eitaa logo
کانال گلچین مولودی و عروسی مذهبی
7.4هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
107 فایل
بروزترین کانال گلچین مولودی و.....👇 ایتاوتلگرام 🌿🌺🌿 @golchin_mowludi ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
الله تعالی فرجه الشریف 🌹💫🌸🌹💫🌸🌹💫🌸 اومدم دعا کنم تا که بیای هی خداخدا کنم تا که بیای بعداز این میخوام که همراه دعا دوری از خطا کنم تا که بیای اومدم بگم منو نگا کنی تو نمازشب برام دعا کنی اومدم که التماست بکنم نشه یک لحظه منو رها کنی اگه تو بیای آقا بهار میاد تو دل منتظرات قرار میاد یه روز عاشقات بهم خبر میدن آقامون داره با ذوالفقار میاد میای و لبارو خندون می کنی مهربونی رو فراوون می کنی شب انتظار دیگه تموم میشه میای و دردا رو درمون می کن میای و غم از تو سینه می بری میاری صفا و کینه می بری کاش که باشیم و اون روز ببینیم که میای مارو مدینه می بری میای و با چشمای تر میخونی میای از غربت حیدر میخونی چه قیامتی میشه وقتی آقا... برا ما روضه ی مادر میخونی کاشکی از باغ خزونت بخونی از عموی مهربونت بخونی ما چقد لطمه بصورت می زنیم وقتی که از عمه جونت بخونی سیدمجتبی شجاع
الله تعالی فرجه الشریف 🍃🌸🌿🍁🍃🌸🌿🍁🍃 اگر بِرکه‌ام ماهتابی شدم اگر ذره‌ام آفتابی شدم گَهی در فراق و گَهی در عراق اسیرِ همین بی حسابی شدم بنا نیست تا که بنایم کنند که آباد از این خرابی شدم چه فرقی کند مثلِ خون سُرخَم و وگر مثل امواج آبی شدم هوایم همیشه هوایِ علی است مرا قبله ایوان طلایِ علی است همانکه مرا اهلِ باران نوشت خودش حالِ من را پریشان نوشت دلم بُرد راهِ نجف کربلا مرا زائرِ یک خیابان نوشت پس از کربلا سامرامان رساند شب قدر ما را به شعبان نوشت حرام است اگر بر کَسی رو زنیم که روزیِ ما با کریمان نوشت خودش خواست اگر جمکرانی شدیم گدایانِ صاحب زمانی شدیم چه زلفی سرِ شانه دارد کریم عجب نیست پروانه دارد کریم تمامیِ آنرا به ما می‌دهد هرآنچه که در خانه دارد کریم خودش لقمه دستِ گدا می‌دهد درِ بازِ کاشانه دارد کریم سرِ سفره‌هاشان همیشه شلوغ چه لطفی به بیگانه دارد کریم در این خانه ما خانه زادش شدیم کرَم با کَرَمخانه دارد کریم تمامِ امامانِ من را ببین شبِ نیمه شعبان حسن را ببین خدا آمد و تیغ مولا کشید علی را به چشم تماشا کشید خدا نام دیگر به احمد گذاشت خدا آمد و باز زهرا کشید خدا رویِ دامانِ نرگس شکفت چه زیبا چه زیبا چه زیبا کشید خدا چارده جلوه را جمع کرد تمامیِ خود را به یکجا کشید خدا در شبِ سامرا الغَرَض شبیه حسینش حسن را کشید رسیده تمامیِ پیوندها رسیده خداوندِ لبخندها بزن تکیه بر کعبه با ذوالفقار بزن تکیه ای مردِ این کارزار بزن تکیه گو که اَنابنُ‌الحُسین بزن نعره تا بشنوم الفرار بگو یا لثاراتُ جَدی حسین بکِش تیغِ خود را درآری دمار به عباس بیرق ، به اکبر عَلَم بگو یا علی بر یمین و یسار اگر مُرده باشم لحد بشکنم اگر زیرِ خاکم مرا هم درآر شود تاکه باشیم عمّارِ تو و از سیصد و سیزده یارِ تو میان من و تو که دیوار نیست ولی حیف یار است و عمار نیست چه بسیار دیدم تو را پیشِ رو و دیدی دلم را گرفتار نیست سلامم که کردی ندادم تو را جوابِ سلامی که دشوار نیست چه بسیار آغوشِ تو باز شد ولی گفتی‌ام این خریدار نیست چه بسیار گفتی بمان حیف حیف که گوشم به حرفت بدهکار نیست به من سرزدی و ندیدم تو را چقدر آمدی و ندیدم تو را مبادا بگویی که ما رد شدیم نفهمیدم آقا چرا بد شدیم به هم رحم قدری نکردیم هیچ میان کَجی‌ها زبانزد شدیم تو خونِ دل از حالِ ما خوردی و ولی ما هرآنچه نباید شدیم زِ خوبی و اخلاق ماندیم دور میان بد و بد مُردد شدیم اگر فاصله بینِ ما شد زیاد ولی باز راهیِ مشهد شدیم تو دیدی که این خاک خاکِ رضاست تو دیدی که ایران هلاکِ رضاست دعا کردی آقا که بهتر شویم رحیم و کریم و کبوتر شویم دعا کردی آقا شبیهِ قدیم دوباره همه چون برادر شویم که ما مثل مردانِ بی ادعا شبیهِ شهیدانِ خیبر شویم همه مَردِ وَالفجر و فتح المبین همه از اهالیِ سنگر شویم چکید اشکِ چشم توو سیل شد که بارِ دگر مَردِ معبر شویم همه دوش بر دوش هم آمدیم مدافع شدیم و حرم آمدیم اگر سیل آمد ببین سیلِ ما ببین سیل دلهای درد آشنا ببین سیلِ مِهر و حضور و شکوه ببین سیل مردانِ بی ادعا همه همت و کاظمینی شدیم که شد خاک ما خانه‌ی قلبها به لطف نگاه تو راهی شدیم همه ارتشی و سپاهی شدیم بگو نیمه شبها کجا می‌رَوی به دنبالِ یک آشنا می‌رَوی شبیه یتیمان چرا می‌شَوی به دنبال مادر کجا می‌رَوی دلم گفت نامِ عمویت بَرَم شنیدم به این روضه‌ها می‌رَوی مرا می‌بَری می‌کشی با حسین شب جمعه ها کربلا می‌رَوی به لبهای تو وا علی اصغر است اگر سمت آن بوریا می‌رَوی بیا با شما اربعین می‌رویم همه کربلا اربعین می‌رویم حسن لطفی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الله تعالی فرجه الشریف 🍁🌸🌷🍁🌸🌷🍁🌸🌷 تشنگانیم و به دل حسرت باران داریم چشم بر مرحمت حضرت جانان داریم چند قرن است که ما امّت سرگردانیم چند قرن است که دل های پریشان داریم جمعه ها می رسد و می گذرد ، امّا باز هر چه غم در دل ما بود کماکان داریم جمعه ی اول سال است ، خدا می داند سال ها چشم به آن نقطه ی پایان داریم هر چه را داده خدا وعده همان خواهد شد ما به برگشتنش امّید فراوان داریم صبح با ولوله سر داد به والعصر قسم گفت با لهجه ی خورشید که مهمان داریم شب نشینیم ولی از قدم نورُ الله در دل خسته ی خود شور دوچندان داریم بنویسید به تقویم که عام المهدی است بنویسید دو تا نیمه ی شعبان داریم سال ها در به در پیچ و خم دنیاییم سال ها منتظر منتقم زهراییم اسماعیل شبرنگ
