eitaa logo
گلچین شعر
17.4هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
458 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🏴 حضرت زینب(س) در عزای شب چهارم محرم الحرام 🍃🏴 تنها شدی و غم گرفته روزگارم را با غصّه ها طی میکنم شبهای تارم را هم غربت و هم خستگی می‌ بارَد از چشمت حس میکنی آشوبِ قلبِ بیقرارم را آماده ام از عشق تو، تا بینِ خاک و خون دستِ خزان از من بگیرد نوبهارم را باید دو فرزندم فدایِ رهبرم باشند آری محقّق کن حسینم(ع) انتظارم را ناموس داری کردی و با غیرتَت یک عمر ارزش گذاری کرده ای حُجب و وقارم را هرچند خوبی های تو جبران نخواهد شد اما پذیرا باش این دو یادگارم را از خونِ حیدر پُر شده رگهای سرخشان باید ببینی ضربِ شصتِ ذوالفقارم را فرماندهی با توست اما "نه" نگو لطفا هر چند داری تا قیامت اختیارم را دار و ندارم هستی و تا یاورت باشند همراهِ خود آورده ام دار و ندارم را شکرخدا که راهیِ میدانِشان کردی قربانِ تو کردم دو عشق ِ نو-نَوارم را * چشمان سورمه خورده؛ تا که تیرِ سمّی خورد در خیمه فوراً سجده کردم کردگارم را جانِ دلم تا سایه ات بالا سرم باشد نذر تو کردم رنج و داغِ بیشمارم را! @golchine_sher
🍃🏴 در عزای اول ماه صفر؛ ورود کاروان آل الله(ع) به شهر شام 🍃🏴 -لطفا حق روضه ادا شود- تمام کوچه ها و خانه ها مانده ست در ابهام چراغانی نبوده تا به حال اینقدر شهرِ شام برای اولِ ماهِ صفر تبلیغ می‌کردند به جایِ سوگواری؛ سور و ساتِ جشن شد اعلام رسیده کاروان!...با هلهله رفتند استقبال امان از داغِ پنهانی و بغض ِعالم ِاسلام به زینب(س) جایِ خوش-آمد بد و بیراه میگفتند نمی افتاد یک ثانیه از لبهایشان دشنام برایِ کاروانِ خسته-دل؛ جایِ پذیرایی پیاپی سنگ می بارید از اطرافِ پشتِ بام بساطِ عدّه ای کافر فراهم شد! معاذَالله... گمانم بود حتی گوشه ای ظرفِ شراب و جام امان از پایکوبی و لباس و‌ پرچم ِرنگی چه ساعاتِ بدی طی شد برای زینب(س) و أیتام یتیمانی که می‌خوردند جای آب و نان؛ سیلی... امان از کوچه های مملو از عطرِ خوش ِ إطعام صدا زد بی حیا مردی که قطعاً بود بی غیرت- پس از کلّی تماشا؛ حضرتِ مستوره را با نام به چشمانِ حسینش(ع) روی نیزه خیره شد زینب(س) دو قطره اشکِ غم از گوشهٔ معجر چکید آرام! @golchine_sher
🍃🏴 به شوق برات کربلا 🍃🏴 راه رفتن عقبِ قافله خیلی سخت است خواب و بیداریِ در سلسله خیلی سخت است بارها گریه کنان خورد زمین!...رفتن با- پایِ زخمیِ پُر از آبله خیلی سخت است گفت با آه؛ رقیه(س) نگران و دلتنگ... با پدر داشتنِ فاصله خیلی سخت است منتظر ماندنِ زینب(س) سر دروازهٔ شام بینِ نامحرم و در هلهله خیلی سخت است خوانْد!...گرچه به خدا در غل و زنجیرِ مدام خواندنِ رکعتی از نافله خیلی سخت است گفت "بابا" و کتک خورد و به من ثابت شد پیشِ نامردِ حرامی؛ گله خیلی سخت است جان به لب میرسد و آه که با رأس ِ پدر- نیمه-شب صحبتِ با حوصله خیلی سخت است مقتلش کنجِ خرابه! دم ِ آخر گریان... شرحِ پُر گریهٔ این قائله خیلی سخت است * اربعین از کرَم مادرسادات اگر- یک گذرنامه نگیری "صله"...خیلی سخت است همه رفتند و به همراهِ رقیه(س) خواندم: دردِ جا ماندنِ از قافله خیلی سخت است! @golchine_sher