eitaa logo
گلچین شعر
13.9هزار دنبال‌کننده
749 عکس
260 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
بنی صهیون که می‌دیدند تنها برج خیبر را کنون دیدند بازوهای قدرتمند حیدر را مگر پرچم نبود این سال ها بر دوش فرزندی؟ که مرحب نیمه شد تاپا، پدر چون تیغ زد سر را و بعد از یک هزار و چند سال از قلعه‌ی سینا به بیرون آورد بازم علی از پاشنه در را شناسانده فراوان قوم دشمن را به ما قرآن همان‌هایی که آزردند در هر جا پیمبر را چه فرقی می‌کند بِن عبدَود، باراک و بنیامین هر آن‌جایی که کرده ذوالفقاری قصد کافر را پیامی داشت، غرش نه! صدای آرش و زلزال ازین پس در خیالت دفن باید خبط دیگر را تعهد کرد آن شب بر فراز کربلا سجیل و هم با مسجد الاقصی که کوبد مشت آخر را @golchine_sher
با عرض تسلیت به رهبر معظم انقلاب اسلامی، ملت شهید پرور ایران و تمام مردم آزاده خواه جهان این همه سیل که از‌ ابر خراسان می‌ریخت اشک بوده‌است که در اصل ز چشمان می‌ریخت پس عجب نیست که این‌بار به روی مشهد غصه بیش از همه‌ی خطه‌ی ایران می‌ریخت با خبر بود «رضا» صحن که می‌شد لبریز حزنِ انبوه که در هیکل باران می‌ریخت آخرش درشب میلاد عجب قیمت یافت گوهری دیده که در محضر سلطان می‌ریخت خاطرت هست که بر گونه فشاندی هربار؟ بعد از بین محاسن که به دامان می‌ریخت به گمانم که در آغوش «علی» افتاده ست قطعه های بدن خسته که از جان می‌ریخت @golchine_sher
نخستین درد اگرچه هم‌چنان اندوه ما مردم، فراوان است اگرچه روزگار ما جماعت، نابسامان است زمین نا مهربانی کرده گرچه سال‌ها با ما و دست آسمان‌ها بر سر ما سنگ ریزان است تمام پهنه‌ی دنیا شده انگار بر ما تنگ جهان با وستعش هرچند بر ما مثل زندان است خبردارند «حال ما سبک بالان ساحل‌ها» که حال خاطر این روزهای ما پریشان است چنین بی‌خانمانی داستان تلخ حالا نیست بنای خانه‌ی ما از زمان دور، ویران است برای ما چه تفسیری مگر این زندگی دارد؟ که دریای دل هر لحظه‌ی ما رو به طوفان است نیازی نیست شرح ماجرای ناتمام ما میان سینه‌ها انبارِ صدها رازِ پنهان است به رغم اینکه غم‌چون کوه روی شانه‌هاداریم نخستین درد ما اکنون نبود سرو لبنان است به خون خواهی سید! تا ابد ثابت قدم هستیم چه فرقی می‌کند لبنانی یا اهل خراسان است؟ سپس ما را اگر بیروتیان خوانند بیگانه چه باکی هست وقتی پای مرز کفر و ایمان است به مناسبت شهادت سردار سرافراز خط مقدم جبهه جهان اسلام در مقابل صهیونیزم و استکبار- سید حسن نصرالله @golchine_sher
مشت آخر بنی صهیون که می‌دیدند تنها برج خیبر را کنون دیدند بازوهای قدرتمند حیدر را مگر پرچم نبود این سال ها بر دوش فرزندی؟ که مرحب نیمه شد تاپا، پدر چون تیغ زد سر را و بعد از یک هزار و چند سال از قلعه‌ی سینا به بیرون آورد بازم علی از پاشنه در را شناسانده فراوان قوم دشمن را به ما قرآن همان‌های که آزردند در هر جا پیمبر را چه فرقی می‌کند بن عبدود، باراک و بنیامین هر آن‌جایی که کرده ذوالفقاری قصد کافر را پیامی داشت، غرش نه! صدای آرش و زلزال ازین پس در خیالت دفن باید خبط دیگر را تعهد کرد آن شب بر فراز کربلا سجیل و هم با مسجد الاقصی که کوبد مشت آخر را @golchine_sher