الله تعالی فرجه الشریف ✨🌼🌱✨🌼🌱✨🌼🌱 شب بود نورت را به مشرق ها سپردند خورشید را حالا به این دنیا سپردند مانند "کوثر" آیه آیه از تو جوشید شرح نزولت را به "اعطینا" سپردند تا خلقتت تکمیل گردد پیکرت را در عرش دست حضرت زهرا سپردند باید اذان عشق در گوشت بگوید... قنداقه ات را به علی‌مولا سپردند دریا ترین ذکر الی الله‌ خدایی تسبیح نامت را به ماهی ها سپردند در زیر این بار امانت عرش خم شد این شد که عشقت را به قلب ما سپردند تنها شما هستی کس و کارم به زهرا باور کن آقا دوستت دارم به زهرا سرچشمه ی توحید شد نور حیاتت ولله در واژه نمی گنجد صفاتت جبریل پرهای خودش را نذر کرده تا بافته گردد از آن پرها قُماطت لب های تو شیرین تر از شهد عسل هاست جانم فدای بوسه ی شاخه نباتت طولِ جلالی،عرضِ عشقی،عمقِ نوری... سر در نیاورده کسی از مختصاتت تو چهارده لبخند را در قاب داری جمع است در آئینه ی تو مشتقاتت موسی عصا،عیسی دمش را از تو دارد اینهاست تنها گوشه ای از معجزاتت لب تشنه دیگر طاقت خشکی ندارد دست کویر و دامِن خیسِ قناتت در عشق باید ابتدا ثابت قدم بود امّا امان از نوکرانِ بی ثباتت أَحْكَمْتُمْ عَقْدَ طـاعَتِه*...من عهد بستم شرمنده ام هر بار عهدم را شکستم چشم تو را آیات قرآنی نوشتند خشم تو را دریای طوفانی نوشتند تا زلف تو در کهکشان ها باز گردید مشّاطه ها شرح پریشانی نوشتند لیلای ما گرچه عرب زاده است امّا نام مجانین را به ایرانی نوشتند اسم مرا صبح ازل خوانند امّا گفتند تو از نسل سلمانی؟..،نوشتند قربان آن هایی که در قصر کریمان رسم گدایی را مسلمانی نوشتند با خاک نرم طوس بر پیشانی من دیوانه ی شاه خراسانی نوشتند تو جمعِ اشک بی کرانی،جمکرانی ما را تمام سال بارانی نوشتند مثل زلیخا ناز یوسف را کشیدیم ما عشق را در گنبد فیروزه دیدیدم وقت اذان دست گدا پیش تو رو شد اشک سحرگاهیِ من آب وضو شد سرخی اشکم در میان کاسه ی چشم مثل شرابی کهنه در جان سبو شد مانند پیراهن دل صد پاره ی من با تکّه ی امیدواری ها رفو شد نوزادها بعد از جوانی پیر گشتند یک نیمه‌شعبان دیدن تو آرزو شد شیخ کلینی گفت:سویِ چشم هایم با اشک های ندبه خرج راه او شد من لافِ عشقت را زدم ای وای بر من از دوری ات کِی حال قلبم زیر و رو شد؟ گفتی سراسیمه خودت را می رسانی هروقت حرف از روضه ی مشک عمو شد پیشانی او با عمودی سخت چین خورد سقا بدون دست از مرکب زمین خورد *َاَحْکَمْتُمْ عَقْدَ طـاعَتهِ: آن عهدى را که در فرمانبرداریش داشتید سخت استوار سازید (فرازی از زیارت جامعه کبیره ) بردیا محمدی
