شکسته آنچه میانِ من و تو حرمتِ ماست
نظر به آینه و سنگ کن! حکایتِ ماست
به حرفهای خوشت دلخوشیم، میبینی؟
به باد تکیه زدن نیز قابلیت ماست!
نشد ز حلقهی دیوانگان فرار کنیم
قسم به موی تو، بندی به پای همت ماست
به اوج خویش چرا غرهای چنین ای موج؟
خروش تا به کجا؟ نیستی نهایتِ ماست!
چه باک از این که شرابِ تو سهم غیر شود؟
همیشه خونِ جگر خوردهایم! عادتِ ماست!
#حسیندهلوی