🍃🌺 شرح یک روایت از حضرت آمنه(س)
#نذر_ولادت_حضرت_محمد_صلوات_الله_علیه
🍃🌺
میوزد عطر خوش از مکّه...رسیده صبحدم
شاخه شاخه گل شکوفا میشود در هر قدم
میرسد خیلِ ملَک با اشتیاقِ بیکران
صف به صف در انتظارِ خاتم ِ پیغمبران
آسمان با ذکرِ حمد و قل هوالله آمده
هفدهِ ماهِ ربیعُ الاولل از راه آمده
می نشیند روبرویمان پس از اذنِ خدا
یک زنِ عالی نسَب! سر تا به پا حُجب و حیا
چشم در راه است؛ دارد میرسد حبلُ المتین
هست جورِ دیگری این لحظه هایِ آخرین
فرق دارد لحظهٔ پایانیِ فارق شدن
هست أُمّ المصطفی(ص) بی شبهه میگوید سخن
دیده با چشم ِ خودش؛ روشنتر از هر آینه
راویِ ابیاتِ بعدی هست شخص ِ آمنه(س)
رفت نُه ماه و دقیقه هایِ پایانی رسید
رویِ قلبم یک پرنده آمد و بالی کشید
داشت بر بالِ سفیدش التیام ِ بی حساب
دور شد از من به یکباره هراس و اضطراب
تشنه بودم! رفته آوردند یک نوشیدنی
خوردم و دور و برم لبریز شد از روشنی
در میانِ نور؛ دیدم بانوانی آمدند
بانوانِ قدبلند و خوش-بیانی آمدند
ناگهان یک پارچه؛ ابریشمی و دلنشین
پهن شد با دستشان از عرش ِ اعلی تا زمین
ایستاده در میانِ آسمان مردانِ ناب
آمدند و بود در دستانشان یک جام ِ آب
بر ستونی مملو از یاقوت؛ در بینِ مسیر-
پشتِ کعبه نصب شد یک پرچم از جنس حریر
آمد آنکه در وجودم؛ روز و شب آمد وجود
چشمتان روشن! محمد(ص) چشم بر عالَم گشود
آمد از هفت آسمان و بوسه از رویَش گرفت
ابرِ سرتاسر سفیدی که در آغوشَش گرفت
هاتفی میگفت با آوایِ سرشار از امید
پس محمد(ص) را نشانِ مشرق و مغرب دهید
تا شود معلوم نام ِ دلربا و محشرَش...
بازگردانید بعد از آن به دستِ مادرش
بازگرداندند؛ در آغوشم آری بی درنگ
بینِ یک قنداقهٔ ابریشمیِ سبز رنگ
آمد و در چشمهایش تابش ِ خورشید داشت
آنکه با خود سه کلید از جنس ِ مروارید داشت
هاتفی میگفت این سه؛...تا همیشه یارِ اوست
نصرت و رحمت، نبوّت...تحتِ اختیارِ اوست
بارِ دیگر ابری آمد بُرد و پیش ِ عالَمی-
داد احمد(ص) را نشانِ جنیّان و آدمی
شد نمایان آخرین پیغمبرِ(ص) خوبِ خدا
ذاتِ پاکش شد لبالب از صفاتِ انبیا
زهدِ یحیی، نغمهٔ داوود نازل شد به روح
رأفتِ عیسی و اسماعیل و دلسوزیِ نوح
یک نفر مانندِ خورشید آمد و با افتخار-
"مُهر"ی آورد و به دقت شُست آن را هفت بار
با ادب؛ کتفِ محمد(ص) را سریعاً مُهر کرد
با همان دستانِ نورانی و روشن مُهر کرد
از خدا دستورِ ثبتِ اولین اعجاز داشت
در دهانِ مصطفی(ص) آبِ دهانش را گذاشت
مطمئن!...واداشت او را بر سخن گفتن چنین
گفت قلبَت پُر شد از ایمان! پُر از علم و یقین
گفت هستی برگزیده! برترین انسان تویی
کلّ عالَم هست جسم و جانِ جانِ جان تویی
پیروی کرد آنکه از امرَت سعادتمند شد
آنکه از تو رویگردان شد؛ شقاوتمند شد
آنکه اینها را به او میگفت "رضوان"* نام داشت
آخرین پیغام ها را با بشارت ها گذاشت
مثلِ من بودند شاهد! هم زمین و هم؛ زمان
رفت نوری از سرِ فرزندِ من تا آسمان!
* رضوان: نام فرشتهٔ موکل و دربان و نگهبان بهشت است چنانکه "مالک" نام دربان و نگهبان دوزخ است.
📚 روایت میلادپیامبر(ص) از زبان حضرت آمنه(س)/ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۱۵، ص۲۷۲
مناقب آل ابیطالب(ع)، ص۲۸۷
#اللهم_صلعلی_محمدوآل_محمدوعجل_فرجهم
#ألسلام_علیک_یا_خاتم_النبیین_یا_رسول_الله
#میلاد_پیامبر_رحمت_مبارکباد
#آغاز_هفته_وحدت_گرامیباد
#دخیلک_یا_أباالزهرا_س
#مرضیه_عاطفی
#عضوکانال
@golchine_sher