ای که با عطرِ نسیم سحری همسفری
کاش این قافله را هم به نگاهی ببری
برسانی به حضورِ گُلِ من این گِله را
کُشت ما را غمِ دوری و غمِ در به دری
باز هم بغضِ سفالینِ غزل را بِشِکَن
تو که از جای تَرَک ها ی دلم با خبری
کو بهاری که در این غمکده همراه شود؟
ای دریغ از نفسِ گرم و دلِ شعله وری
صاحبُ اَلأَمْرِ منی، امر کن ای جان و دلم
تو که از هر نظر ای آینه صاحب نظری
هر چه گشتم که بیابم به دلت روزنه ای
وا نشد از قفسِ ملتهبِ سینه دری
من سراپا همه تقصیرم و در محضرِ عشق
به جز این آه ندارم سندِ معتبری
از حوالیِ تَبِستانِ وجودم بِگُذَر
گرچه از خاکِ من آن روز نمانده اَثری
عذرِ تقصیر برای همه ی ثانیه ها
روزگاری که به غَفلت شده از من سِپری..
#یا_صاحب_الزمان_أَدرکنی
#یا_صاحب_الزمان_أََغثنی
#اللّهمَّ_عَجَّل_لِوَلیّکَ_الفَرَج
#مریم_محبی_نژاد_کرمان_نرماشیر
#عضوکانال
@golchine_sher