دوباره، هشتمِ شوّال و داغِ صحنِ رضوانَت
نمک، بر زخم هایِ سینه ی یکدانه ریحانَت
دوباره، موجی از خونِ جگر در خاطرِ زینب
هجومِ زخمِ تازه از غروبِ تیر بارانت
دوباره کاروانی از پرِ پرواز زائر ها
به دنبال نشانی از سرِ زلف ِ پریشانَت
ببار ای آسمانِ بی قرارِ شهرِ پیغمبر
چه شد؟ آن مرقدِ پرنورِ جنّت آفرینانَت
بخوان با ذکر زین العابدین همواره مادر را
نشان از صبح صادق داری ای جانم به قربانت
درونِ سینه داری چشمه ی عرفانِ باقر را
زلال آسمان ها می شود روزیِ مهمانت
کنارِ تربتِ ام البنین سر می زند هر دم
هزاران لاله ی عباسی از بغض دوچندانَت
چراغی را که ایزد برفروزد شعله وَر باشد
جهانی می شود روشن شبی از چلچراغانت
نمایان کن به دست سبز خود باغِ بهارت را
بپیچد در بقیع عطرِ گل یاس از گلستانت
#اللّهمَّ_عَجَّل_لِوَلیّکَ_الفَرَج
#لعن_الله_علی_آل_سعود
#مریم_محبی_نژاد_کرمان_نرماشیر
#عضوکانال
@golchine_sher
حالِ و احوال جهان زار و اَسفناک نبود
اینچنین غم به دلِ عالم افلاک نبود
کینه؛ شمشیر شد و خورد به ایوانِ بقیع
هیچ شرمندگی از آیهٔ "لولاک" نبود
گنبد آوار شد و ریخت به هم گلدسته
این خرابی که در اندازهٔ إدراک نبود
مادرش هرزه و نام پدرش نامعلوم
ذاتِ آنکس که چنین کرد جفا؛ پاک نبود
شیعه گریان؛ به امامانِ خودش داد سلام
تا به این حد دلش آزرده و غمناک نبود
ناسزا گفت به زوّار و خدایا ایکاش...
دشمنِ آل علی(ع) این همه هتاک نبود
پشت دیوار؛ به زیرِ قدم ِ زائر، کاش-
جایِ سنگِ مرمر؛ یکسره خاشاک نبود
حرمی داشت برای خودش اینجا، روزی...
اینچنین خلوت و بی نوحه و پژواک نبود
دور تا دورِ مزارش به خدا داشت ضریح
این همه دور و برِ قبرِ حسن(ع)؛ خاک نبود!
#سلام_بر_چهار_امام_غریب_بقیع
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#لعن_الله_علی_آل_سعود
#مرضیه_عاطفی
#عضوکانال
@golchine_sher