به مناسبت اول اردیهشت و روز بزرگداشت سعدی
"آذربایجان و مراودات شعری و ادبی با سعدی"
@Gofteman_hekmat
گفتمان حکمت
به مناسبت اول اردیهشت و روز بزرگداشت سعدی "آذربایجان و مراودات شعری و ادبی با سعدی" @Gofteman_hekma
در برخی از منابع تاریخی از سفر(های) شیخ سعدی به تبریز سخن گفته شده که این سفر(ها) به احتمال زیاد پس از سال 663-سال جلوس اباقاخان بر مسند ایلخانی- اتفاق افتاده است.
مشهورترین حکایت هم مربوط به سفر حج سعدی در بوستان است که به هنگام بازگشت از سفر، به دارالملک تبریز رفته بود.
به سبب وجود مودّت میان سعدی و خاندان جوینیان(شمس الدین محمد جوینی وزیر نامدار ایلخانان و برادرش عطاملک جوینی مؤلف تاریخ جهانگشا) در تبریز، آثار سعدی، زودتر از دیگر نواحی ایران، در آذربایجان انتشار مییافت و مورد بررسی اهل ذوق قرار میگرفت.
مراودات ادبی و استقبالهای شعری میان سعدی شیرازی و همام تبریزی نیز نشان دهنده علاقه آذربایجانیها به شیخ سعدی است.
تبریز به شهر عرفا و علما شهرت داشت(و دارد) و سعدی نیز درباره یکی از عرفای تبریزی در حکایت هجدهم از باب چهارم بوستان اینگونه میگوید:
عزیزی در اقصای تبریز بود
که همواره بیدار و شب خیز بود
📌 منابع:
کلیات سعدی، به اهتمام دکتر بهاءالدین خرمشاهی، ص844.
دیوان همام تبریزی، به تصحیح دکتر رشید عیوضی، ص.208
مقدمه جلد اول تاریخ جهانگشای جوینی
@Gofteman_hekmat
گفتمان حکمت
حمله موشکی و پهپادی ایران به سرزمین های اشغالی که در پاسخ به جنایت هدف قرار دادن سفارت ایران در دمشق
1- برای اولین بار ایران از خاک خود به رژیم صهیونیستی حمله کرد
2- این حمله باعث شکست هیمنه و ادعاهای ارتش غاصب صهیونیستی شد و علی رغم سیاست سانسور این رژیم خسارات زیادی را به این رژیم وارد کرد
3- نکته حائز اهمیت در این حمله نوع مواجهه مردم ایران و شهروندان رژیم بود. مردم ایران دیشب را در کمال امنیت و آرامش به سبب اعتمادی که به نیروهای نظامی کشور داشتند پشت سر گذاشته ولی وضعیت در سرزمین های اشغالی به گونه دیگر بود و مردم رژیم به فروشگاه های مواد غذایی یورش برده بودند و شب را در پناهگاه ها سپری کردند
4- این حمله نمایش اقتدار ایران به کل جهان بود. ایران با دو بازوی دیپلماسی مقتدر و قدرت نظامی به کشور های منطقه هشدار صریح مبنی بر عدم دخالت در این درگیری را داد و همچنین مانع کمک رسانی و پشتیبانی متحدان رژیم شد.
5- نوع طرح ریزی این عملیات در سبک عملیات های ارتش های ابر قدرت بود. ایران در شروع عملیات از پهپاد های شاهد 136 استفاده کرد که مسافت ایران تا سرزمین های اشغالی را 9 ساعته پیمودند و از حریم هوایی چند کشور عبور کردند و به نوعی چند ساعت قبل تر به رژیم غاصب علنا شروع عملیات را اعلام کرد. این اقدام به نوعی برای رژیم تحقیر آمیز بود.
6- موشک های شلیک شده در این عملیات جزء موشک های رده متوسط بود و ایران از تجهیزات پیشرفته خود مانند موشک های هایپرسونیک استفاده نکرد.
