eitaa logo
گوهرشاد قم
299 دنبال‌کننده
541 عکس
136 ویدیو
1 فایل
این کانال جهت انتشار اشعار ،بداهه های زیبا و رویداد هایی ایجاد شده که در #انجمن_گوهرشاد قراره اتفاق بیفته. ارتباط با ادمین @somayeh_kheradmand
مشاهده در ایتا
دانلود
به قدر یک غزل عاشقانه دلتنگم چقدر دورم و از این زمانه دلتنگم و باز هم منم و واژه‌های دلتنگی که قدر آمدن یک ترانه دلتنگم شب شهادت و مشهد شلوغ، امّا من میان خلوت خود کنج خانه دلتنگم کبوترانه کمی فکر کردم و دیدم برای خوردن از آن آب و دانه دلتنگم حرم کجاست که این‌قدر دوستش دارم! چرا همیشه و با هر بهانه دلتنگم! شبانه روزِ حرم غرقِ عشق و زیبایی ست برای دیدن روزش شبانه دلتنگم به من که عاشق چایم همیشه حق بدهید اگر برای صفِ چایخانه دلتنگم ۱۴۰۳/۶/۱۳ شب شهادت امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
بسم الله الرحمن الرحیم ☘یا امام الرئوف☘ سلام ای که از احوال من خبر داری.... به لطف آتش عشقت هنوز شعله ورم چه آتشی که مهارش نکرد چشم ترم سلام ای که از احوال من خبر داری ! از اینکه خسته تر از قبل و بی پناه ترم مرا پناه بده مهربان ! اگر ندهی ، شبیه خانه به دوشان همیشه در به درم به رقص آمده چادر سفید من در باد ‌.. منم کبوتر تو! چادر است بال و پرم تمام راه دلم خواست پابرهنه شوم به یاد خاطره های جوانی پدرم برای اینکه بیندازمش درون ضریح سپرده نامه به من خواهر بزرگ ترم و مادرم که اگر چه شگون نداشت ولی به جای کاسه ی آب اشک ریخت پشت سرم سلامی از طرف خانواده ام به شما و هر کسی که دلش پر کشیده سوی حرم خدا کند که خودت حاجت مرا بدهی ولی خدا نکند باشد آخرین سفرم @masoome_sharif ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
هدایت شده از خردمند
بوی ماه مهر با کلاس‌های گوهرشاد😍🍁 ⭕️ ثبت نام ترم پاییز شروع شد🤩 ☝️اگه میخوای تو یه محیط آموزشی مخصوص به خانوم‌ها، از یه مربی خانوم آموزش ببینی پس عجله کن 🏃🏻 👩‍👧‍👦 راستی مامان خانوما! مهدکودک هم داریما از الان تا ۲۵ شهریور فرصت داری ثبت نام کنی😃 ❌ تمدید هم نمیشه، نگید نگفتیم😉 〰〰〰〰〰〰〰 📜 برای ثبت نام، به این آیدی پیام بدید👇 @Amjad_yas2018
می‌چکد خون باز از چشمان هر آدینه‌ام درد من این است گم کردم نشان نیمه‌ام این که باید سهم من از عشق خاکستر شود حک شده در سرنوشتم از همان پیشینه‌ام روز و شب گل‌ می‌دهد با حسرتی در هر نفس! بذر آهی را که جا دادی درون سینه‌ام تازه فهمیدم به چشمان تو محتاجم که عشق! برق چشمان تو باشد بهترین آیینه‌ام خواب می‌دیدم که در آغوش تو جان می‌دهم! تابش هُرمِ نفس‌های تو باشد بیمه‌ام... ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
امشب،مرحله‌ی اول سرزمین شعر @damsara
هدایت شده از خردمند
بوی ماه مهر با کلاس‌های گوهرشاد😍🍁 ⭕️ ثبت نام ترم پاییز شروع شد🤩 ☝️اگه میخوای تو یه محیط آموزشی مخصوص به خانوم‌ها، از یه مربی خانوم آموزش ببینی پس عجله کن 🏃🏻 👩‍👧‍👦 راستی مامان خانوما! مهدکودک هم داریما از الان تا ۲۵ شهریور فرصت داری ثبت نام کنی😃 ❌ تمدید هم نمیشه، نگید نگفتیم😉 〰〰〰〰〰〰〰 📜 برای ثبت نام، به این آیدی پیام بدید👇 @Amjad_yas2018
علیه‌السلام 🔹اشک حسرت🔹 مردِ جوان دارد وصیت می‌نویسد می‌گرید و ذکر مصیبت می‌نویسد دنیا برای رحمت او جا ندارد آه این غریب از رفع زحمت می‌نویسد از شرح حال خود سخن می‌راند اما انگار در توصیف غربت می‌نویسد کاتب ندارد این امیر از بس که تنهاست از درد خود در کنج خلوت می‌نویسد غربت درِ این خانه را از پشت بسته‌ست مهمان ندارد؛ جای صحبت، می‌نویسد خمس و زکات شیعیان را می شمارد سهم فقیران را به دقت می‌نویسد در چند خط می‌گوید از حج و ثوابش این بند را با اشک حسرت می‌نویسد پیش از نمازِ واپسینش رو به قبله از خاطراتش چند رکعت می‌نویسد زندان به زندان با نماز و روزه و عشق دربان به دربان درسِ عبرت می‌نویسد حتی برای خشم شیرانِ درنده با چشم‌هایش از محبت می‌نویسد بعد از شکایت از جفای این زمانه در سر رسید فصل غیبت می‌نویسد ـ من زود دارم می‌روم اما میایم با احتیاط از رازِ رجعت می‌نویسد می‌نوشد آب و یاد اجدادش می‌افتد با رعشه از آزار شربت می‌نویسد سر را به پای طفل گندم‌گون نهاده‌ست بر طالعش حکم امامت می‌نویسد فردا خلیفه بر درِ این خانه با زهر از مرگِ او جای شهادت می‌نویسد بازارهای سامرا خاموش و گریان بر در حدیثِ حفظِ حرمت می‌نویسد با دست‌های کوچکش یک طفلِ معصوم نام پدر را روی تربت می‌نویسد 📝 ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
خودش تنها خبر از داغ های بیکرانش داشت که مانند علی داغی در عمقِ استخوانش داشت امان از کینهٔ دیرینه! میدانم که پیش از زهر چه بغضی خفته در هر لقمه هایِ خشکِ نانش داشت به خود از درد می پیچید و لبها به کبودی رفت به جای آب، زخمِ زهر وقتی در نهانش داشت دلِ سرداب شد آشوب؛ موجِ گریه راه انداخت سحر شد ... آرزویِ لحن زیبایِ اذانش داشت عرق می ریخت و از حال رفت و سخت می لرزید جگر می سوخت از زهری که کامل قصدِ جانش داشت اگر چه عسکری، اما حسن بود و دمِ آخرگمانم ذکر «لا یومَ کَیومکْ» بر زبانش داشت به یاد ظهر عاشورا، به یاد جدّ مظلومش دم آخر چه حالِ روضه در اشک روانش داشت پدر پیش پسر در سامرا ... در کربلا امّا؛ پسر پیش پدر جان داد! سر بر زانوانش داشت! ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
اَبَر،آسمانِ میدان سوی خیمه آمدی؟ تا مشکهای خالی را ببری! مشکها از بی آبی ، آب شده اند آب نمی خواهند پُر بودنشان را نمی فروشند به بی دستی عباس بی قرارند در قرارِ دست سکینه با سقا با طمانینه چشم در چشم سکینه سرپرست کودکان راهی می شوی راهی کمینگاهِ دشت با شتاب اسب می گذری رودی روبه رویت فراتِ چشم به راه وصف حالت را دارد می شنود وقتی که آب را به لبهایت می رسانی و صدای العطش کودکان می پیچد در سرت: -عمو آب آب مشتِ آب را روی آب می ریزی تا مشکِ خالی سرافکنده عطشانِ کربلا نشود فراتِ تشنه تشنه ابوالفضل رودی غریبه بوده و حالا در آینه آب ،قریب شده با تو تا از گلویت بگذرد سیرابت شود قطره ای می خواهد همراهت شهید باشد و حالا قطرهِ غمگینِ شادی است غمگین برای نوشیده نشدن شاد برای تشنگی که از پا در می آوری مشک را پُر می کنی در تیر باران دشت بر می گردی بی دست به شهادت دست می دهی به دل سپهر می زنی ابرِ میدان https://eitaa.com/joinchat/1714356984C72d4f47558
مرا ببخش به انبوه ناگواری‌ها مرا ببخش خدایا به بی‌قراری‌ها به سوگ خویش نشستم که رفته‌ام از دست مرا ببخش به این گونه سوگواری‌ها خوشی ز شاخهٔ من پر کشید و غمگینم مرا ببخش به پرواز آن قناری‌ها نه زندگی بلدم من، نه راه و رسمش را اگر چه حس قشنگی است خانه‌داری، ها؟! مرا ببخش به رنجی که می‌برم از خود به دردهای قشنگم ز بدبیاری‌ها بدم، بدی که بدی می‌کند ز نادانی که شرمسارم از این گونه شرمساری‌ها مرا ببخش به آن گریه‌های پنهانم مرا ببخش به آن ناله‌ها و زاری‌ها تو را ندارم و بدتر از آن خودم را هم مرا ببخش خدایا به این نداری‌ها __________ مرا ببخش که دیگر به خود نمی‌بالم مرا ببخش، نبخشی بدا به احوالم @goharshadqom
🏴السلام علیک یا حسن بن علی العسکری🖤 امشب که نرگس‌ها اسیر دست پاییزند کوکب به کوکب در عزایت اشک می‌ریزند بی چشم‌هایت کوچه‌های سامرا، حتی بیش از شبِ زندان هارون خوف‌انگیزند بی شانه‌هایت شهر نا امن است، مردم کاش از هر که نامش معتمد باشد بپرهیزند.. تا کی بنوشیم از عبورِ عمر، حسرت را؟ تا کی تمام کاسه‌ها از زهر لبریزند؟ با رفتنت زانو زدیم، ای آن‌که یارانت یک‌روز با فرمان فرزندت به‌پا خیزند ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom