eitaa logo
گوهرشاد قم
405 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
258 ویدیو
7 فایل
این کانال جهت انتشار اشعار ،بداهه های زیبا و رویدادهای ایجاد شده در #انجمن_شعر_گوهرشاد_قم و معرفی بانوان شاعر کشور می باشد. ارتباط با ادمین @somayeh_kheradmand
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴بسم الله الرحمن الرحیم🏴 مولای من!🖤 آه شد، اربعینِ غصه‌هایت من آمدم با کوله‌باری از شکایت از بی خودی‌هایِ خودم، از نفسِ معیوب از این همه دوریم از دارالشفایت پاهای من امسال اگر سالم نشسته‌ست تاول زده قلبم به جایش در هوایت یک عمر گفتم باز هم می‌گویم آری ای کاش بودم با تو، می‌مردم برایت لایق نبودم کشته‌ی عشق تو باشم اشکِ فراوانم بده تا در رثایت... حالا بیا فکری به حالم کن که دارد کم کم به پایان می‌رسد ماه عزایت... ✍️ @parva1403 ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
-_ باز بی اختیار می‌آییم سوی دار القرار می‌آییم حب توجمع کرده دل ها را همه با این شعار می‌آییم چون غباری بر آستان حرم بر درت خاکسار می‌آییم بین خوبان بی حساب شما ما بدان در شمار می‌آییم؟ می رویم از جهان فانی خود ای غم ماندگار می‌آییم... - ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
مثنوی اربعین باز آمدم، از آن سفر مشکل آمدم با پای خود نرفتم اگر، با دل آمدم باز آمدم، اگرچه پناهم نمی‌شود سرشار از تو شوق نگاهم نمی‌شود این سرزمین که جلوه‌ای از محنت من است حس کرده‌ام خمیده‌تر از قامت من است این دشت پاره پاره پر از بوی آشناست تنها لباس یوسف این خاک بوریاست یک روز میهمان همین سرزمین شدیم هر یک برای حلقهٔ خاکی نگین شدیم این سرزمین که حرمت مهمان نمی‌شناخت این سرزمین که جمع عزیزان نمی‌شناخت این سرزمین حکایت حالی غریب داشت حال و هوای غمزده‌ای بی‌شکیب داشت در باد وحشتی ابدی زوزه می‌کشید گیسوی نخل‌ها همه آشفته می‌وزید با بادهای اوج‌نشین ضجه می‌زدند انگار آسمان و زمین ضجه می‌زدند شوم و غریب بود صدا در گلوی آب آشفته و تنیده به خون بود بوی آب در کام‌ها فقط عطش و زخم تیر بود در جام‌ها سکوت سراب و کویر بود... هر نیزه‌ای که رفت به آغوش آسمان یک کوه درد بود که بر دوش آسمان... دیدی که دل نمی‌کنم و با سر آمدی با سر به دستگیری از خواهر آمدی من روی ناقه و سر تو بر فراز نی دیدی چه رفت بر سرم از اهتزاز نی من خطبه خواندم و سر تو در میان تشت من زخم خوردم و سر تو بر فراز دشت من خطبه خواندم و به نگاهت نگاه من تو کهف خواندی و شدی آنجا پناه من روی لب تو نور و به کف، شام سنگ داشت با روشنی، سیاهی از آغاز جنگ داشت تا آیه‌ای شکفت و به روی لبت نشست دندان تو به سنگ‌ترین کینه‌ها شکست با کاروان خسته چهل منزل آمدی با موج‌های تب‌زده تا ساحل آمدی این خاک داغدیده کسی را پناه نیست باید به حال و روز همین خاک هم گریست... این خاک زخم‌های تنت را شمرده است این خاک مثل پیکر تو زخم خورده است داغی نشسته بر دلش از ماجرای تو خون گریه کرده وحش و طیورش برای تو این خاک با تو همدم و مأنوس گشته است این خاک با تو مأمن صدها فرشته است بگذار شرح خاطره را مختصر کنم این بار هم بدون تو قصد سفر کنم من اینک منم سفیر تو ای پیکر عزیز این من سفیر قصهٔ تو ای سر عزیز دیگر برای قافله وقتی نمانده است از سرزمین پاک تو باید کشید دست... من می‌روم که قافله را رهبری کنم در شرح ماجرای تو پیغمبری کنم @khateratekhakestari ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
