eitaa logo
گلچین شعر
13.8هزار دنبال‌کننده
705 عکس
254 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
چه خوب کوک شد این دل به ساعتِ رمضان که میرسد سرِ خوانِ ضیافتِ رمضان چه رمز و راز شگفتی ست،از همه لب ها به گوش می شنوم من،عبارتِ رمضان عجیب غرق تماشا،عجیب حیرانند زمین و هفت سما از قیامتِ رمضان چقدر زشتی و عصیان چقدر تاریکی بچرخ سوی چراغ هدایتِ رمضان به پای من ننویس این غزل نماها را!. به پای مهر نویس و ارادتِ رمضان @golchine_sher
آتش بیار معرکه شد،چون زبانه شد قربانی فریب و خضاب زمانه شد نیرنگ دوستان دغل را به جان خرید بی اعتنا به صحبتی دوستانه شد تلخم نمود تلخی این اواخرش برجان من کلام او تازیانه شد پرواز کرد سوی سیاهی،بدونِ من این طیر قدسی من بی آب و دانه شد میخواستم که نقل کنم ظلم یار را اما دریغ،یک غزل عاشقانه شد @golchine_sher
جانانه بریز باده ی غم غزه مستانه بخور سبوی ماتم غزه ایران همه حامیّ تو بوده ست چه باک گورِ پدرِ تمامِ عالم غزه! @golchine_sher
نخورده مُهر طَرَب بر شناسنامه ی من قرینِ سوز و گداز است،آه،چامه ی من بریده است دلم از جهانِ قاتل عشق همیشه زار و سیاهست رنگ جامه ی من! وفا که دور ترین اصل در تخیّل اوست دریغ،رکن شده در مرامنامه ی من! همیشه غرقه ی خون است دفتر شعرم به جای جوهر خون میچکد ز خامه ی من شده ست قبله ی من روی روح افزایش به نام چشمِ غزالست هر اقامه ی من پر از امید وصالم دراین هوای غمین! فسرده شد گلِ آفاق از شمامه ی من خزانِ زرد ملولم،خزانِ درد زده به سوی سبز بهارست این ادامه ی من! بدان که تا شَرَفِ وصل روی ماهت،عشق غم است حاکمِ هر چامه و چکامه ی من @golchine_sher
افسرده ایم ما،غَزَلا یار ما کجاست؟! در این رکود،گرمیِ بازارِ ما کجاست؟! هر روز ما به معرکه با جاهلان گذشت لبخند فتح بر صفِ پیکار ما کجاست؟! دل را به نام عشق به دریا می زنیم.. اما نگاه یار به ایثار ما کجاست؟! نورِ جهان سرابِ مهیبی برای ماست! جانا بگو که سایه ی دلدار ما کجاست؟ دردیم و هیچ مرهمِمان نیست جز وصال بغضیم،اشک های پرستار ما کجاست؟ @golchine_sher
دعا کنیم که امشب شبِ بلا نشود دعا کنیم که *سید*،ز ما جدا نشود دعا کنیم از آتش دوباره گل بدمد! دعا کنیم که آتش،حریف ما نشود! . @golchine_sher
چرا نماز و دعاهام،مستجاب نشد؟ چرا نماز و دعا بانیِ صواب نشد؟ دو چشم من شده خونبار از غمت،سید چرا ز سوز غمِ تو،دلم کباب نشد؟ هزار بار دل و جان فدای نام تو باد چرا ز نام بلندت،خجالت،آب نشد؟! بریده ام،ز هیاهو،بریده ام ز حیات دلم رضاست بمیرم،سرم مجاب نشد!. جهان دچار تلاطم شده ست و میلرزد چگونه عرش به روی زمین‌خراب نشد؟! شهید راه علی جان،رجائیِ ثانی! بدان که بعد تو این شعر،شعر ناب نشد!.. @golchine_sher
در دام عنکبوت فریبم،نجات کو؟ اندوه مرگ یک ضربانم،حیات کو؟ اسپند روی آتشم و آه،دوستان! در راه عشق دور و مهالم،ثبات کو؟ دردا که ذره ذره ی قلبم دریده شد! آماده ام برای نوشتن،دوات کو؟ لب تشنه ی حقیقتِ محضم،کجاست،آب؟ من ساقیِ عطش زدگانم،فرات کو؟ احساس من فقط غم و رنج است،ای خدا دیگر تبِ اقامه ی صوم و صلات کو؟ تلخ است طعم شعر غم انگیز بی کسیم! اینجا برای شعرم شاخِ نبات کو؟ @golchine_sher
بین این هلهله تنها شده باشی،سخت است یار و همراهِ غزل ها شده باشی سخت است هر چه با رود دَوی، باز به دریا نرسی مایه ی خنده ی دریا شده باشی سخت است همه از هر طرفی بر تو کنایه بزنند از غم و درد،سراپا شده باشی سخت است همه با دست،تو را تیرِ اشارهِ بزنند! هدفِ قابِ تماشا شده باشی سخت است! یوسفی نیست که دستم بدهم بر دستش همچو پیریِّ زلیخا شده باشی سخت است درد من مرهمی از جنسِ رفاقت میخواست سال ها غرق تمنا شده باشی سخت است!.. ای خدا این گرهِ کور مرا بازش کن اینچنین غرق معما شده باشی سخت است @golchine_sher
