eitaa logo
گلچین شعر
16.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
452 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
تبی افتاده پی در پی به جانِ مسجد کوفه امان از ناله هایِ بی امانِ مسجد کوفه دلِ گلدسته دارد لحظه لحظه میشود آشوب غم انگیز است از امشب اذانِ مسجد کوفه أمیرالمؤمنین می ایستد جانانه در محراب زمان می ایستد در آستانِ مسجد کوفه نماز صبح، دارد در وجودش سخت دلشوره کنارِ رکعت دوم میانِ مسجد کوفه علی(ع) با جان و دل ذکرِ رکوع آخر خود را قرائت کرد و بند آمد زبانِ مسجد کوفه تنِ محراب لرزید و به خون آغشته شد قبله مسافر شد امام ِ مهربانِ مسجد کوفه نمازش را شکست آن تیغِ لاکردار در سجده به شدّت داد ذاتش را نشانِ مسجد کوفه امان از زانوانِ ناتوانِ حیدر کرار امان از اشک هایِ آسمانِ مسجد کوفه به جایِ نغمهٔ "مولایَ یامولایْ" می پیچد نوایِ "وا علیا" در نهانِ مسجد کوفه به ارکانِ هدایت خورد در ماهِ خدا ضربت به این علت خدا شد روضه خوانِ مسجد کوفه! @golchine_sher
کوثر برای ساقی‌اش آیینه گردانی کند باشد کنارش تا سحر یکسر غزل‌خوانی کند لبریز دریای ادب جامی لبالب مستحب ساقی تب پرواز را پروانه درمانی کند امشب گره وا می‌شود از عقده‌ی این سال‌ها مشکل‌گشایی از غم و از چین پیشانی کند بعد از غروب زخمی‌ات غربت نشین فاطمه بگذار دنیا تا ابد احساس ویرانی کند هنگامه‌ی غُرب حسن آتش زده بر انجمن هر لخته از خون دلش هنگامه در جانی کند محمل به محمل در پی‌ات چشم یتیمان عرب رو از کدامین برج دل آن ماه پنهانی کند دلتنگ می‌میرد نفس در تُنگ هل من ناصرش با حنجر زهرائیش زینب پریشانی کند داغ گُل مهتاب را، آن میخ و دقّ الباب را دلواپسی آب را یک‌باره بارانی کند با صبغة الله وِلا تا شام از کرب و بلا هفتادودو منصور را بر نیزه قربانی کند گفتند چه سنخیّتی با مسجد و آل علی مانده فقط از این میان ملجم مسلمانی کند سیری ندارد سیرت مردان دنیادار را تنها قناعت شیعه با آن مرد میدانی کند نقشِ نگین انبیاء، خضر نبی دیگر کجا پیدا میانِ کوچه‌ها یاقوتِ رُمّانی کند برقافِ سیمرغ یقین، حُبِّ امیرالمؤمنین بگذار تا فتح المبین، پیوسته خوش‌خوانی کند آری «نُریدُ اَنَّ مُن» با طرفه‌العینی شود اذن ظهور یار را امضاء قرآنی کند @golchine_sher
سکوت تلخ نخلستان، حکایت از چه دارد هان؟ مبادا کرده‌ای ای چاه امشب ماه را پنهان؟ نیفتاده چرا عکسِ گلِ مهتاب در قلبت؟ چه کردی با دلِ تنگ و غریبی‌های بی‌پایان؟ چه آسان می‌دهی از دست، ای دنیا بهارت را! عجب داغ  است بازارِ فروشِ یوسف کنعان! ندانستند قدرِ چشم‌های آشنایت را نمی‌گنجد بزرگی تو در فهم غریبستان چراغان می‌کند امشب خدا باغ بهشتش را گمانم می‌رسد امشب برای فاطمه مهمان @golchine_sher
