eitaa logo
گلچین شعر
16.3هزار دنبال‌کننده
939 عکس
317 ویدیو
13 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
شب را نریز روی تن آسمانیت چادر نزن به مرتع سبز جوانیت نامحرمم؟ قبول، ولی پشت ابرها گم می شود خدای نکرده نشانیت می سوزد از نگاه تو شهر فرشتگان با شعله های شیطنت ناگهانیت هرگز به فکر چشم چرانی نبوده ام البته قبل پیشه آهو چرانیت تو چشمه روان شده از کوهسارها من پاره سنگ غارنشین روانیت سحر هزار ساحره در هر تغزلت شور هزار شاعره در شعر خوانیت فرهاد مرد از مرض قند و همچنان من غافل از عقوبت شیرین زبانیت با من غریبه با همه شهر آشنا سهم من از تو چیست؟ همین بدگمانیت گفتند شهد عاطفه خیرات می کنی پروانه های آمده از میهمانیت ای مهربانتر از همه سفره دارها بگذار من هم از سبد مهربانیت..... @golchine_sher
۵ بهمن
قصـــه با طعــــم دهان تو شنیـــدن دارد خــواب، در بستـــر چشمان تو دیدن دارد وقتی از شوق به موهای تو افتاده نسیم دست در دست تو هــر کوچــه دویدن دارد تاک، ازبوی تَنَت مست، به خود می پیچد سیب در دامنت احســـــاس رسیدن دارد بیــخ گوش تو دلاویزترین بـــاغ خــــداست طعـــم گیلاس از این فاصله چیــــدن دارد کودکی چشم به در دوخته ام تنگ غروب دل مـن شـــــوقِ در آغــــــــوش پریدن دارد "بوسه" سربسته ترین حرف خدا با لب توست از لب ســـرخ تــــو این قصـــــه شنیدن دارد...!   @golchine_sher
۵ بهمن
بگــذار بـه آخــــــــــر برســـانـــــــم، سخنم را اصـــــــرار مکــن تـا کـه ببنــــدی، دهنم را من پاک‌تـرین عـاشقِ معشـوقه پرستم گــر پـاره نمــایـد به هــوس ، پیــرهنم را در مصــر اگر خســرو و سلطانِ سـریـرم هــــــــر آینــه مــــن آه کشیـــدم، وطنم را دیـوانـه نیَـــم، تا که به بیگانـه دهـم دل بـا تـربـتِ شیــــــــراز ســـرشتــــم، کفنم را جــــــز در وطنـــــــــم، روحِ مـن آرام نگیرد در مملکتـــــم خــــــــاک نمــــاییـد، تنـم را می‌آیم و با عشـق زنـم بوسه به‌ این در اعـلام کنـد مــــــــرغِ سحـــــــــر، آمــدنـم را دیوانهٔ این کـوچه و این کـوی و دیارم بِنْـویس تـو بر سنگِ مـزارم، سخنم را @golchine_sher
۵ بهمن
🍃🌺 به امید زیارت کربلا و محتاجِ آمرزش 🌺🍃 نور از چشمانم و حالِ خوش از این تن گرفت خسته ام از روزگاری که تو را از من گرفت خاطراتی ناب دارم از تو ای کرب و بلا از همانجا که دلم تاب و تبِ ماندن گرفت بار آخر وقتِ برگشتن به یادت هست که؟! اشک در چشمم بنایِ سخت باریدن گرفت لحظه لحظه با من است این حالِ آشوبِ فراق از خداوند آرزویِ در حرم مردن گرفت مُردَم و زنده شدم هر بار که وقتِ وداع این دلِ وابسته ام تصمیم ِ دل کندن گرفت در حوادث؛ در بلا بیتاب و آشفته نشد از ضریح ِ تو هرآنکس بهترین جوشن گرفت زائرت؛ در ظلمتِ قبرش به ذکرِ یاحسین(ع) در میانِ دستهایش مشعلی روشن گرفت شد رفیقم عاشقَت! گفته به من حالم خوش است- از همان روزی که اربابَت مرا گردن گرفت دعوتش کردی و پایِ ثابتِ روضه شده آمد و از مادر تو إذنِ بوسیدن گرفت بوسه زد بر پرچمت با اشک و راهی شد دلش... روضه خوان میگفت: اطرافِ تو را دشمن گرفت تا شنید این را که شد غارت؛ همه-پیراهنت گریه کرد و جان به لب شد هر چه پیراهن گرفت! @golchine_sher
۵ بهمن
تلخی خاطره را با لب فنجان گفتم چای نوشیدم و اشعار پریشان گفتم   برخلاف تو که بر خانۀ لب  قفل زدی قصۀ عشق خودم را به تو آسان گفتم هیچ کس از منِ کم‌حرف، صدایی نشنید درِ گوش 'تو'  سخن‌های فراوان گفتم بس که آغوش تو ای عشقِ قدیمی سرد است به تو در شعرِ خودم "فصل زمستان" گفتم ای زمستان من! ای داغِ دلِ  یخ‌زده‌ام! درد خود را به تو  با سینۀ سوزان گفتم دست اشک آمد و بر حلقۀ چشمم زد باز غصه‌ها را به تو با چِک‌چک باران گفتم @golchine_sher
۵ بهمن
15.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۵ بهمن
۵ بهمن
گل کرد خاطرات دل انگیز چشم تو ترفندهای وسوسه آمیز چشم تو دل ، گرم از اینکه این‌همه شادی برای من وابسته‌ام به شادی یک ریز چشم تو شاید که در گذشته‌ی خود سیر می کنم درگیر عکس ها و گلاویز چشم تو ذهنم دوباره پر شده سرشار خاطرات ذهنم دو باره پر شده لبریز چشم تو چشمم به حکم خیره سری پیش می رود نفرین به شادمانی ناچیز چشم تو دیگر چه اعتماد به عهد دوباره ات فردای فتنه وسعت ناچیز چشم تو @golchine_sher
۵ بهمن
نشستیم و قسم خوردیم رو در رو به جانِ هم! اگــرچــه زهــر می ریزیــم تــــوی استکانِ هم! همه با یک زبانِ مشترک از درد می نالیم ولی فرسنگ ها دوریم از لحن و زبانِ هم هــوای شــام آخــــر دارم و بدجـور دلتنگم که گَردِ درد می پاشند مردُم روی نانِ هم! بلاتکلیف، پای تخته، فکر زنگِ بی تفریح فقط پاپــوش می دوزیم بر پای زیانِ هم! قلم موهای خیس از خون به جای رنگِ روغن را چــه آسان می کشیم این روزها بر آسمانِ هم چـه قانــونِ عجیبـــی دارد این جنگِ اساطیری که شاد از مرگِ سهرابیم بینِ هفت خوانِ هم برادر خوانده ایم و دستِ هم را خوانده ایم انگار! کــه گاهـی می دهیم از دور، دندانی نشانِ هم سگِ ولگرد هـــم گاهــی -بلانسبت- شَرَف دارد به ما که چشم می دوزیم سوی استخوان هم! گرفته شهر رنگِ گورهای دسته جمعی را چنـــان ارواح، در حالِ عبوریم از میانِ هم! @golchine_sher
۵ بهمن
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨ Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
۵ بهمن
هدایت شده از رباعی_تک بیت
در دل نَبُود جای کسی الّا تو پنهان شده در سایه ی فرداها تو گفتی دو بهار صبر کن می آیم نارنج دو بار غنچه کرد اما تو... @robaiiyat_takbait
۵ بهمن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵ بهمن