"من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم"
السلام علیک ای ذخیره ی الهی در زمین...یا بقیه الله
در استقبال از غزل امام خمینی رحمه الله علیه
بی رخِ دوست از این بتکده بیزار شدم
در غمِ هجرِ رخش بود که بیمار شدم
همرهِ پیرِ خمین، هم نفسِ بادِ صبا
به گرفتاری خالِ تو سزاوار شدم
خَمِ زلفین تو چون با دلِ من محرم شد
دیده بگشودم و دیدم که گرفتار شدم
"فارغ از خود شدم و کوس اناالحق بزدم"
پی اثبات سخن معتکفِ دار شدم
غیرِ روی تو مرا روزِ ازل شرط نبود
حالیا از چه اسیرِ رخِ اغیار شدم
من نه این رخت برِ قامت خود می دوزم
طمعِ نیم نگاهیست که در کار شدم
نی که از باده و می لاله ی گلگون گشتم
نی که از حسنِ نکو شهره ی بازار شدم
کان همه از اثرِ یار شود حاصل من
یارِ ما چون کند و داد که بی یار شدم
داغگاهت سندِ بندگیم امضاء کرد
داغ بر نِه که به داغِ تو خریدار شدم
گفته اند مدعیان نیست غمی بر جانم
بی خبر زان که به غم، ناظمِ اشعار شدم
در پی حادثه ها بوی کسی می آید
همچو یعقوب دل آشوب زِ دیدار شدم
#زینب_جماعتی
#خمینی_کبیر
@goharshadqom