دوباره اومدم چونکه یه عمره شده بنده نوازی کار و بارِت میشینی با دل و جون پایِ حرفام دوسِت دارم! سبک میشم کنارِت دلم خیلی گرفته، بسکه ذهنم همش درگیره و محتاجِ نوره خبر داری! میدونم! آره، اما بذار واست بگم حالم چجوره دلم رو خیلیا خیلی شکستن چه شبها سوختم تا صبح توو تب تک و تنها با گریه مثل هر سال به آغوشت پناه آوردم امشب خدایا از زمونه خیلی خسته م دلم خونه! ندارم حس و حالی میدونم که نمیذاری بمونه شب بیست و یکم دستام، خالی شب قدره، شدم حالا که مهمون بگو بخشیدمت! پیش خودم باش گذشتی از گناهام با یه توبه بدونم بیشتر قدرِ تو رو کاش شب قدره، به قدرِ چند جرعه میشه قسمت بشه رزق شهادت؟! واسه من که حسین(ع) آقامه والله... به قران! اُفت داره مرگِ راحت خودت میدونی که دارم شب قدر به این نیت فقط "جوشن" میخونم میترسم آخه از مردن خدایا شهیدم کن! میخوام زنده بمونم تو رو جونِ همون آقا که دیگه تویِ بستر داره از دست میره یتیما پشتِ در میگن با گریه: دیگه شیر از گلوش پایین نمیره چقد سختی کشید و خسته جون داد بمیرم! رفت با فرقِ شکسته خبر پیچیده توو کوفه، که حیدر- تموم کرده! دیگه چشماش و بسته دلم آتیش گرفت از اینکه باید بسوزن بچه ها از غم توو خونه که تشییع علی(ع) هم خیلی آروم شبیه فاطمه(س) باشه شبونه به دورِ بستر خالی دوباره نشستن بچه ها با چشم گریون حسن(ع) شاید به زینب(س) گفته باشه دو چندان شد غم ِ بی مادریمون ندارن میلِ به افطار، دیگه دلم داره عجب حالِ وخیمی کناره سفره میخونم با گریه یتیمی درد بی درمون یتیمی! @golchine_sher
تاریکم و با نور جلی می آید آن وعدهٔ روزِ ازلی می آید دور و برِ من کاش که خلوت باشد آن لحظهٔ آخر که علی(ع) می آید! @golchine_sher
مرگم فرا رسیده و باید بایستم محکوم به اطاعتِ فرمانِ "ایستم" من یک گناهکارِ زمینگیرم ای خدا من جز شکست خوردهٔ بیچاره کیستم؟! حالا که غیرِ زحمتِ دائم نداشتم راضی به رحمتی که مدام است؛ نیستم گفتند میرسد دم ِ جان دادنم علی(ع) عمری فقط به شوقِ همین لحظه زیستم در فکرِ کفْنِ و دفنِ خودم بارها غروب کنج حرم نشستم و نم نم گریستم حالا که آخرِ همهٔ گریه ها؛ خوشی ست غیر از امیدواری و جز عشق؛ چیستم؟! در قید و بندِ بندِ کفن نیست پیکرم چونکه علی(ع) رسیده و باید بایستم! @golchine_sher
🍃🏴 در عزای شب نوزدهم ماه رمضان 🏴🍃 میانِ غصهٔ پیوسته پنهان است این دنیا پُر از سرمایِ سنگین و زمستان است این دنیا مجالِ استراحت نیست و دارِ مکافات است مشقّت بار و ذاتش فتنه-باران است این دنیا همیشه سهم حق؛ تنهایی و مظلومیت بوده به باطل مایل است و رنجِ دوران است این دنیا دچار غفلتند آری! بهشت کافران است و برایِ مؤمنان والله؛ زندان است این دنیا * بنا شد خارِ چشم و استخوانِ در گلو باشد از آن ساعت پریشانِ پریشان است این دنیا سرِِ ناسازگاری با امام ِمتّقین دارد عجب نامرد و پست و سست پیمان است این دنیا بلایِ جانِ شیرینِ ولی الله شد! دیگر- ندارد ارزشی و سخت ارزان است این دنیا زمان؛ وقتِ سحر در مسجد کوفه توقف کرد زمین فهمید دیگر رو به پایان است این دنیا کسی با نیتِ قتلِ علی(ع) راهیِ مسجد شد از این تصمیم ِپُر کینه؛ هراسان است این دنیا همینکه تیغ را بعدِ وضو برداشت فهمیدم پُر از مؤمن-نمایِ نامسلمان است این دنیا علی(ع) در سجدهٔ دوم چه مظلومانه ضربت خورد از آن ساعت تمام ِ سال گریان است این دنیا "تَهَدّمْتَ"...چه ویران کرد ارکانِ هدایت را چه بی رحم و بدونِ رکن و بنیان است این دنیا فدای آن امام ِ سر به زیرِ سر به مُهری که شد آخر مقتلش محراب و حیران است این دنیا امام ِکعبه؛ خون از قبلهٔ پیشانی اش میریخت نمی بیند پس از این خیر و ویران است این دنیا هزار و چند سالی میشود دردِ بدی دارد پس از حیدر؛ فقط دنبال درمان است این دنیا! * رسول خدا(ص): إنما الدنیا سجن المؤمن و جنة الکافر به راستی که دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است. نفس الرحمن،ص۳۹۶ امالی شیخ طوسی، ج۱، ص۳۵۶ حلیة الاولیاء، ج۱، ص۱۹۸ @golchine_sher