@Gofteman_Hekmat
گفتمان حکمت
نگاهی فلسفی به عملیات وعده صادق از «نهیلیسم» تا تولد دوبارهی «اخلاق» و «آزادیخواهی» در جهان!
جهان، امروز شاهد تحولات ژرفی شده و شکلگیری تجمعها و اعتراضهای مردمی علیالخصوص اعتراض دانشجویان و اساتید دانشگاههای آمریکا نسبت به اقدامات رژیمصهیونیستی و به تبع آن، حمایت از مردم فلسطین نمونههای آشکاری از این تحولات است.
از روزی که تأسیس رژیمصهیونیستی در جهان اعلام شد و برخی کشورها از جملههای کشورهای جهان عرب به همپیمانی با او پیوستهاند، مرگ معنا، مرگ حقیقت و به تبع آن مرگ اخلاق روی داده بود.
این نهیلیسم صرفاً حوزه نظر را در بر نگرفته بلکه تمام شئونات انسانی و نحوه زیست بشر را شامل میشود.
البته بیعدالتی و ظلم همواره در طول تاریخ وجود داشته اما در هیچ دورهای از تاریخ بشر، با چنین رویدادی مواجه نشده بودیم که ظلم و بیعدالتی در فضای کاملا روشن و آشکار انجام شود و دین و اخلاق چنان بیبنیاد شده باشد که در برابر ظلم آشکار صهیونیسم سکوت کرده باشد!
در واقع این بیبنیادی اخلاق در بشر، همواره ضامن دین گریزی و عدم شکلگیری تفکر دینی است و این وضعیت را اندیشه سیاسی صهیونیسمِ جهانی پدید آورده است.
سکولاریسم، صهیونیسم و لائیسم و... همگی مولود اندیشه سیاسی صهیونیسم هستند و تلاش کردهاند یک دین نوین جهانی و جعلی یا به تعبیر دیگر، نهیلیسم را تشکیل دهند تا در برابر انقلاب جهان اسلام و اسلام ناب محمدی بایستند.
اما پس از هفتم اکتبر و حمله حماس به رژیمصهیونیستی، آخرین سنگرهای بنایِ بیبنیادِ این نهیلیسم یکی پس از دیگری دچار لغزش و فروپاشی شد.
حماسه هفت اکتبر، بنیانهای اخلاق و ارزشهای اخلاقی را در جهان بیدار کرد و مردمان آزاده به حمایت از غزه برخواستند اما عملیات وعده صادق امری فراتر از اخلاق بشری را به جهان نشان داد.
به تعبیر دیگر، تنبیه رژیمصهیونیستی توسط جمهوری اسلامی ایران، علاوه بر بیدار کردن وجدانهای اخلاقی خفته بشری، کابوس وحشتناک جهان سلطه را رقم زد و آن کابوس وحشتناک، «آزادی» است.
آزادی از سلطه و استکبار، وحشتناکترین کابوس آمریکا و رژیمصهیونیستی و همپیمانان آنهاست.
اگر بگوئیم که از آغاز تاریخ تا به کنون[از جهان پیشامدرن و پس از مدرن]، چنین حملهای به بنای نهیلیسم و سلطه و استکبار نشده بود و طعم شیرینِ آزادی و عدالت برای جهان اینچنین ترسیم نشده بود، بیراه نگفتهایم.
عملیات وعده صادق نشان داد که برای مبارزه با صهیونیسم نیاز به یک اصل متعالی دینی داریم و این اصل متعالی، مسئولیتپذیری جهانی و مبارزه با استکبار در تمام جوامع انسانی است.
@Gofteman_hekmat
ارزشهای مشاهیر معیار است؟ یا شهرتِ مشاهیر؟
تأملی در باب مصادره مشاهیر ایران توسط کشورهای همسایه
@Gofteman_hekmat
گفتمان حکمت
ارزشهای مشاهیر معیار است؟ یا شهرتِ مشاهیر؟ تأملی در باب مصادره مشاهیر ایران توسط کشورهای همسایه @Go
برخی معتقدند که نباید مشاهیر را مختص یک جغرافیای سیاسی دانست. این امر در وهله اول گذاره درستی است.
