eitaa logo
گلچین شعر
13.6هزار دنبال‌کننده
637 عکس
240 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
بالاخره یک روز مچ ساعتها را می گیرم و می فهمم میان تو و چه کسی قرار می گذارند! @golchine_sher
روی بهار را کم کرده ای! چشمهایت چهار فصل سبز است ... @golchine_sher
در کافه من چای سفارش دادم او اسپرسو او برای من قند شد وَ من ... فکر می کردم در قهوه اش شکر نمی ریزد! @golchine_sher
قول می دهم هرگز تو را کتاب نکنم این مردم شعر نمی خوانند و تو در کتابفروشیها خاک خواهی خورد. @golchine_sher
انزلی ترین بارانم آنگاه که هوای تو به سرم می زند! @golchine_sher
دو تن همیشه بیشتر از بانکها هوای پدرم را داشتند جوراب مادرم ... فرش اتاقمان ... @golchine_sher
اینجا اگر قحطی بیاید آن گندمزار موهای تو را کجا باید پنهان کرد؟ @golchine_sher
دهاتی ام! هر صبح برایت از پشت کوه آفتاب می آورم ... @golchine_sher
بریده ای امان بادها را برای چند ساعت هم شده موهایت را بباف! @golchine_sher
چقدر آفتاب به کارگران معدن بدهکار است!!! @golchine_sher
انتقام جنگل را از آدمها گرفت چوبه ی دار! @golchine_sher
کجا برود باد اگر موهایت کوتاه شوند؟! @golchine_sher
گاه غم ابرها چنان بزرگ است که سیل می شود. @golchine_sher
بُریده ای امان بادها را برای چند ساعت هم شده موهایت را بباف! @golchine_sher
در نهایت یک روز تو را برای همیشه کنار می گذارم ... کنار خودم! @golchine_sher
چه کسی می گوید من از تو سهمی ندارم؟ هر بیست و چهار ساعت یک روز به سالهای تنهایی ام اضافه می کنی ... @golchine_sher
پدرم کارگر است بقچه به دوش از خانه به خیابان می رود از خیابان به خانه می آید پدر هر روز سبکتر می شود بقچه هر روز سنگین تر! پدرم فقر را به دوش می کشد! @golchine_sher
یک جنگل را به آتش کشید ... این، انتقامِ سختِ درختی بود که از آن همه آرزو یک چوب کبریت شد. @golchine_sher
از من رنجیدی چرا یقه چمدان را گرفتی؟! @golchine_sher
من قلم را به جان کاغذها انداختم تا او را بنویسد وقتی رفت فهمیدم یک جنگل را هدر داده ام. @golchine_sher
بگذار سیاستمدارها هر چه می خواهند بگویند باران، آب می شود برای من و گندمزار موهایت، نان! من به چشمهای تو رای داده ام. @golchine_sher
نیامدی وَ من نمی دانم باید چند کلبه ی چوبی دیگر به موریانه ها وعده بدهم تا کاغذهایی را که در آنها از تو نوشتم نجوند؟ @golchine_sher
وقتی که نور از تیر چراغ برق بالا رفت فهمیدم یک روز دیگر هم بی تو تمام شد. @golchine_sher
دهاتی ام! هر صبح برایت از پشت کوه آفتاب می آورم ... @golchine_sher
چه دریایی هستی تو! تا عمق خیال خود غرق می کنی مرا ولی هنوز زنده ام! @golchine_sher