دلتنگم و دلگیر، مگر ابر بهارم؟
کو چاره به جز اینکه در این گوشه ببارم؟
ای قایق توفانزده، ای دل! به چه امید
گفتی که تو را باز به دریا بسپارم؟
موجم که شنید از لب ساحل دم آخر:
برگرد، به غیر از تو کسی نیست کنارم
ابرم که بریدم دل از اعماق تهی تا
بر شانهات ای کوه کمی سر بگذارم
دلتنگم و دلگیر ولی چاره ندارم
جز اینکه تو را چون همگان دوست بدارم
#مژگان_عباسلو
@golchine_sher
چشمانم گله دارند
ازولگردی نگاهت
دلی که بامن نباشد
عاشق هرچشمی میشود
#افسانه_جویباری
@golchine_sher
بـرق چـشمـان تـو از دور مـرا می گـیـرد
مـن اگـر دسـت بـه زلفـت بزنم می میرم
#کاظم بهمنی
@golchine_sher
کبوترهای گوهرشاد
یکایک سر شکست آن روز اما عهد و پیمان نه
غم دین بود در اندیشۀ مردم، غم نان نه
شبی ظلمانی و تاریک حاکم بود بر تهران
به لطف حضرت خورشید اما بر خراسان نه
کبوترهای گوهرشاد بودیم و صدای تیر
پریشان کرد جمع یکدل ما را، پشیمان نه
سراسر، صحن از فوج کبوترها چنان پر شد
که چندین بار خالی شد خشاب آن روز و میدان نه
یکی فریاد میزد شرمتان باد آی دژخیمان!
به سمت ما بیاندازید تیر، اما به ایوان نه
یکی فریاد سر میداد بر پیکر سری دارم
که آن را میسپارم دست تیغ و بر گریبان نه
برای او که کشتن را صلاح خویش میداند
تفاوت میکند آیا جوان یا پیر؟ چندان نه
دیانت بر سیاست چیره شد، آری جهان فهمید
رضاجان است شاه مردم ایران، رضاخان نه!
کلاه پهلوی هم کمکم افتاد از سر مردم
نرفت اما سر آنها کلاه زورگویان، نه!
گذشت آن روزها، امروز اما بر همان عهدیم
نخواهد شد ولی اینبار جمع ما پریشان، نه!
به جمهوری اسلامی ایران گفتهایم «آری»
به هر چه غیر جمهوری اسلامی ایران: «نه»
کجا دیدی که یک مظلوم تا این حد قوی باشد
اگرچه قدرت ما میشود تحریم، کتمان نه
دفاع از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد
زمین کارزار ما تلآویو است، تهران نه!
#محمدحسین_ملکیان
@golchine_sher
من از دنیای بی رحم سکوت و درد می آیم
تو فریادی و هرگز این جهانم را نمی فهمی
#سمیه_تقوی(پرنده شرقی)
@golchine_sher
گر رسد بادِ مخالف،گر وَزد بادِ مُراد
بادبانِ کشتی ما،«دل به دریا کردن» است...!
#صائب_تبریزی
@golchine_sher
شب، محو انتظار تو بودم،دمید صبح
گشتم به یاد روی تو، قربان آفتاب
#بیدل
@golchine_sher
فروغ بخشِ شبِ انتظار ، آمدنی است
رفیق، آمدنی، غمگسار، آمدنی است
به خاکِ کوچهی دیدار، آب می پاشند
بخوان ترانه، بزن تار؛ یار، آمدنی است
ببین چگونه قناری ز شوق میلرزد!
مترس از شبِ یلدا، بهار، آمدنی است
صدایِ شیههی اسبِ ظهور میآید
خبر دهید به یاران: سوار، آمدنی است
بس است هرچه پلنگان به ماه خیره شدند
یگانه فاتحِ این کوهسار، آمدنی است
#مرتضی_امیری
@golchine_sher
گفت در چشمان من غرق تماشایی چقدر
گفتم آری، خود نمیدانی که زیبایی چقدر
در میان دوستداران تا غریبم دید گفت:
دورهگرد آشنا ! دور و بر مایی چقدر !
ای دل عاشق که پای انتظارش سوختی
هیچکس در انتظارت نیست، تنهایی چقدر
عاشقی از داغ غیرت مرد و با خونش نوشت
دل نمیبندی ولی محبوب دلهایی چقدر
آتش دوری مرا سوزاند، ای روز وصال
بیش از این طاقت ندارم، دیر میآیی چقدر
#سجاد سامانی
@golchine_sher
در شهر صدای آه و غم می بارد
گاهی چه زیاد گاه کم می بارد
تاوان گناه ماست شاید، مردم
باران بلا که پشت هم می بارد
#نوروزرمضانی
@golchine_sher
ماییم که از باده ی بیجام خوشیم
هر صبح منوریم و هر شام خوشیم
گویند سرانجام ندارید شما
ماییم که بیهیچ سرانجام خوشیم
#مولانا
@golchine_sher
گیرم که عشق پیرهنی بود و کهنه شد؛
میپوشمش هنوز، تو بر تن چه میکنی؟
#مژگان_عباسلو
@golchine_sher