eitaa logo
گلچین شعر
16.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
439 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب اسیر باغچه، مدهوش خانه ام گویا نشسته عشق در آغوش خانه ام اینجا میان هر تپش قلب زندگی پیچیده است نام تو در گوش خانه ام نسپرده اند صورت ماه تو را به ذهن آیینه های یاد فراموش خانه ام هر شب سکوت بکر تو تکرار می شود در ضبط‌صوت عاشق و خاموش خانه ام آه ای درخت بید که مجنون تر از منی افتاده است زلف تو بر دوش خانه ام از لطف هم نشینی با چشم های تو خو کرده است خنده به دمنوش خانه ام ای دست گرم عشق بدون حضور تو غم می شود دومرتبه تن پوش خانه ام @golchine_sher
اگرچه فرض محال است؛ رود برگردد بگو به آنکه دلم را ربود برگردد بایست روی پل و بعد سجده‌ی شکرت سی و سه بار بخوان زنده‌رود برگردد به عزمِ ماه زمین خورده‌ام خیالی نیست پلنگ بادیه باید کبود برگردد... حریف بود رقیبم چه قصه‌ی تلخی که جاممان به هوا رفته؛ زود برگردد نمانده هیچ کسی دورِ من به جز شیطان خدا کند مَلَکی از سجود برگردد به رویِ آتشِ عشقش سپند می‌پاشم که دود آن به دو چشمِ حسود برگردد @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
اعضای محترم کانال که اشعار کانال رو بدون نام میفرستند تو گروه ها و کانالها حتما نام شاعر رو هم بنویسند بدون نام شاعر ما راضی به کپی کردن نیستیم و اشکال شرعی دارد 🌷🌷 @golchine_sher @robaiiyat_takbait
برخیز که بی اجازه آمد خورشید با یک دلِ پرگدازه آمد خورشید شب رفت و دوبـــاره روزِ نو آورده با صبح بخیر تازه آمد خورشید @golchine_sher
آتش ز داغ تو به دل و جان گذاشتیم مجنون شدیم و سر به بیابان گذاشتیم شب تا سحر به زمزمه جستجوی عشق آئینه در برابر قرآن گذاشتیم یاران همه به جستجوی نور رفته اند کار تو را به عهده ی باران گذاشتیم ما دلسپرده ایم به مشهد به ارض طوس عکس تورا کنار شهیدان گذاشتیم درد فراق و دربدری را به اشک آه بوسیدایم بر لب ایوان گذاشتیم سبز حرم و سرخی خون شهید را در پرچم مقدس ایران گذاشتیم گنجینه های عشق جنون و امید را در آیه های سوره ایمان گذاشتیم پرواز را برای پریدن رها شدن رفتن به اوج ملک سلیمان گذاشتیم همچون ملائکه به حریمت گشوده پر رو بر طواف روضه رضوان گذاشتیم @golchine_sher
آرام ای پرنده ی پرپر سکوت کن ما قبل تو زدیم به هر در سکوت کن از عشق آب و دانه و فال است سهم ما پس این همه بهانه نیاور سکوت کن دلگیری از تسلسل غم های بی دلیل امّا به دل نگیر برادر سکوت کن با چشم هات حرف خودت را بزن ولی مثل کتاب های مصوّر سکوت کن دنیا اگر هزار برابر تو را شکست غمگین نشو، هزار برابر سکوت کن @golchine_sher
به سوی توست اگر این نگاه، دستِ خودم نیست صبوری از دلِ تنگم مخواه! دستِ خودم نیست مخوان به گوشِ منِ دل‌سپرده پند! که این عشق اگر درست، اگر اشتباه، دستِ خودم نیست همین که پلک گشودی به ناز، پر زد و دیدم دلی که دستِ خودم بود، آه، دستِ خودم نیست مرا ببخش که می‌خواهمت اگرچه بعیدی که من پلنگم و مهرم به ماه، دستِ خودم نیست برای از تو نوشتن، رديف شد کلماتم که اختیارِ غزل، هیچ‌گاه دستِ خودم نیست @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تا گل لبخند وا کردی ،دلم را ریختی چل ستون پیکرم را بی محابا ریختی دیدمت آنروز با تن پوشی از رنگین کمان رد شدی از چار باغ و رنگ گل را ریختی باز برگشتی و گلها غرق در چشمت شدند آب و رنگ چار باغت روی گلها ریختی شور بر پا کرد زلفت ،بیدها مجنون شدند هر چناری را به کف شوق تمنا ریختی گرد تو میدان دل رقصید و شد نقش جهان صد ترک برداشت این دل ، عشوه ای تا ریختی صد سپاهان سوخت در آشوب گیسوی سیاه لشگر تاتار را در شهر یکجا ریختی سایه سایه تا کلیسا ، در پی ات افتاد دل بو کشیدم عطر نازی را که هر جا ریختی هر نفس سلول سلولم خمارت بود و تو مستی دریای چشمت را به جلفا ریختی چشم های آبی ات میخواست از من بگذرد اخم کردی طرح یک پل روی دریا ریختی ‌ @golchine_sher
کلامِ تلخ ولی صادقانه را بپذیر بهانه است، چه بهتر بهانه را بپذیر چو بَرده‌‌ای که امیدش به روزِ آزادی است صبور باش و به تن تازیانه را بپذیر پرنده‌بودنِ خود را مبر زِ یاد، ولی کنون که در قفسی، آب‌و‌دانه را بپذیر نشاطِ عشق به رنجِ وجود می‌ارزید ملالِ این سفرِ جاودانه را بپذیر کسی برایِ ابد با کسی نمی‌ماند زمانه است رفیقا! زمانه را بپذیر… @golchine_sher
آنان که تماشاچی تصویر شدند با قصه و با کتاب برمی گردند آن ها که روایتگر دلدادگی اند،با خاطره های ناب برمی گردند آنان که به میزکار خود چسبیدند،ای کاش که حال و روز خود می دیدند قبرند؛ که در وادی خاموشانند چون عکس درون قاب برمی گردند یک عده که بار کم نکردند که هیچ؛ مسئول ولی چه سود بی خاصیتند بر دوش نظام بارمسئولیتند با یک من از آب و تاب برمی گردند بدبخت کسی که نیتش بیداریست خوشبخت کسی که جز بیداران است آنان که دوچشم باز دارند که حیف؛ از خواب فقط به خواب برمی گردند سرمایه و صاحبان این خاک عزیز القصه فقط کوخ نشینان اندو وقتی که به تشییع شهیدان بروند، با گریه ی بی حساب برمی گردند آنان که به ذات اهل مسئولیتند، کم کم همه جا دچار مقبولیتند؛ یکریز به فکر مرهمی بر دردند، پس با جگری کباب برمی گردند یک عمر مسافران خدمت هستند پیداست به دنبال شهادت هستند صدنامه پر از سئوال را می گیرند با دست پر از جواب برمی گردند فرق است میان مردن و کشته شدن؛ فرق است میان رفتن و جان دادن آنان که به مرگ خویش جان می بخشند، چون واژه به شعر ناب برمی گردند باید که رسیده باشی و چیده شوی در اوج ندیدن خودت دیده شوی انگورترین ها که به میخانه روند،در هیئت یک شراب برمی گردند با آن که شهید دفن حتی بشود، تابوت شهید فیض را واسطه است گل ها که به کارخانه راهی بشوند، قطعا همگی گلاب برمی گردند این دور تسلسل است و هی می گردد، بنگر که تو در کدام سنگر هستی؟ یک عده در انقلاب جان می بازند، یک عده از انقلاب برمی گردند @meysamranjbar_channel @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080