eitaa logo
گوهرشاد قم
299 دنبال‌کننده
541 عکس
136 ویدیو
1 فایل
این کانال جهت انتشار اشعار ،بداهه های زیبا و رویداد هایی ایجاد شده که در #انجمن_گوهرشاد قراره اتفاق بیفته. ارتباط با ادمین @somayeh_kheradmand
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم به مظلومیت قرآن...📖🤍 از خود شکایت دارم ای افسوس از تو چه دورم !دورِ دورِ دور دنیای من تاریکِ تاریک است ای واژه واژه نورِ نورِ نور... در کودکی مادر به من آموخت آیه به آیه سوره هایت را در گوش من می خوانْد قبل از خواب او قصه ی اسطوره هایت را یک آیة الکرسی برایم خوانْد شد جاده های پیش رو هموار با چارقل هایی که می خوانَد سالم به مقصد می رسم هربار بابا به من آموخت« ترسی نیست، وقتی خدایت با تو همراه است » لایحتسب !رزقش فراوان است ذکرش توکلتُ علی الله است بر گردنم مانده ست تا امروز این «إن یکاد »این هدیه ی زیبا مادربزرگم گردنم انداخت.. مادربزرگم...نیست او حالا ! یک فاتحه خواندم برای او یک حمد با توحید !«روحش شاد»! یادش بخیر این سوره ها را او یک روز بعد از ظهر یادم داد ... اما کتاب زندگی! چندی ست دیگر کجا یاد تو می افتم ؟ ای سوره ی زیبای الرحمن وقت عزا یاد تو می افتم می خوانم از این پس تو را ای نور حتما اجابت می کنی ما را .. قرآنِ من! قرآنِ من! آیا فردا شفاعت می کنی ما را ؟؟ @masoome_sharif @goharshadqom
از نفس پلید خود شکایت دارم غفلت زده ام، درد جهالت دارم ای ماه خدا دوباره من را دریاب امشب ز تو امّید شفاعت دارم..‌. @goharshadqom
در بستری از اشک ماندم خیس و بارانی دارد به پایان می‌رسد این ماه مهمانی می‌ترسم از احوال خود چون روسیاهم باز غافل شدم سی روز از الطاف رحمانی افسوس جا ماندم از این ماهِ بهاری نو! کی می‌شوم بیدار از خواب زمستانی من تشنه هستم دست خالی باز محتاجم شرمنده‌ام از این همه لطف و فراوانی در سینه‌ام آهیست سهم من فقط شب شد! چون بی‌خبر بودم از این ماه چراغانی من آرزوی وصل و پرواز و رهایی را ! در این قفس هر روز دارم هم چو زندانی امشب برای این دلم یک روضه می‌خواهم شاید شود اشکم دوای این پریشانی... @goharshadqom
تو که آغوش خود را تا سحر وا می گذاری به زیر پای من رنگین کمان را می گذاری بگو بعد از رفوی قلب پاره پاره آیا به فرش نخ نمای من شبی پا می گذاری؟ تو در پهنای اقیانوس آرامت چه داری که حسرت بر دل امواج دریا می گذاری همه شب سفرهِ دل را برای تو گشودم چرا اکنون مرا با گریه تنها میگذاری؟ دلم با تشنگی خوش بود و می دانستم افطار تو ذکر یا حسین را روی لبها می گذاری دم رفتن شده است و بار دلتنگی خود را به روی شانه ی لرزان من جا می گذاری @goharshadqom
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
15.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخرین طلوعِ رمضان را با دعایی به پایان می‌بریم که کاملترین آموزش استغاثه به مسافران پرواز رمضان بود. 🌐 esteghase.com
پر از غمم بنشینید لحظه ای سر میزم شنیدنی ست غم من ستاره های عزیزم! چطور با چه زبانی به درددل بنشینم من آدمم که بلد بوده باشم اشک بریزم ؟ نه بال پرزدنی دارم و نه پای فراری از آسمان پر از غم کدام سو بگریزم؟ و من که گریه نکردم تمام عمر.. ببینید ! چه واضح ست غم از برق چشمهای تمیزم چطور با دل قرص از شهاب سنگ نترسم؟ چطور یک تنه بایک سپاه شب، بستیزم ؟ به فرض گریه بلد باشم آخر این سردنیا کدام دست نوازش؟ کدام شانه عزیزم؟ @ATAMMAN @goharshadqom
چطور این همه دورم چطور این همه دور چطور این همه افتاده ام به دور از نور چطور این همه تاریک و سخت و زبر شدم چقدر جانور وحشی است در این گور چقدر خسته ام از خود چقدر دلگیرم از این منی که پر است از براده های غرور خودم برای خودم ساختم دلی بی ماه خودم برای خودم ساختم شبی دیجور هنوز زنده ام اما چه زنده ای که پر است هوای جانم از افسوسهای اهل قبور مرا بگیر در آغوش بی زوال خودت مرا که تشنۀ نورم مرا که تشنۀ نور @goharshadqom
السلام علیک یا ربیع الانام ای آنکه عطر در دل گل ها گذاشتی در جان ما محبت خود را گذاشتی باران حضور گرم تو را مژده می دهد ما را که گفته است که تنها گذاشتی؟ با ابرها تپیدی و آرام و بی قرار نم‌نم قدم به خلوت دریا گذاشتی خود را میان دشت پراکندی ای بهار در هر کجای راه، گلی جا گذاشتی حالا اتاق، پر شده از باغ، ای نسیم! ممنون از اینکه پنجره را وا گذاشتی ای آفتابِ رد شده از شیشه‌باغ ها! بر تار و پود سبز چمن پا گذاشتی گل‌های فرش، گرم پذیرایی ات شدند ممنون که پا به زندگی ما گذاشتی... @sobhetazedam @goharshadqom
اللهم صل علی السید السادات الاعاظم احمد بن موسی الاکاظم (ع) دعاگوی شما در حرم مطهر شاهچراغ عزیز هستم❤️ @goharshadqom
9.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مثل پیروزی نبردی سخت مثل پایانِ خوبِ سالی بد خستگی‌های بی‌کسی در رفت فاتحانه جناب عشق آمد از اسیرانِ خود سوایم کرد ریخت از ابتدا بنایم کرد شاه‌بانوی قصه‌هایم کرد کارم افتاده دست کاربلد وای از آن خنده‌های بانمکش شیطنت‌های ناب و بی‌کلکش دلبری‌های ریز و کم‌کمکش کار من ساخته است صد در صد تُپقش عمدی و فریبنده می‌نشیند به دل همانندِ لکنت بچه‌های یک‌دنده بر سر «لم یلد ولم یولد» من پر از های و هوی سرگردان او پر از شور و شوق بی‌پایان من شبیه شلوغی تهران او شبیه شلوغی مشهد حالِ قلبم که خوب مضطر شد شب قدری دوا میسر شد عاقبت حرف حرف مادر شد گفته بود از علی بگیر مدد ای تبِ گر گرفته در جانم باز آتش بزن بسوزانم من چه مرگم شده؟ نمی‌دانم عشق! عقلم نمی‌دهد به تو قد باز خندید قند من افتاد چشم‌های تو کار دستم داد عشق! پیروزی‌ات مبارک باد دل ما را ببر به حبس ابد @folanipoem @goharshadqom
عهدی که بسته این دل با تو در آن دلِ شب با غمزه ی نگاری پیمان شکست یارب منعِ رطب نمود و خود بر رطب حریص است در محضرِ الهی بنشین دلا مُودّب هر ذره در دو عالم بر فعلِ او روان است می راند او قضا را بر لوح با مُرَکَّب احوال دل مپرسید او در مسیرِ قرب است گاهی ز شوق سرشار، گاهی ز غم لَبالَب در زیر پا که داند سنگ است یا که گوهر چون روشنی در آید بر جان گزند صد لب در روزگار غفلت قال و مقال بسیار چون پرده ها بر اُفتد گویند ذکر یارب تنها نه خلق عالم تسبیح گوی و حیران حمد و ثنا بخوانند خورشید و ماه و کوکب حمد و ثنا چه باشد با بی نیازی او سخت است تا که باشی بر درگهش مُقَرَّب بسیار طی نمودم در وادی تحیر تقدیر بر همین بود گز پا فتاد مَرکب سِحرِ سَحَر که داند تا جان بر او فشانم هر بنده ای نباشد این علم را مخاطب از قدرِ تو چه قدری برپاست در شبِ قدر حَسب و نَسَب چه باشد بر صاحبان مَنصب جانم ستان لطیفا، عبدم بخوان حبیبا تنها مرا بدین نام بنما شبی مُلَقَّب این کیست در درونم فریاد شوق دارد؟ مِهرِ علی شفیعت روز جزاست "زینب" @goharshadqom