مشاهیر همواره باید پیوند دهندهی چند جغرافیای سیاسی و چند کشور به یک هویت باشند.
این امر زمانی تبدیل به مسأله میشود که عدهای شعارِ یگانگی ارزشها بین چند کشور را بدهند اما در عمل به دنبال مصادره مشاهیر برای کشور خاصی باشند!
برای مثال؛ برخی تئوریسینهای ترکیهای معتقدند که مولوی چون در جغرافیایی غیر از ایرانِ امروز وفات یافته، پس ترکیه حق دارد مولوی را برای خود ثبت کند و ایران نباید اعتراضی بکند چون باعث گسست پیوندهای هویتی بین دو کشور میشود!
این امر نوعی از ناسیونالیسم است که فقط محل تولد و وفات و زبان اشخاص و مشاهیر را ملاک و معیار میداند.
این نوع ناسیونالیسم را کشورهای همسایه ایران رواج میدهند چون به دنبال تاریخ سازی برای خود هستند و ارزشهای اخلاقی و مردمی برایشان معیار نیست در حالیکه در ایران، نگاه به جایگاه مشاهیر، صرفا برای روایت تاریخ نیست، بلکه ارزشها و معیارهای والاتری را شامل میشود.
چنان که آوردهاند؛ مردی در جريان جنگ جمل دچار ترديد شد و با خود گفت، چطور ممكن است، شخصيتهايی چون طلحه و زبير و عائشه بر خطا باشند. آن را با خود علی(ع) در ميان گذاشت و از خود علی(ع) پرسید كه مگر ممكن است، چنين شخصيتهایی بر خطا باشند؟ علی(ع) به او فرمود: «اِنّكَ لَمَلْبُوسٌ عليك، اِنَّ الحَقَ وَ الباطِلَ لا يُعْرَفانِ بِاَقْدارِ الرِّجالِ، اَعْرِفِ الْحَقَّ لَعَرِفَ اَهْلَهُ، وَ اَعْرَفِ الباطِلَ تَعْرِفْ اَهْلَهُ»؛ يعنی تو در اشتباهی، حق و باطل را با قدرت و شخصيت افراد نمیتوان شناخت. اول حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی و باطل را نيز بشناس، اهل آن برايت آشكار میشود.
ارزشهای مشاهیر به کلیاتی چون حُسنِ عدالت، روحیه مبارزه با ظلم و حقخواهی، صداقت، جایگاه علمی، امانت داری و احسان و... است.
اگر مشاهیر را یک امر ملی بدانیم و بخواهیم نام آنها را برای یک کشور ثبت کنیم، از نظر استاد مطهری(ره)، این امر ملی باید دو خصوصیت داشته باشد؛
نخست اینکه ارزشهای هر پدیدهای(اعم از تاریخ مشاهیر و اماکن و...) رنگ و جلوهای از یک مردم بخصوص(جغرافیای خاص) دارد و به نوعی در ژنومِ آن مردم یافت میشود.
دوم اینکه؛ آیا مردمِ آن جغرافیای ِبخصوص، پدیده مورد نظر را با رغبت پذیرفته است یا به زور و اکراه و با جعل تاریخ؟!
اگر دو شرط فوقالذکر با هم جمع شد، آن پدیده یک امر ملی برای یک کشور خاص میتواند ثبت شود.
بنابراین؛ مصادره مشاهیر ایرانی توسط کشورهای دیگر، نمیتواند مطلوب باشد چون مردم آنها هیچ شناخت درستی از ارزشهای اخلاقی-دینی و علمی مشاهیر ایرانی ندارند و حاکمیت آن کشورها نیز فقط به دنبال شهرتِ مشاهیر هستند(نه ارزشهای آنها) و مجبورند برای مردمشان تاریخِ جعلی بسازند.
@Gofteman_hekmat
ریشه تحجر در تبریز!