الله تعالی فرجه الشریف 🌸🌴🔆🌸🌴🔆🌸🌴🔆 در ولادت امام زمان «عج» سَرور سرا آمد حامل لوا آمد کام دل روا آمد درد را دوا آمد او مکرّم و اکرم ، او معلّم اَعلم محرم دل عالَم ، عالِم عَلا آمد در کمال سرمد او ، اکمل و سرآمد او رهرو محمّد او ، وه امام ما آمد هر عدوّ او هالک در دو ملک او مالک سِلک سِلم را سالک ، سالک ولا آمد سائلِ درِ او حور ، او سرور هر مسرور در امور او مأمور ، داور و گوا آمد او سوارۀ سالار ، اُسوۀ همه احرار اهل حال را دلدار ، لالۀ هُدا آمد او عُصارۀ ارواح ، او سرودِ هر مدّاح در سلاح او اصلاح ، روح ماسوا آمد دادگر گواهِ او ، راه عدل راهِ او حکم دادگاه او ، محکم و رسا آمد ماه طالع مسعود ، روح احمد محمود مرد مصلح و موعود ، در ملأ ملا آمد عامر عماد دل ، حاصلِ وِداد دل وصل او مراد دل ، اصل مدّعا آمد دُرّ طاهر طاها ، لعل لؤلؤ و لالا او محک مسِ دل را ، مهر او طلا آمد مُرده را دهد او دم ، مدح گو وِرا آدم طول عمر او هر دم ، اوّل دعا آمد اسم در علم دارد ، راه در حرم دارد درگه کرم دارد ، مصدر عطا آمد در کلام کام آمد ، کام در کلام آمد سامع سلام آمد ، دائم الصّلا آمد ولی الله کلامی زنجانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الله تعالی فرجه الشریف 🌿🌷💫🌿🌷💫🌿🌷💫 مثنوی نیمه شعبان از زبان حضرت زهرا سلام الله علیها اهل عالم من دلیل خلقتم گوهر بی مثل و والا عصمتم از عقول ماسوا بالاترم پاره جان رسول آخرم من سراپا خیر و مهر و رحمتم دین حق را مایه ی هر عزّتم نام من گردیده حک بر نه فلک خاکبوس خانه ام باشد ملک من به دنیا رنگ و رو بخشیده ام من به هستی آبرو بخشیده ام آفرینش هر چه دارد از من است جنّت از یمن حضورم گلشن است همسر شاه دو عالم حیدرم فاطمه خاتون روز محشرم مهر در ذات خداداد من است پادشاهی دست اولاد من است عالم از اولاد من دارد شرف هستی یکسو باغ من هم یکطرف کلّ فرزندان من ماهند ماه بر زمین و آسمان شاهند شاه آسمانها گرد زیر گامشان حق تجلّی میکند در نامشان هستی هستی بود از هستشان حکمرانی جهان در دستشان یازده گل یازده نور حقند بر همه بی شک ولی مطلقند هرکه شد پابست آنها برد کرد در حقیقت ظالمان را خُرد کرد یازده نورٌ علی نوراند و بس یازده موسای در طورند و بس یازده بنیانگر روح اند روح موج غم را ناجی و نوح اند نوح یازده آئینه ربّ جلیل بت شکنهایی قوی تر از خلیل یازده فیض مسیحایی نفس یازده منجی روح از هر قفس یک یک اولاد من نام آورند از تمام اهل عالم برترند الغرض دنیا وفاداری نکرد از خزان شد رنگ باغم رنگ زرد دو محمّد سه علی و دو حسن یک حسین و جعفر و موسای من جملگی قربانی اعدا شدند نوگلان پرپر زهرا شدند لیک یک گل مانده من را در زمین گل نه دلداری عزیز و مه جبین او گل دردانه اهل ولاست بهترین سرمایه آل کَساست تا نگردد این گلم مجروح خار زامر هستی آفرین پروردگار گشته غایب از تمام دیده ها تا که آید موعد امر خدا اوتمام عشق و امّید من است وارث آئین جاوید من است او گل زیبا و مه روی من است مرهم و داروی پهلوی من است ذوالفقار شوهر من یار اوست انتقام محسن من کار اوست او به زخم نور عین من شفاست یکّه خونخواه حسین و کربلاست فکر خونخواهی ز دشمن آه اوست زینبم چشم انتظار راه اوست او گل زیبای احساس من است فکر خونخواهی عباس من است مجتبی صمدی شهاب
