پشت هر دردی
دردی قایم شده
آوارهای خانه ام را کنار زدم
همسرم را پیدا کردم
جنازه ی همسرم را کنار زدم
فرزندم را پیدا کردم
همسرم را در همان خاکی دفن می کنم
که فرزندم را از آن بیرون کشیدم
دشمن نمی داند
ما کشاورزیم
و زمین های ما را مجانی شخم می زند
دشمن نمی داند
ما دانه ایم
و بر سرمان می کوبد
به بازی برگردیم
جنازه همسرم را پیدا کردم
فرزندی در شکمش زنده بود
دشمن نمی داند
فلسطین خاک است
و نمی شود خاک را خاک کرد
#غزه
#فلسطین
#طوفان_الاقصی
#محمد_توکلی
@golchine_sher
غزه (پروانه های سوخته)
چشم می بندم نبینم سینه های سوخته
اشک می ریزد پرِ پروانه های سوخته
یک غزل در من چرا شوق شکفتن می کند
در میان این همه آیینه های سوخته
بند بند شعر من غمخانه ی قدس شریف
نقش این گفته همان دیوانه های سوخته
در میان کوچه ها خون مکرر جاری ست
مادرانی مانده با دردانه های سوخته
روی اشک کودکان عکس رخ مادر شکفت
وای از این بی مادری با لانه های سوخته
یک کفن آماده کن صدها بدن در انتظار
دست و پا افتاده در این خانه های سوخته
روز و شب فریاد خون میجوشد از دیوارها
گمشده طفلی در این ویرانه های سوخته
ای دریغ از ابر باران زا و مشتی آب شرب
تشنه مانده غزه با کاشانه های سوخته
یا علی را قرص محکم تر بگو خیبر شکن
تا بسوزانی تمام کینه های سوخته
#محمد_توکلی
#عضوکانال
@golchine_sher
حضرت مادر
چشمان من به آمد و رفت تو خو نکرد
در سینه ام دلی نفسی های هو نکرد
من از دیدار غریبی به تنگ آمدم ولی
با سختی فراق مرا رو برو نکرد
ای تب ،شقیقه ی آتش گرفته را نسوز
جایی که اشکهای گرم تو را آرزو نکرد
این آبروی رفته دو روزی دگر بریز
گویا دل شکسته کسی آبرو نکرد
ای باغبان به دلخوشیت غبطه می خورم
هرگز گلی به خار تنش گفتگو نکرد
گفتند که عاشقی ره بی راه رفتن است
کو رهروی که راه خطا شستشو نکرد
پایش به سنگ خورد ولی بر نگشت هیچ
رازی نهفته داشت کسی جستجو نکرد
یاد مسیح و حضرت مادر بخیر باد
جز عشق بر صلیب حقیقت وضو نکرد
آخر میان این همه گفت و شنود و حرف
با صیغه مبالغه هم اشک رو نکرد
#محمد_توکلی
#عضوکانال
@golchine_sher
شطرنج رنج
اصلا بگو چرا به خطا می کِشی مرا
من پیر سال و ماه به عصا می کِشی مرا
پیوند زن به سینه ی تنگ شکسته ام
این جام تشنه را به فنا می کِشی مرا
انگشتر عقیق مرا دزد برده است
آیینه بین ببین به ریا می کِشی مرا
شطرنج رنج مرا مات کرده اند
با اسب لنگ به کجا می کِشی مرا
این سنگ ها که بر سر سینه میزنی
اخر شبی به خطا می کِشی مرا
من طالب حقیقت محضم به ناروا
با سفسطه به دار بلا می کِشی مرا
انگاره ها ی عشق مگر جا بجا شده
ازاین صراط ره به قفا می کِشی مرا
من زاده نجابت خاکم در این زمین
ایران من وطن ، به فدا می کِشی مرا
هشدار روز حادثه ده روز مانده است
چاووش را بخوان که به کرب و بلا می کِشی مرا
#محمد_توکلی
#عضوکانال
@golchine_sher
السلام علیک یا اهل بیت النبوه
تن جدا افتاده از انگشت و انگشتر جدا
قامت قاسم جدا ،اکبر جدا ،اصغر جدا
یا حسین زینب وآن شیهه های ذوالجناح
روز عاشورا شده هر ساله چون محشر جدا
مشک پاره یک طرف دستان عباسم جدا
خجلت از رو عزیزان با تن بی سر جدا
ضجه ی زینب جداو درد زین العابدین
اشک چشم جبرییل و چشم پیغمبر جدا
خیل غمبار ملائک یا حسین درآسمان
چاه و نخلستان جدا محراب با حیدر جدا
زاریِ ام البنین و شیون واشک رباب
شعله ی آتش جدا و دامن دختر جدا
مَهر زهرا آب بودو چشم شیعه چشمه سار
تشنه لب دُر دانه های ساقی کوثر جدا
کاروانی می رود باقلب های بی قرار
روی نی قرآن جدا سرهای بی پیکر
جدا
#محمد_توکلی
#عضوکانال
@golchine_sher
بغض اندوه نگاهت را به مژگانت نریز
اشکهای بی حسابت را به دامانت نریز
مو پریشان کن به روی شانه اما بعد ازآن
ناز را مابین اندام گل افشانت نریز
اخم زیبای میان طاق ابرو را بگیر
غمزه ها را دردوچشم اشک ریزانت نریز
صبر کن وقت دقایق های تلخی طی شود
بیش ازاین غمباد را در چشم گریانت نریز
مست کن با عطر گیسویت تمام باغها را
دلبریها بر لبان و چشم خندانت نریز
سروخوش بالا بلندم شور شیرین کیمیاست
عشق را برکوهکن بسپار و بر جانت نریز
حاصلی جز غم ندارد عاشقی ؛ دیوانگی
عاقلی کن یک نظر ایمان و پیمانت نریز
#محمد_توکلی
#عضوکانال
@golchine_sher