندارد که همه اینها در معنى آیه جمع باشد، اشاره به این که: آنها جاهل قاصر نبودند، بلکه قبلاً به خوبى حق را مى شناختند، وجدان بیدار داشتند، عقل و خرد کافى، و پیامبران به آنها اتمام حجت کردند، ولى با این همه نداى عقل و وجدان، دعوت انبیاء را رها کرده، به دنبال وسوسه هاى شیطانى افتادند و روز به روز اعمال زشت و شومشان در نظرشان زیباتر جلوه کرد، و به جائى رسیدند که راهى براى بازگشت نبود، قانون آفرینش، این چوبهاى خشک و بى بار و بر را به آتش کشید، که: سزا خود همین است مربى برى را !
تفسیر نمونه)
🆔 @ghorun