الله تعالی فرجه الشریف ✨🌟🌿✨🌟🌿✨🌟🌿 بخوان به گوش فلک نغمه ی اذان امشب که غرق نور خدا می شود جهان امشب بخوان که بر تنِ بی روح و جان این عالم ز یمن مقدم جانان رسیده جان امشب شکفته گل ز گل عالمین همچو بهار چنان که می رود از کوچه ها خزان امشب جهان دوباره پر از نغمه های داوودی ست شده است فُلک و فلَک جمله نغمه خوان امشب بگو که ریسه ببندند از ستاره و ماه که از ره آمده خورشید آستان امشب چه شور و حال عجیبیست هر کجا نگری ملائکند دمادم گهر فشان امشب هوای شهر پر از عطر یاس و نرگس هاست که مست رایحه اش گشته گلسِتان امشب بگو که حضرت باران رسیده تا بخشد به ناتوانی افتادگان توان امشب بگو بگو بفرستند بر رخش صلوات محمد (ص) است ز رخسار او عیان امشب عجب نباشد اگر کعبه باز بشکافد که می رسد به جهان از علی (ع) نشان امشب بگو که می رسد آنکس که سیزده معصوم (س) شده است در قد و بالای او نهان امشب امام کعبه در آغوش کعبه زاده ببین ببین تلالو انوار بی کران امشب   ... بگو که تا ، گل زهرای ما نظر نخورد وان یکاد شود ذکر هر دهان امشب ... بگو که نقل بپاشند و گل بیفشانند که می رسد به زمین صاحب الزمان (عج) امشب ......... اگر که طالب فیضی از این قبیله ی نور بمان به درگه این خاندان ، بمان امشب ناصر شهریاری
الله تعالی فرجه الشریف 🌿🌟🌸🌿🌟🌸🌿🌟🌸 غافل از یار شدیم و شبِ میلاد رسید در حقیقت شبِ قدر و شبِ فریاد رسید شبِ احیای عظیم است شبِ نیمه ی ماه فرصت بخشش و عفو است که چون باد رسید شبِ بیدار شدن آمده.. ای منتظران روح بازم به بدن آمده..ای منتظران غفلت از اوست که محروم ز کارش شده ایم انتظارش نکشیدیم و فقط نوڪرِ زارش شده ایم گم شده از نظرِ ما...خبری نیست که نیست وَ نماندیم به یک طُرفه دعایی و نَزارش شده ایم ما چه کردیم برایِ گل زیبایِ رسول منتظر هست فقط حضرت زهرای بتول در شبِ نیمه ی شعبان چه شود فکر کنیم؟ در شبِ مستیِ جانان چه شود فکر کنیم؟ چشم ها مثلِ کویر است ندارد تب و تاب در شبِ بارش باران چه شود فکر کنیم؟ تا به کی غفلت و بیچارگی و چُرت زدن؟ تا به کی حرف و فقط حرف و فقط دادِ سخن؟ این زمینِ دلِ ما،عاطفه را می طلبد شادی شهر..دعایِ همه را می طلبد بی حضورش نرسیدیم به این مطلبِ حق؟ جشنِ میلاد..گلِ فاطمه را می طلبد سالها جشن گرفتیم ولی غافل از او.. کار بسیار نمودیم و لیکن دل از او.. بهتر آن نیست که رجعت بشود سمتِ نگار؟ بهتر آن نیست که همّت بشود محضرِ یار؟ اندکی کاش به مولایِ زمان فکر کنیم بهتر آن نیست که دیده بشود ابرِ بهار؟ شبِ قدر است بخواهیدفقط آمدنش.. پس بخوانید پیاپی دمِ یابن الحسنش... محسن راحت حق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا