#مرثیه_حضرت_فاطمه_الزهرا(#س)
شعر شب با ناله چون آغاز شد
ناگهان آغوش احمد باز شد
پر گرفت از خاک عالم شد جدا
شعله ها زد آتشش در قلب ما
دخت احمد رفت و عالم غم گرفت
شور برپا گشت و دل ماتم گرفت
ذکر لب ها شد سلامی بهر او
او که ضربت زد به پهلویش عدو
چون علی بشنید ، هی میزد به سر
گفت بعد از تو جهان شد پر شرر
چشم ها پرخون شده گردیده تر
جام ماتم ، سیل غم ، اشک از بصر
ماجرا از در شنو ، سیلیّ ِ کین
روی مادر شد کبود آن را ببین
سوز دارد ، میرسد بیداد ها
هر قدم هی ناله ها ، فریاد ها
مادرم ای در دو عالم بهترین
محرم اسرار ختم مرسلین
دخت احمد رفت و ما دلخون شدیم
باز هم با ماتمش محزون شدیم
روز و شب بر اهل ایمان شد سیاه
پیش چشمانم جهان گشته تباه
قصه کم کم رو به پایان میرود
لحظه لحظه از غمش جان میرود
ای غریب از داغ زهرا ناله کن
روزها را گریه شب را ناله کن
#محمد_جهان_زاد_غریب
#عضوکانال
@golchine_sher