بیا زلال شویم و خوشی رقم بزنیم -بساط این همه تزویر را به هم-بزنیم اگر به حال زمانه همیشه معترضیم بیا ز خوبیِ حالِ زمانه دم بزنیم! بیا که بر لبِ هم،عاشقانه بوسه زنیم بیا که توی خیالاتمان،قدم بزنیم رسیده ایم به جایی که شعر،راحتِ ماست! بیا قدم بزنیم و بیا قلم بزنیم! وصال،دور و دراز و وصال،ناممکن! بیا به قاف تمنای مان،علم بزنیم!.. @golchine_sher
آه من منتظرم تا پر و بالم بدهی قدرتِ دیدِ فراسویِ خیالم بدهی! خالقا تشنه ی اسرار حقیقت هستم! کاش یک جرعه از آن آب زلالم بدهی! با زبان، حرف دلم را احدی درک نکرد!.. کاش حرفی به زبان بازی لالم بدهی! هر چه می آید و من می روم او دور تر است! کاش یک راه میانبر به وصالم بدهی! رازی ام من به رضایت،اجلم نزدیک است من که حسرت زده ام کاش مجالم بدهی! مرغ دل در قفسِ تن به ستوه آمده است کاش یک شب پر و بالی به خیالم بدهی! @golchine_sher
شبیه ماه نباشم چه میکنی با من چراغ راه نباشم چه میکنی با من نهیب میزنی و من به جنگ می آیم که با سپاه نباشم چه میکنی با من همیشه درد،امیرِ جهانِ ساده ی توست غریق آه نباشم چه میکنی با من؟ ستارگانِ خیالت به آسمانِ من اند.. شبی سیاه نباشم چه میکنی با من؟ تو رهگذار منیّ و منم محلِّ عبور که تگیه گاه نباشم چه میکنی با من همین همین لب و بوسه،همین مرا کافی ست زیاده خواه نباشم چه میکنی با من؟ @golchine_sher
سلام من درود من ثناگوی خداوند است قیام من قعود من ثناگوی خداوند است به وقت شادی و غم ورد یا رب بر لبم جاری ست فراز من فرود من ثناگوی خداوند است منم زندان خاک اما نگاهم آسمان بین است که دنیای کبود من ثناگوی خداوند است خدا روح خودش را در نهاد ما تجلی داد!. سراپای وجود من ثناگوی خداوند است سرودن نعمتی زیباست از دریای جود حق که طبع خوش سرود من ثناگوی خداوند است :: :: :: دلش را تا به دست آرم دل خود را به او دادم زیان یا هر چه سود من ثناگوی خداوند است @golchine_sher
چشمم عروج چلچله را در نظاره است از داغ یارمان جگرم پاره پاره است امروز رنگ جامه ی هر بوستان سیاه امروز در زمین و زمان سوگواره است!. آغاز شد حکومت شب بر زمینمان خاموشی صلابت ماه و ستاره است پاداش این جهاد تو انوار قدسی است دیبای عرش بر تن تو خوش قواره است در راه عشق،بخشش جان عین زندگی ست.. در راه نور دادن جان راه چاره است! @golchine_sher
خوش نشسته با سه تارش تک نوازی میکند با زلالِ موی لَختش، باز بازی میکند! با رقیبان ناز و عشوه با رقیبان سور و سات با من اما بی وفا گردن فرازی میکند لای در می ایستم میبینمش در باشگاه.. پُر تکاپو، سخت تمرینِ هوازی میکند! من که از مجهول چشمانش رکب ها خورده ام!. با زبانِ چشم! تدریسِ ریاضی میکند این تغزل، از دو چشمم خون شد و فواره زد! بلبلِ طبعم چه غمگین،شعر سازی میکند! @golchine_sher
کشیده تا به ثریا حصار فاصله ها رسانده جان به لبم تیغ شکوه و گله ها صدای ناله ز هر باغ میرود تا عرش که غصّه غدّه شده،در گلوی چلچله ها فریب ناز تو را خوردم و اسیر شدم اسیر فاصله ها و اسیر فاصله ها مرا ز شور گرفتی مرا به شر دادی ز من ثبات گرفتی چنانکه زلزله ها!.. به تیر مکر و ریا دورمان زدند،دریغ دریغ از ستم آشکار حرمله ها.. به یاد چشم سیاهت همیشه میسوزم که بود برق نگاهت جواب مسئله ها @golchine_sher