گفتم:
ای عشق من از چیزِ دگر میترسم
گفت:
آن چیز دگر نیست
دگر هیچ مگو
من به گوش تو
سخنهایِ نهان خواهم گفت
سَر بجنبان که بلی
جُز که به سَر، هیچ مگو
#مولانا
مرا رازیست اندر دل به خون دیده پرورده،
ولیکن با که گویم راز ؟ چون محرم نمیبینم..
قناعت میکنم با درد چون درمان نمییابم..
تحمل میکنم با زخم چون مرهم نمیبینم!..
#سعدی
این شعر
#خیام قشنگ ترین چیزی بود که خوندم:
«بد خواه کَسان هیچ به مقصد نرسد
یک بد نکند تا به خودش، صد نرسد!
من نیکِ تو خواهم و تو خواهی بدِ من،
تو نیک نبینی و به من بد نرسد..»