eitaa logo
گلچین شعر
15.2هزار دنبال‌کننده
951 عکس
322 ویدیو
13 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
چقدر خنده به لبهایمان بدهکاریم چقدر حسرت آغوش در بغل داریم چقدر واژه ی یخ بسته در گلوهامان چقدر تا خود چشمان صبح بیداریم بیا پرنده ی غمگین غار تنهاییم به این صدای بریده بریده عادت کن بیا سکوت فراموشی مرا بشکن کمی به شانه ی پیراهنم حسادت کن بسوز در تب هذیان حرفهای دلم به آستین پر از گریه های من خو کن از عطر وحشی باغ تنم که می پیچد هزار چشمه ی جاری برای من رو کن به روح دربه درم سر بزن هر از گاهی گره بزن به دلم گوشه ی نگاهت را به چشم گریه ی من بی هوا تعارف کن نسیم خنده ی خوشبوی گاه گاهت را دوباره بدرقه کن با گل ، آب و آیینه منی که با چمدان تو عازم سفرم بلند جار بزن نغمه ی رهایی را اگر چه در قفس عشق تو پرنده ترم هنوز منتظرم تا مرا نفس بکشی هنوز آینه گرم نگاه کردن توست هنوز بعد تو تبعید میشوم به خودم هنوز ساعت دیوانه گیج رفتن توست. https://eitaa.com/sher_zad @golchine_sher
هدایت شده از رباعی_تک بیت
کپی فقط با نام شاعر کانالهایی که کپی می کنید لطفا اسم شاعر رو هم بنویسید از نظر اخلاقی درست نیست 🙏🙏🙏 @golchine_sher @robaiiyat_takbait
صبح آمد و چای هم غزلخوان آمد بر صحنه‌ی روز مهر تابان آمد دستی به سر خاطره‌هامان بکشیم شاید به دل مرده‌مان، جان آمد @golchine_sher
دستم بدهد بهانه‌ ای می‌میرم یا نامه‌ ی عاشقانه‌‌ ای می‌میرم با دوست چنان‌خوشم،که‌از دیدارش حتّی بدهد نشانه‌ ای می‌میرم @golchine_sher
هیاهوی غریب و مبهمی پیچیده در جانم پرم از حس دلگیری که نامش را نمی دانم تو اقیانوس سرشار از تلاطم های آرامی و من دریاچه ی اشکی که دایم رو به طغیانم بزن نی باز غوغا کن،بزن دف شور برپا کن به هر سوزی بگریانم،به هرسازی برقصانم ببین آیینه وار از حس تصویر تو لبریزم تو آرامی من آرامم،پریشانی پریشانم اگر شعری نوشتم رونویسی از نگاهت بود که این دیوانگی ها را من از چشم تو می خوانم @golchine_sher
بهاری نیست ! آری نیست ! اما یاد یاری هست ! خیالی هست و حالی هست و بال بیقراری هست ! دگر از جاده ی جان ، گرد و خاکی بر نمی خیزد سواری نیست ! آری نیست ! اما تکسواری هست ! اگر لب تر کنم خورشید بشکافد رگ از غیرت غروب سهمگینم را انار داغداری هست ! هنوزم ناله می روید به جای لاله در سینه که حال ناله داری هست و داغ لاله زاری هست ! چه حالی می کنم وقتی که بر دارم سر از سجده ببینم در تو و یکدل بگویم : هست ! آری هست ! اگر عشق است این آتش که در جان من افتاده است ! خوشم با سوختن ! یعنی که مرد کارزاری هست! به ناشکری گرفتار کدامین کیفرم یا رب ؟ خجالت می کشم وقتی که چون تو کردگاری هست @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امید به اصحاب سخا دارد دل هفتاد و دو سوز آشنا دارد دل با پای پیاده، اربعین باید رفت انگار هوای کربلا دارد دل از نام حسین شور می‌گیرد دل هفتاد و دو خط نور می‌گیرد دل وقتی که نسیم کربلا می آید احساس خوش حضور می‌گیرد دل می‌خواست درخت دین، حیاتی دیگر پیرایش و نور و التفاتی دیگر هفتاد و دو ملت گرفتار بلا می‌خواست سفینه‌النجاتی دیگر @golchine_sher
من از عهد آدم تو را دوست دارم از آغـاز عالم تو را دوست دارم چه شب ها من و آسمان تا دم صبح سرودیم نم نم ؛ تــو را دوست دارم نه خطی ، نه خالی ! نه خواب و خیالی ! من ای حس مبهم تو را دوست دارم سلامی صمیمی تر از غـم ندیدم به اندازه ی غم تو را دوست دارم @golchine_sher
17.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تعجیل فرج شده است ورد لب ما در جاده ی سرسبز طریق العلما مـاییم و زمینه سازی فصل ظهور با حرکت مشایه ی تا کرب و بلا @gida13 @golchine_sher
آن راه که می رسد به تو جانکاه است آواره ی دشت از دلم آگاه است باید به هوای دیدنت برخیزم چون راه دراز و عمر من کوتاه است @golchine_sher
با یقین آمده بودیم و مُردّد رفتیم به خیابان شلوغی که نباید رفتیم می شنیدیم صدای قدمش را اما پیش از آن لحظه که در را بگشاید رفتیم زندگی سرخی سیبی است که افتاده به خاک به نظر خوب رسیدیم ولی بد رفتیم آخرین منزل ما کوچه ی سرگردانی است در به در، در پیِ گم کردن مقصد رفتیم مرگ یک عمر به در کوفت که باید برویم دیگر اصرار مکن باشد، باشد، رفتیم... @golchine_sher