به پایان برده مولا رکعتش را غريبي داده مزد زحمتش را بگو ای مسجدِ کوفه چگونه؟ زده دنیا دوباره ضربتش را.. @golchine_sher
🍃🏴 به امید آمرزش در شب قدر 🍃🏴 با نگاهی شعله ور جانِ مرا آتش بزن در نجف این قلبِ حیرانِ مرا آتش بزن تا طبیبِ مهربان و چاره سازم حیدر است دردمندم کن! بیا جانِ مرا آتش بزن مرهم ِ غیرِ علی(ع) هرگز نمیسازد به من نسخهٔ دارو و درمانِ مرا آتش بزن شهدِ شیرین است حتی خوردنِ زهر از علی(ع) غیر از این گفتم اگر؛ نانِ مرا آتش بزن خواست از من نانِ بی حبّ علی(ع) روزی اگر با غضب یکباره مهمانِ مرا آتش بزن در مسلمانی اگر مولایِ من غیر از علیست(ع) ای خدا معیار و میزانِ مرا آتش بزن نیست قرآنم اگر تفسیرِ اوصافِ علی(ع) هست کاغذ-پاره! قرانِ مرا آتش بزن غیرِ حیدر شد نوایِ نِی نوازی ام اگر بینوایم کن! نیِستانِ مرا آتش بزن جایِ خشم و آتش ِ دوزخ تو را جانِ علی(ع) خرمنِ سنگینِ عصیانِ مرا آتش بزن نفْس ِ بی وجدان مرا بد سست عنصر کرده است غافلم کرده ست! شیطانِ مرا آتش بزن * جانِ آن آقا که زینب(س) سوخت از حالِ بدش بیشتر حالِ پریشان ِ مرا آتش بزن قبلهٔ عالَم چه مظلومانه؛ رو به قبله شد روضه خوان با روضه اش جانِ مرا آتش بزن!   @marziyehatefi @golchine_sher
نگیر از بستر خونین خود پر نکن داغ حسن را شعله ور تر بمان ای عالی اَعلا پدر جان به جان مادرم زهرای اطهر @golchine_sher
شده پاییز در قلبم نمایان پریشانم پریشانم پریشان کجایی ای بهار نام زینب اَمان از ‌تلخی شام غریبان.. _______ کنار بسترت زانو زده ماه وصیت می‌کنی با درد و با آه سپردم روز عاشورا به دستت حسینم را حسینم را به والله @golchine_sher
🍃🌺 و چند بیت 🌺🍃 شایستگی به اهلِ تفاخُر نمی‌دهند بر هر رکابِ بی سر و پا؛ دُر نمی‌دهند خوردیم غبطه بر شهدایِ عزیز که مثل علی(ع) محل به تفاخُر نمیدهند* این را بگو به مؤمنِ حرّافِ بی عمل رزقِ بهشت را به تصوّر نمی‌دهند معیار؛ هست ظرفیتِ ما و ساقیان- پیمانهٔ ترَک زده را پُر نمی‌دهند خشتِ عظیم ساخته بنیانِ کعبه را محض ِ چنین بنا؛ دو سه آجر نمی‌دهند راهِ وصالِ عشق فقط حفظ حرمت است بیهوده اَجر؛ بر ادبِ حر نمی‌دهند مغرورها به دردِ شهادت نمیخورند پرواز را به اهلِ تکبّر نمی‌دهند چندان امید نیست به تأثیرِ ذکرشان آنها که گوش ِ جان به تذکر نمی‌دهند والله در نفاق و ریا نیست غیرِ شر خَیرُالعمَل به اهلِ تظاهر نمی‌دهند دورند؛ از آینه آنها که آن به آن بر سرکشیِ نفْس؛ تلنگر نمی‌دهند! * 📚 حکمت ۴۵۴نهج البلاغه: نکوهش فخرفروشی و قَالَ علی(ع): مَا لِابْنِ آدَمَ وَ الْفَخْرِ؟! أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ وَ آخِرُهُ جِيفَةٌ، وَ لَا يَرْزُقُ نَفْسَهُ وَ لَا يَدْفَعُ حَتْفَهُ. فرزند آدم را با فخر فروشى چه كار؟ او كه در آغاز نطفه اى گنديده، و در پايان مردارى بد بوست، نه میتواند روزىِ خويشتن را فراهم كند و نه مرگ را از خود دور نمايد. @golchine_sher