eitaa logo
🌱گیومهــ🌱
6.1هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
283 ویدیو
4 فایل
•|﷽| -با‌دست‌خالی‌خریدار‌دلبرم.. -از هرچه که هست باید منقطع شویم، باید برایِ او شَویم.. کپی؟آزاد🙂
مشاهده در ایتا
دانلود
. ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خلوتے میخواهـــم و آغوش تــوو...!!! 🌱 ️‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ᝰ@giioomeh🔗
. من گنه کار ترین آدم شهرم اما راه برگشت تورا از که بپرسم جانا؟❤️‍🩹🚶‍♂️ ᝰ@giioomeh🔗
#ᖘᥲɾ੮1 " رمان 🌱🫀" (آیسو) قلمو رو توی رنگ بنفش فرو کردم و روی بوم شروع به رنگ آمیزی کردم، تا صبح باید طرحم رو کامل کنم... بعد از یک ساعت متوالی کنار کشیدم و به منظره از دریا که کشیدم خیره شدم. گردنم خشک شده بود، کش و قوسی به کمرم دادم و دوباره به تابلو خیره شدم. زیاد جالب نشده بود و از طرحم راضی نبودم، مطمعنم استاد باز جای اشکال براش پیدا می کنه. هنوز کلی راه دارم تا یه هنرمند حرفه ای بشم! ناراحت لباسای رنگیم رو عوض کردم توی سبد انداختم. گوشیم رو برداشتم که تقه ای به درب خورد. - بله؟ مامان وارد اتاق شد. - آیسو، یک ساعت دیگه زن عمو آرتام و دخترش زهرا میرسن، لباسات رو عوض کن بیا پایین. کلافه دستی لای موهام کشیدم، باز زهرا! اصلا ازش خوشم نمیاد. - مامان خیلی خستم، واقعا حوصله زهرا رو ندارم. - آیسو این چه حرفیه؟ زهرا دختر عموته. اخمی کردم. - باشه، من ازش خوشم نمیاد. کنارم نشست و دستمو فشرد. - هنوز به خاطر قضیه آراز و زهرا ناراحتی؟ اخمام بیشتر تو هم رفت. - چه ربطی داره مامان، قضیه آراز خیلی وقته که برام تموم شده. - ولی چشمات اینو نمیگن. از جام بلند شدم. - وای مامان بسه، خوابم میاد، زن عمو هم اومد بگو سرش درد می کرد خوابیده. ᝰ@giioomeh🔗
#ᖘᥲɾ੮2 " 🌱🫀 مامان نگاه تندی بهم انداخت و از اتاق بیرون زد. روی تخت دراز کشیدم و به سقف زل زدم، چقدر دلم برای یاکان تنگ شده، بی معرفت زنگی هم نمیزنه. تو لیست شماره ها رفتم و شمارش رو گرفتم. بعد از کلی بوق که دیگه داشتم نا امید می شدم، که صدای مردونه اش توی گوشم پیچید. - سلام خواهر گرامی. - سلام داداش گلم، خوبی؟ - شکرخوبم، تو چطوری؟ دیگه زنگی هم بهم نمیزنی؟ عه عه مثل اینکه من ازش دلخور بودم. - مرسی خوبم، دقیقا عین حرفتو من میخواستم بگم. خنده ای کرد. - دیگه من زودتر گفتم. پاهامو جمع کردم و به تخت خوابم تکیه زدم. - اونور بدون ما خوش میگذره؟ - اره چه جورم، دیگه غرغرای مامان، جیغ جیغای تو رو مخم نیست. دندون قروچه ای کردم. - عه اینجوریاس؟ میخوای صدای ظبط شدتو نشون مامان بدم؟ - می دونم که همچین کاری نمی کنی. خندیدم که گفت: - چه خبر از عمو اینا؟ - خوبن خداراشکر. بعد هم دلخور ادامه دادم. - زهرا و زن عمو امروز مهمونمون ولی من خودمو به خواب میرنم - عه چرا؟ - یادت نمیاد زهرا و آراز چه بلایی سرم اوردن؟ زحمت چند ماه منو به گند زدن. خنده ای کرد که حرصی گفتم: - اره بخند، فقط من جلوی جمع ضایع شدم. یهو جدی شد. - من پام به رشت برسه، میدونم با آراز و زهرا چیکار کنم. ادامه در پارت بعدی👇@giioomeh🔗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. شب‌‌کنارِبالشم‌‌مویِ‌شما‌‌جامانده‌بود ؛ تارِ‌مویی‌‌ازسرت‌کم‌‌شد،خد‌امرگم‌دهد.🌱 🫀 ᝰ@giioomeh🔗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
「بِســـم‌ِرَب‌ِّاُـو❥︎」
. شعر امروز ، همین یک حرف است صبح و خورشید و دو چشمان شما.....!! 🌱 ♥️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ᝰ@giioomeh🔗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. تـــــــــــــــــــــــــو چہ نزدیکی با من ببین چگونہ از قلبم سَر می‌روے و از چشمم فرو می‌ریزے...!!!🌱 @giioomeh🔗
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا