بسم الله الرحمن الرحیم
به مظلومیت قرآن...📖🤍
از خود شکایت دارم ای افسوس
از تو چه دورم !دورِ دورِ دور
دنیای من تاریکِ تاریک است
ای واژه واژه نورِ نورِ نور...
در کودکی مادر به من آموخت
آیه به آیه سوره هایت را
در گوش من می خوانْد قبل از خواب
او قصه ی اسطوره هایت را
یک آیة الکرسی برایم خوانْد
شد جاده های پیش رو هموار
با چارقل هایی که می خوانَد
سالم به مقصد می رسم هربار
بابا به من آموخت« ترسی نیست،
وقتی خدایت با تو همراه است »
لایحتسب !رزقش فراوان است
ذکرش توکلتُ علی الله است
بر گردنم مانده ست تا امروز
این «إن یکاد »این هدیه ی زیبا
مادربزرگم گردنم انداخت..
مادربزرگم...نیست او حالا !
یک فاتحه خواندم برای او
یک حمد با توحید !«روحش شاد»!
یادش بخیر این سوره ها را او
یک روز بعد از ظهر یادم داد ...
اما کتاب زندگی! چندی ست
دیگر کجا یاد تو می افتم ؟
ای سوره ی زیبای الرحمن
وقت عزا یاد تو می افتم
می خوانم از این پس تو را ای نور
حتما اجابت می کنی ما را ..
قرآنِ من! قرآنِ من! آیا
فردا شفاعت می کنی ما را ؟؟
#فاطمه_معصومه_شریف
#قرآن
#رمضان
#بهار_قرآن
@masoome_sharif
@goharshadqom
از نفس پلید خود شکایت دارم
غفلت زده ام، درد جهالت دارم
ای ماه خدا دوباره من را دریاب
امشب ز تو امّید شفاعت دارم...
#زهره_قاسمی
#وداع_با_رمضان
@goharshadqom
#وداع_با_ماه_رمضان
در بستری از اشک ماندم خیس و بارانی
دارد به پایان میرسد این ماه مهمانی
میترسم از احوال خود چون روسیاهم باز
غافل شدم سی روز از الطاف رحمانی
افسوس جا ماندم از این ماهِ بهاری نو!
کی میشوم بیدار از خواب زمستانی
من تشنه هستم دست خالی باز محتاجم
شرمندهام از این همه لطف و فراوانی
در سینهام آهیست سهم من فقط شب شد!
چون بیخبر بودم از این ماه چراغانی
من آرزوی وصل و پرواز و رهایی را !
در این قفس هر روز دارم هم چو زندانی
امشب برای این دلم یک روضه میخواهم
شاید شود اشکم دوای این پریشانی...
#الهه_نودهی
@goharshadqom
#وداع_با_رمضان
تو که آغوش خود را تا سحر وا می گذاری
به زیر پای من رنگین کمان را می گذاری
بگو بعد از رفوی قلب پاره پاره آیا
به فرش نخ نمای من شبی پا می گذاری؟
تو در پهنای اقیانوس آرامت چه داری
که حسرت بر دل امواج دریا می گذاری
همه شب سفرهِ دل را برای تو گشودم
چرا اکنون مرا با گریه تنها میگذاری؟
دلم با تشنگی خوش بود و می دانستم افطار
تو ذکر یا حسین را روی لبها می گذاری
دم رفتن شده است و بار دلتنگی خود را
به روی شانه ی لرزان من جا می گذاری
#فرزانه_قربانی
@goharshadqom
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
15.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری
آخرین طلوعِ رمضان را با دعایی به پایان میبریم که کاملترین آموزش استغاثه به مسافران پرواز رمضان بود.
🌐 esteghase.com
پر از غمم بنشینید لحظه ای سر میزم
شنیدنی ست غم من ستاره های عزیزم!
چطور با چه زبانی به درددل بنشینم
من آدمم که بلد بوده باشم اشک بریزم ؟
نه بال پرزدنی دارم و نه پای فراری
از آسمان پر از غم کدام سو بگریزم؟
و من که گریه نکردم تمام عمر.. ببینید !