موکب موکب، حسرت و آه و دردم کوله کوله، پر از گناه و دردم تاول تاول پای دلم می سوزد من همسفر خیال و راه و دردم ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
{ ﷽ } شب به شب با مرور خاطرات اربعین _بهترینِ روزهای این زمین_ از خودش سوال می‌کند عاشقانه سوی جاده می‌رود؟ در مسیر آسمان پیاده میرود؟ در دلش، بطریِ داغدار آب _یاد دست‌های ناامید آفتاب_ رود رود گریه می‌کند... بند بند پیکرش روضه خوان شده‌ست: "یک نفر عبا بیاورد لحظه‌‌های ابری اذان شده‌ست... " گیره های مو در شب سیاه جیب های او گریه‌های دختری‌ست مو به مو تار و پود او دسته‌ی عزا شده سینه اش پر از غمِ کربلا شده کوله‌پشتی‌ام گوشه‌ی کمد بغض کرده است... کربلا نمی‌رود؟!!! @tahere_sadat_maleki ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
برایت روضه می خوانم از این درد و پریشانی سرت بر نیزه بالا رفت آقا ولی لبیک می خوانی تمام ابرها در شط چشمان تو می خشکد تو قلبی در گلوی آه، اما زنده می مانی کبوترها در این وادی پر پرواز می خواهند دلم پرواز می خواهد از این آشوب زندانی در اوج عاشقی تا بیکران دل جرعه نوشاندی میان سجده ات می خورد سنگی روی پیشانی زمین را غرق خون کردند با ٧٢ خورشید بگو ای کوفیان این است طومار پشیمانی؟ تو در گودالی و بوسیده ا‌شعارم گلویت را چه می داند دلم از وسعت پرواز طولانی از اندوه نگاه آخر زینب نمی گویم که خواند او خطبه ای در گوش نا اهلان شیطانی زبانم قاصر است از شرح این کودک کشی هاشان که هر دم زنده شد در نینوا آیات قرانی نسیمی از ندامت می وزد آقا پریشانم روایت کن تو از گودال و آن صحرای ظلمانی جهان در حیرتی امروز بی تابانه می گرید ولی دلگیرم از تاریخ و از این درد پنهانی به اعجاز نگاهت زنده کردی قرن ها ما را معطر شد مشام من در این اوقات بارانی دلم در التهاب مبهمی بر خویش می پیچد امیدم عشق توست آقا در این احوال ویرانی ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
در هیاهوی سکوتی سهمگین و جانگزا آه، تسکینی است بر فریادهایی بی‌صدا خاطراتی خاطرم را محو جایی کرده است در مشایه، با تَزورونی که بودم همنوا شربت شیرین و شور انگیز موکبهایشان لذت چای عراقی، مای باردها جدا عشق بود و عشق بود و عشق بود آن صداهای صمیمی، آن فضای باصفا آفتاب عشق می‌تابید در بین مسیر کربلا میعادگاه رهروان بی‌ریا کم بگویید از عراق ای وای از داغ فراق کاش بودم چون کبوتر از تعلق‌ها رها کاروان تا رفت، آمد صوت یاری آشنا ضجه‌هاتان خیر، ای جاماندگان بینوا ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
فکر و خیال رفتنم با این و آن ،پَر ویزا و مرز و این چنین و آنچنان ،پَر خُرد و خمیر و خسته هی موکب به موکب چای عراقی خوردنم با استکان، پر با چشم‌های خسته از خیسی ببینم هم این حرم هم آن حرم را همزمان ،پر افتاده زیر پای تو تیر دعایم بیهوده دارد آخر تیرو کمان ،پر مثل کبوترها دلم با بی‌قراری بالای گنبد می‌زند وقت اذان ،پر دور از تو ام اما به سمت کربلایت هر شب دلم را میدهد این روضه خوان ،پر وقت زیارت اربعین خواندن کشیدم با اشک ها روی مفاتیح الجنان ،پر گاهی پیاده می‌روم هیأت ،می آید همراه من آرام در جویی روان ،پر ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
