eitaa logo
گلچین شعر
17.5هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
458 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
مائیم گرفتار رها در قفسی چند چون بوته ی در سیطره ی خار وخسی چند از باغ پر از این همه رنگینی گلها مانده است به ما از تب چیدن هوسی چند چون نیمکت صامت در گوشه باغیم مائیم و تماشای هوا و هوسی چند فریادِ چه؟ وقتی که نداریم امیدی از ظلمت چشمان تو فریاد رسی چند گرد است زمین می رسم آخر به تو روزی امروز نه! فردا نه! پس از پیش و پسی چند ای عشق مدارا نکن و داغ عطا کن داریم هنوز از برکاتت نفسی چند @golchine_sher
چشمان جهان خیره به طوفان تو بود دل در گرو زلف پریشان تو بود ایران ایران این همه همدل با تو جانها به فدای چشم گریان تو بود _____ ما همدل و هم نوای باران هستیم ما زاده خشم و رزم طوفان هستیم باهر خبری از تو به جنگ آماده دلداده رزم گاه لبنان هستیم _____ خنجر به گلوی ماست، اسماعیلیم ما وارث عرصه فرات و نیلیم با بیرق کاوه و کمان آرش در فکر فروپاشی اسرائیلیم @golchine_sher
شاید کلام عوض شده باشد ،سلام نه ! لحن و بیان عوض شده باشد، کلام نه ! شاید به اقتضای زمان حرف های ما شکلی جدید یافته اما مدام نه ! شمشیر ذوالفقار درخشان در آسمان در دست حیدر است میان نیام نه! ما را شراب وصل طهورا شهادت است این زهر مارهای به تنگاب و جام نه! ما همچنان به عهد وفادار مانده ایم سر می دهیم و پشت به اصل نظام نه ! این خاک عرصه گاه شهیدان شاهد است جولان سرای دشمن صهیون مرام نه ! ما مثل کوه پشت نظام ایستاده ایم سر می دهیم و موی سری از امام نه ! با شادمانی از گذر فتنه رد شدیم با جان به عرصه رفت نه با حرف خام !نه ! یاران مبارک است شهادت ، مبارک است داغ شما نیافت ولی التیام نه ! @golchine_sher
همان که درد به من داده بود درمان داد همان که وصل عطا کرده بود هجران داد زمانه باده ی رنجی که قسمت ما بود به دست باده فروش درست پیمان داد برای ساختن گوهری درخشان تر خوشی به حور و پری رنج را به انسان داد میان این همه سوداگران بازاری مرا گران به کف آورده بود و ارزان داد به دوک پیرزنی هم نیارزد این یوسف عزیز مصر به او ارزش دوچندان داد همان کسی که به جان پروراندمش عمری مرا کنار زد و دل به کنج زندان داد نه وصل قسمت ما شد نه عشق بازی دوست به نیمه ها نرسیده به قصه پایان داد @golchine_sher
مائیم گرفتار، رها در قفسی چند چون بوته ی در سیطره خار وخسی چند از باغ پر از این همه رنگینی گلها مانده است به ما از تب چیدن هوسی چند چون نیمکت صامت در گوشه باغیم مائیم و تماشای هوا و هوسی چند فریاد چه ؟ وقتی که نداریم امیدی از ظلمت چشمان تو فریاد رسی چند گرد است زمین می رسم آخر به تو روزی امروز نه !فردا نه !پس از پیش و پسی چند ای عشق مدارا نکن و داغ عطا کن داریم هنوز از برکات ات نفسی چند @golchine_sher