عدم همسویی آیت الله سیدکاظم شریعتمداری با جریان انقلاب اسلامی
بر اساس اسناد سرّی ساواک، در 16 اردیبهشت سال 1357 سید کاظم شریعتمداری همانگونه که پیشبینی کرده بود، از سوی طلاب انقلابی تحت فشار قرار گرفته و با اکراه پذیرفت که بیانیهای به مناسبت چهلم شهدای یزد، جهرم و اهواز صادر کند.
این نوع تحجر که یکی از ریشههای آن به مشی آقای شریعتمداری در مواجهه با گفتمان انقلاب اسلامی برمیگردد، هنوز هم در برخی شهرها از جمله تبریز وجود دارد!
@Gofteman_Hekmat
گفتمان حکمت
مسألهی مهمِ اندیشه ایرانشهری @Gofteman_hekmat
الگوبرداری از ناسیونالیسمِ ژرمانوفیلی توسط پهلوی تبعاتِ نامبارکی در پی داشت از جمله اینکه؛ عرصه را برای جریانهای افراطی همچون ناسیونالیسم(قومی، ملی و حتی مذهبی) در ایران فراهم کرد!
اندیشه ایرانشهری یکی از آن جریانهای افراطی است که بعدها شکل گرفت و البته در سالهای اخیر، مفهوم و ماهیت آن را فقط به حذف قومیتها تقلیل دادهاند در حالیکه هدف اصلی آن فراتر از این خوانش است!
اندیشه ایرانشهری طباطبایی حول مفهوم «ملت» میچرخد و معتقد است که فرهنگ و تمدن ایرانی، دچار انحطاط شده و باید به ریشههای این انحطاط حمله کرد و ریشهای که طباطبایی به آن حمله میکرد، روشنفکری دینی و اندیشه انقلاب اسلامی است.
بنابراین؛ مسأله مهم و اساسی اندیشه ایرانشهری، ورود اسلام به ایران و پس از آن، رویکرد جمهوری اسلامی ایران نسبت به جهان اسلام است!
اصلِ دعوای ما با اندیشه ایرانشهری در همین است!
این اندیشه تلاش میکرد امر ملی را به گذشته دور و تمدن ایران باستان محدود کند و اسلام را یک امر اجنبی جلوه دهد که بعدها(و با اکراه) یکی از شئون فرهنگی ایرانی شده و نیز ذیل همان امر ملی قابل تعریف بوده و فقط مختص جغرافیای سیاسی ایران است!
البته مفروضات فوقالذکر در اندیشه ایرانشهری، مبتنی بر واقعیات و حقایق تاریخی و متون و اسناد و... نیست!
این اندیشه ابتدا مخالفِ اسلام سیاسی بود و بعدها به نظریه مر.گ اسلام رسید!
سید جواد طباطبایی دائما تلاش میکرد بدون مطالعه دقیق آثار و نوشتهها و بدون صورت بندی مسائل، به استاد مطهری(ره) و سایر معلمان انقلاب اسلامی حمله کند و بر این عقیده بود که با نگاه انتقادی به تاریخ، خوانشی فلسفی از تاریخ ارائه داده است حالیکه عناصر او برای خوانش فلسفی، [نه اینکه ناقص بوده باشد، بلکه] از اساس غلط است و نمیتواند در جامعه ایرانی اعتبار داشته باشد.
البته پیروان او نیز بر همین مشی و همین روشها برای بیان نظرشان پایبند هستند!
اسلام و اسلامِ سیاسی را ایرانیان بر اساس عقلانیت، معرفت و شعور انتخاب کردهاند و همواره هویتشان با آن گره خورده است.
📝 بهزاد شهلاچشم
@Gofteman_Hekmat
سوءاستفاده از احساسات مردم،
حتی اگر باعث موفقیتِ کوتاه مدتِ یک کاندید در کارزار انتخابات شود،
در طولانی مدت فضای گفتمانی جامعه را از عقلانیت دور میکند!
@Gofteman_Hekmat