.... آمدم ای داغ و درد و سوز و آه مادرم ای شهید بی‌ سلاح و بی‌سپاه مادرم رفتم و برگشتم و دیدم که با حیرت هنوز مانده بر این سرزمین خیره نگاه مادرم در کنار خیمه ها غرق غبار و دود بود صورت نیمه کبود‍ِ مثل ماه مادرم آه این گودالِ لبریز از صدای دردناک قتلگاه توست یا که قتلگاه مادرم ؟ تا شود جسم تو پیچیده میان بوریا بور شد بالا سرِ چادر سیاه مادرم با تمام عشق زیر پای مادر سر گذاشت آخرش هم سربه نی شد سر به راه مادرم می‌روم تا وا کنم این سفره پر درد را نیمه ی هر شب سرِ آرامگاه مادرم ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
11.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ شنیدم ابر با چشمان گریان از تو می‌گوید و با شرمندگی لب‌های باران از تو می‌گوید از آن روزی که آغوش نسیم از پرچمت پر شد به هر جا می‌رود افتان و خیزان از تو می‌گوید محرم‌ها در و دیوار دم می‌گیرد از داغت کتیبه روضه میخواند، خیابان از تو می‌گوید به سویت آمدم دیدم تمام جاده تا مهران بیابان در بیابان در بیابان از تو می‌گوید تو را پرچم به پرچم در تمام راه می‌خوانم که این جغرافیا استان به استان از تو می‌گوید نمانَد بین ما و کربلایت بعد از این مرزی شلمچه، خسروی، چذابه، مهران از تو می‌گوید میان جاده موکب دار پیری شعر می‌خواند نمی‌فهمم ولی با صوت لرزان از تو می‌گوید پر از داغی فراوان باز می‌جوشد دل کتری و با هر زائر لب تشنه فنجان از تو می‌گوید صدای کودکی با ذوق می‌گوید «هلابیکم» اگرچه کوچک است اما، فراوان از تو می‌گوید اذان صبح روز اربعین، قاری، حرم، گریه دوباره یک نفر با صوت قرآن از تو می‌گوید... 🦋 @Amjadiyan_Faezeh ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
◀️ بـا سوزِ باد زمزمه‌‌ی آه می‌رسد آه از دمی که قافله از راه می‌رسد با اشک و آه، داغِ جهان تازه می‌شود غم می‌‌شود مُسافر و ناگاه می‌رسد ازبس که جانِ کاسته رفته‌است زیرِ خاک از زیرِ خاک ناله‌ی جانکاه می‌رسد افلاک را گرفته اگر ناله، شک نکن این ناله‌ها ادامه‌اش از چاه می‌رسد وقتی که قصه‌ی تو به "سر" می‌رسد، به شام_ هفتاد و چند قصه‌ی کوتاه می‌رسد دیگر به هیچ سلطنتی اعتماد نیست با دستِ بسته لشکرِ یک شاه می‌رسد حالا رسیده اهلِ حرم بر سرِ مزار عشق از ازل به مردُمِ آگاه می‌رسد بیم است تا به لرزه درآیَد تمامِ عـرش از جزر و مدِّ گریه که تا ماه می‌رسد با بوی اربعینِ تو خوش می‌شَود دلم دل می‌دهم به عشق که دلخواه می‌رسد | | ↪️ @ElaheSoltani 🏴 ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom
آسمان را به من نشان می‌داد آن‌که در خون خویش جان می‌داد دیدم آن روز حضرت خورشید بر سر نیزه‌ها اذان می‌داد تشنه‌ای بر مناره‌های عطش اذن رفتن به کاروان می‌داد عابران رد پای ایمان‌اند بوسه بر گام‌شان، جهان می‌داد مهر، همسایه‌ی سخاوت شد کودکی داشت آب و نان می‌داد یک نفر زیر بارشِ تابش مرهم از جنسِ سایبان می‌داد جاریِ شوقِ چشم‌های حزین مهربانی به رایگان می‌داد سرو، آیینه‌ی سرفرازی نخل در پای نهر جان می‌داد تا رسیدن چقدر باید رفت؟! شورِ " یا لیتنا " توان می‌داد عشق در جاده گرم هروله بود کاش این غصه‌ها امان می‌داد . . . 🖤 ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom