eitaa logo
گلچین شعر
13.6هزار دنبال‌کننده
637 عکس
240 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
رسیده تا کفن بر تن کند خواب درختان را چرا پس جشن می گیریم آغاز زمستان را چرا از سینه تنگ انار خون‌جگر با شوق در آوردیم دانه دانه‌ی غم‌های پنهان را چرا دل را به فال نیک حافظ خوش کنم امشب که سرما استخوان سوزانده پشت شیشه گلدان را که حسرت خورده کودک جای شیرینی و بابایش خریده با تمام پول خود، یک تکه نان را صداقت ، عشق ، خنده ، دوستی ... بازار را گشتم گران کردند بی‌انصاف‌ها اجناس ارزان را کلاغ شب، دروغ تازه با خود داشت ، ما اما پراندیم از سر سرگشته افکار پریشان را بیا یک چلچراغ از آیه‌هایش نور برداریم برای عکس، روی میز نگذاریم قرآن را چراغ ماه را با آه گاهی می توان افروخت بیا روشن کنیم ای یار ،سقف این شبستان را شب یلداست ، اما بی هراس از سلطه ظلمت سحر، با آفتاب آغاز خواهم کرد پایان را @golchine_sher
تقدیم به سیدالشهدای خدمت ... پیِ خورشید ، شب تا صبح ، در سوزِ مِه و باران به گریه تاخیم از غرب تا شرق ارسباران به گریه رد شدیم از کوه و جنگل ، برف می‌بارید سکوت شب به هم می‌خورد ،نم نم حرف می‌بارید در آن کوه و کمر ، پژواک ایمان سخت دیدن داشت صدای یا رضای مردم ایران شنیدن داشت صدا ، همراه بوران ، در سکوت دشت می‌پیچید دعا ، با نام پیچک ، بر قنوت دشت می‌پیچید نمی آمد به چشم هیچکس از بی قراری ،خواب کجا چیره شده یکبار بر چشم انتظاری ،خواب به ظلمت تاختیم و صفحه تقویم فردا شد گذشتیم از شبِ ناباور و خورشید پیدا شد چه خورشیدی که صبحش در شفق انگار مقتل بود طلوعش از ته یک دره در اعماق جنگل بود چه خورشیدی که رمز ذکر یا قدوس می‌دانست که خود را خادم شمس الشموسِ توس می‌دانست شهادت آرزویش بود و شد تعبیر رویایش پس از یک عمر خدمت ، رفت در آغوش مولایش @golchine_sher
یا حسین... به چشمانِ برادر دوخت اَندوهِ نگاهش را و پشت ابری از تیر سه سر گُم کرد ماهش را علم روی زمین یعنی سپاهی بی علمدار است علم روی زمین یعنی که او پشت و پناهش را ... گرفت او آخرین سر_دار خود را روی دستانش به تیر دشمنان داد آخرین مرد سپاهش را و می دانست آهش آسمان را تیره خواهد کرد که غم می دید از هر سو ، فرو می خورد آهش را «صراط المستقیمِ» چشمهایش را نفهمیدند فقط تیر سه شعبه رو به او کج کرد راهش را ! به چشمان خودش سنگ تمام دشمنان را دید که پر کردند با شمشیر و نیزه قتلگاهش را زنی بعد از هزاران زخم شمشیر و زبان در شام به چشمان برادر دوخت اندوه نگاهش را @golchine_sher
تقدیم به شهید مقاومت، سید‌حسن نصرالله... بر کران ساحل نزدیک می‌گریند یارانت می‌خروشد در مصاف صخره، موج‌ سوگوارانت ای شهادت را گرفته تنگ درآغوش،نوشت باد! لذت سیر و سفر در عرش سوی هم‌قطارانت وقت ایمان نیست فصل سرد را، ققنوس خواهی شد شعله شعله می‌شکوفد از میان خون، بهارانت مژده دادی فتح نزدیک است، صبحی زود بی‌تردید در دل خورشید می‌تازند بر ظلمت، سوارانت بر مژه آویخته فانوس اشک سرخ‌شان روشن! عهد خون بستند در شام غریبان، بی‌قرارانت شیرْآهنْ‌کوهْ‌مردا! در سکوت تشنه کامی‌ها می‌رسد از بی‌کران آسمان‌، فریادِ بارانت صبح جمعه، در رکاب مقتدایت باز می‌گردی خنده‌ات گل ‌می‌کند در دیده چشم انتظارانت @golchine_sher