eitaa logo
گلچین شعر
15.3هزار دنبال‌کننده
947 عکس
321 ویدیو
13 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
موجی احاطه می کند روح و روانم را در چشم تو وقتی که می جویم نشانم را تا آفتابی می شوی در چشم بارانی دنیا تماشا می کند رنگین کمانم را چشم تبر را هر زمان که دور می بینی بر روی شانه میگذاری آشیانم را دلتنگ گلهای بهاری می شوی و من اردیبهشتی می کنم رنگ جهانم را بادی که سرنخ از تو و دست تو میگیرد پر می کند از بادبادک آسمانم را کوهی درون قلب من آرام خوابیده بیدار کن با دست خود آتشفشانم را @golchine_sher
باید که همیشه خوشقدم باشی مرد حیف است که تو حامل غم باشی مرد ای خادم مشهدُ رضا پیدا شو باید شب میلاد حرم باشی مرد @golchine_sher
زانو نزدی سرو رشیدم در پیش مقامات سیاسی در راه وطن ز جان گذشتی هستی تو شهید دیپلماسی در وزارت خارجه آری عشقت به وطن چه منجلی شد با تلاش تو عزت ایران دیدیم که بین المللی شد گوشت به دهان رهبری بود دادی به وطن تو عزت ای مرد دیدیم برای کشور خود کردی چقدر تو خدمت ای مرد برجام نشد بهانه ات که خاک و وطنت را بفروشی میخواستی از جام شهادت یک عمر می ناب بنوشی بازی سیاسی همه جا بود اما تو به فتنه تن ندادی در روز ولادت رضا جان بر شانه ی عرش سر نهادی @golchine_sher
انتخابات طوفان میان قلب مواج تو برپاست هر قطره یِ شور آفرینت مثل دریاست رد می شویم از خشم نیل و موج هایش وقتی عصای قدرت تو دست موساست ای هم وطن با استواری گام بردار رای من و تو انقلاب دوم ماست با دشمنان هر روز در جنگیم و این بار خط مقدم پای هر صندوق آراست ما مرد میداندار پیکار و جهادیم این سرزمین عمری ست مهد آرمان هاست باید به استقبال خورشید جهان رفت وقتی تمام ترس شب از صبح فرداست @golchine_sher
از باد و طوفان ها نمی ترسد عبایت آسوده تکیه می زند بر شانه هایت از کفتر جَلد تو گنبد را گرفتند در آسمان پیدا شد اما ردپایت در لا به لای "جامعه"باریده هر روز ابر زیارت نامه خوان سامرایت ذکر لبان حضرت عبدالعظیمی نام تو کرده مردم ری را هدایت هر بار در سجاده ات جریان گرفتی سیراب شد حور و ملک با ربّنایت تو جد قائم هستی و در اوج غم ها ذکر فرج بوده همیشه در دعایت @golchine_sher
روز وداع سرخ تو آغاز طوفان است ایران به فکر انتقام خون مهمان است پرواز کردی و به سمت آسمان رفتی چون آشیانت در بلندی های جولان است دور از وطن صبح غریبی رفتی از اینجا حتی عروج تو شبیه مرد میدان است از عید قربان های هاجر کم نخواهد شد از بس که اسماعیل در ایلش فراوان است هر کس گذشته از طریق القدس میداند سرشار از عطر قدم های شهیدان است قرآن بخوان با آن صدای عرشی ات ای مرد سوگند بر خونت که صهیون رو به پایان است @golchine_sher
غم اگرچه در دلم خروار پیدا می شود دلخوشم که در حرم غمخوار پیدا می شود اهل پروازم شنیدم از کبوتر های تو آسمان در صحن تان بسیار پیدا می شود سینه ی پر رمز و رازم را تَوَرُق کن ببین غصه ها در مخزن الاسرار پیدا می شود خوش به حال آدم گم گشته ای که عاقبت در هیاهوی های این زوار پیدا می شود عرش هشتم هستی و صدها فرشته بی قرار در حرم با چادر گلدار پیدا می شود خادمانت مردِ میدان اند و می دانم چقدر بین این جاروکشان سردار پیدا می شود شاعرت هر چند با دستان خالی آمده توی جیبش کاغذ و خودکار پیدا می شود @golchine_sher
چشم گلدسته ی شهر از غمتان می گرید رفتی و ماذنه هم جای اذان می گرید با تو و خنده ی سرخ تو بهاری می شد سیب لبنان که در آغوش خزان می گرید پدر امت مظلوم،ابو هادی جان چشم بیروت تو با پیر و جوان می گرید آه از رجعت سرخ تو به جوش آمده است این همه خون که میان شریان می گرید با پر و بال شهادت به کجا رفتی که آسمان از غم تو مویه کنان می گرید انفجار از تو گذشت و وسط رقص جنون تن صد پاره ی تو با هیجان می گرید آیه ی"نصرُ من الله"شده ورد لبش کودک غزه اگر در خفقان می گرید @golchine_sher
تو که از کشتن گنجشک ها پروا نداری خبر از قدرت سجیل های ما نداری؟ ستاره بازی پهپاد های ما نشان داد تو حتی اختیار آسمانت را نداری چنان آشفته ای با موج هر الله اکبر که خواب راحتی از دست طوفان ها نداری جهان بیدار شد با وعده های صادق اما تو درکی از طلوع سوره ی اسرا نداری نمی فهمی جهاد فی سبیل الله ما را برای این که در تاریخت عاشورا نداری تو ناپاکی و دنیا با فرارت خوب فهمید که جایی در کنار مسجدالاقصی نداری @golchine_sher
شهید_یحیی_سنوار همیشه میخورد غبطه به حال پیکر تو شهادت را ببیند هر کسی از منظر تو تپیدن می گرفت از گام هایت قلب میدان مگر طوفان الاقصی بوده نام دیگر تو؟ گمان کرده که در پستو شدی پنهان، ولیکن به میدان آمده از شوق خنجرها سر تو تو با آزادیِ دربند زندان ها چه کردی؟ که می گیرد سراغ آسمان را از پر تو نشان دادی که مرد جنگ و پیکار و قیامی همین که در کف میدان بنا شد سنگر تو همین چفیه که دور گردنت داری سرآخر بسازد سَنبُل از آن چهره ی جنگاور تو @golchine_sher
شهید_سید_هاشم_صفی_الدین عبای خاکی تو زیر آوار مرا با گریه یاد مادر انداخت سعادتمند بودی و شهادت تو را با دشمنان دین در انداخت دلت بیروت خونین بود و باید به قلب حادثه پر می کشیدی میان معرکه مثل شهیدان به جمع دوستانت می رسیدی حماسه آفرین بودی و دیدیم میان مشتهای تو خطر را به لرزه در میامد هر که می دید به روی شانه های تو تبر را سحر انگیزه ی چشم ترت بود اذان تکثیر می شد از صدایت چه در سر داشتی در زیر آوار که خلوت کرده بودی با خدایت قسم بر نام والا و شریفت تو را در آسمان ها برگزیدند برای امتداد راه پاکت شهادت را به شوقت آفریدند @golchine_sher
چشم آدینه ی ما یکسره بارانی بود هر چه غم بود، در این غیبت طولانی بود ای که سرچشمه نوری، اگر اینجا بودی کی در این شهر نیازی به چراغانی بود می رسیدی و شبی بغض قفس وا می شد می پرید آن همه پروانه که زندانی بود گندم از نور وجود تو تلالو می یافت حاصل مزرعه هر سال فراوانی بود باز با هُرم نفسهای شما برمی خاست خاک دل مرده که در خواب زمستانی بود پا به پای غم دلتنگی ما آب شده شمع میلاد تو هر چند که نورانی بود باز با غربتِ تنهایی خود سر کردی گرچه این شهر پر از جشن خیابانی بود @golchine_sher