چه واضح ست غم از برق چشمهای تمیزم
چطور با دل قرص از شهاب سنگ نترسم؟
چطور یک تنه بایک سپاه شب، بستیزم ؟
به فرض گریه بلد باشم آخر این سردنیا
کدام دست نوازش؟ کدام شانه عزیزم؟
#مهدیه_اکبری
@ATAMMAN
@goharshadqom
چطور این همه دورم چطور این همه دور
چطور این همه افتاده ام به دور از نور
چطور این همه تاریک و سخت و زبر شدم
چقدر جانور وحشی است در این گور
چقدر خسته ام از خود چقدر دلگیرم
از این منی که پر است از براده های غرور
خودم برای خودم ساختم دلی بی ماه
خودم برای خودم ساختم شبی دیجور
هنوز زنده ام اما چه زنده ای که پر است
هوای جانم از افسوسهای اهل قبور
مرا بگیر در آغوش بی زوال خودت
مرا که تشنۀ نورم مرا که تشنۀ نور
#اعظم_سعادتمند
@goharshadqom
السلام علیک یا ربیع الانام
ای آنکه عطر در دل گل ها گذاشتی
در جان ما محبت خود را گذاشتی
باران حضور گرم تو را مژده می دهد
ما را که گفته است که تنها گذاشتی؟
با ابرها تپیدی و آرام و بی قرار
نمنم قدم به خلوت دریا گذاشتی
خود را میان دشت پراکندی ای بهار
در هر کجای راه، گلی جا گذاشتی
حالا اتاق، پر شده از باغ، ای نسیم!
ممنون از اینکه پنجره را وا گذاشتی
ای آفتابِ رد شده از شیشهباغ ها!
بر تار و پود سبز چمن پا گذاشتی
گلهای فرش، گرم پذیرایی ات شدند
ممنون که پا به زندگی ما گذاشتی...
#عاطفه_جوشقانیان
#بهارانه
#مهدوی
@sobhetazedam
@goharshadqom
اللهم صل علی السید السادات الاعاظم
احمد بن موسی الاکاظم (ع)
دعاگوی شما در حرم مطهر شاهچراغ عزیز هستم❤️
#فاطمه_خوارزمی
#عضو_گوهرشاد_قم
@goharshadqom
9.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مثل پیروزی نبردی سخت
مثل پایانِ خوبِ سالی بد
خستگیهای بیکسی در رفت
فاتحانه جناب عشق آمد
از اسیرانِ خود سوایم کرد
ریخت از ابتدا بنایم کرد
شاهبانوی قصههایم کرد
کارم افتاده دست کاربلد
وای از آن خندههای بانمکش
شیطنتهای ناب و بیکلکش
دلبریهای ریز و کمکمکش
کار من ساخته است صد در صد
تُپقش عمدی و فریبنده
مینشیند به دل همانندِ
لکنت بچههای یکدنده
بر سر «لم یلد ولم یولد»
من پر از های و هوی سرگردان
او پر از شور و شوق بیپایان
من شبیه شلوغی تهران
او شبیه شلوغی مشهد
حالِ قلبم که خوب مضطر شد
شب قدری دوا میسر شد
عاقبت حرف حرف مادر شد
گفته بود از علی بگیر مدد
ای تبِ گر گرفته در جانم
باز آتش بزن بسوزانم
من چه مرگم شده؟ نمیدانم
عشق! عقلم نمیدهد به تو قد
باز خندید قند من افتاد
چشمهای تو کار دستم داد
عشق! پیروزیات مبارک باد
دل ما را ببر به حبس ابد
#انسیه_سادات_هاشمی
@folanipoem
@goharshadqom
عهدی که بسته این دل با تو در آن دلِ شب
با غمزه ی نگاری پیمان شکست یارب
منعِ رطب نمود و خود بر رطب حریص است
در محضرِ الهی بنشین دلا مُودّب
هر ذره در دو عالم بر فعلِ او روان است
می راند او قضا را بر لوح با مُرَکَّب
احوال دل مپرسید او در مسیرِ قرب است گاهی ز شوق سرشار، گاهی ز غم لَبالَب
در زیر پا که داند سنگ است یا که گوهر
چون روشنی در آید بر جان گزند صد لب
در روزگار غفلت قال و مقال بسیار
چون پرده ها بر اُفتد گویند ذکر یارب
تنها نه خلق عالم تسبیح گوی و حیران
حمد و ثنا بخوانند خورشید و ماه و کوکب
حمد و ثنا چه باشد با بی نیازی او
سخت است تا که باشی بر درگهش مُقَرَّب
بسیار طی نمودم در وادی تحیر
تقدیر بر همین بود گز پا فتاد مَرکب
سِحرِ سَحَر که داند تا جان بر او فشانم
هر بنده ای نباشد این علم را مخاطب
از قدرِ تو چه قدری برپاست در شبِ قدر
حَسب و نَسَب چه باشد بر صاحبان مَنصب
جانم ستان لطیفا، عبدم بخوان حبیبا
تنها مرا بدین نام بنما شبی مُلَقَّب
این کیست در درونم فریاد شوق دارد؟
مِهرِ علی شفیعت روز جزاست "زینب"
#زینب_جماعتی
@goharshadqom