eitaa logo
گلچین شعر
15.9هزار دنبال‌کننده
927 عکس
314 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
هرگز دمی ز حال تو غافل نبوده ایم یا گفته ایم نام تو را یا شنیده ایم... @golchine_sher
نمیگویم همین شب های ابرآلوده برگردی تو فرصت داری اصلا تا ابد..تا زود برگردی تو فرصت داری از هرجای این تقویم بی تاریخ بدون هیچ مرز،ای عشق نامحدود برگردی تو فرصت داری ای زیباترین فردایِ فرداها سحرگاهی که خواهی ماند..خواهی بود برگردی جهان آتش گرفته است از همین سمتی که ماهستیم تو باید از دل این نقشه ی پردود برگردی دراین کوه احتمال ریزش است انگار میگوید مبادا بی من از این جاده ی مسدود برگردی بیا موهات سمت باد را تغییر خواهد داد تو دریایی تو باید برخلاف رود برگردی همین یک غنچه باقی مانده از این شاخه ی مریم همین کافیست تا یک صبح خیلی زود برگردی @golchine_sher
دلم جز تو گرفتار کسی نیست به جز چشم تو بیمار کسی نیست مرا کمتر بترسان از رقیبان که گوش من بدهکار کسی نیست @golchine_sher
هر جا که تویی امن ترین نقطه ی دنیاست جز خانه ی آغوش تو دیگر حَرَمی نیست... @golchine_sher
درد سر ، بین گذر ، چند نفر، یک مادر... شده هر قافیه ام یک غزل درد آور ای که از کوچه ی شهر پدرت می گذری امنیت نیست ، از این کوچه سریع تر بگذر دیشب از داغ شما فال گرفتم ، آمد : دوش می آمد و رخساره … نگویم بهتر! من به هر کوچه ی خاکی که قدم بگذارم نا خود آگاه به یاد تو می افتم مادر چه شده ؟! قافیه ها باز به جوش آمده اند: دم در، فضه خبر! مادر و در، محسن پر... بهمنی @golchine_sher
چشمان روشنت غزلی از بهار داشت فصلی که عشق با دلِ تنگم قرار داشت من کودکانه چشم به چشم تو دوختم چون شیرِ کوچکی که خیال شکار داشت از روزگار گفتی و با هم قدم زدیم اما نه آن‌قدر که دلم انتظار داشت من حرف می‌زدم که تو لب وا کنی، ولی لب‌های کوچکت هوسِ اختصار داشت با تو چه قصه‌ها که نمی‌گفت زندگی با من چه غصه‌ها که بدِ روزگار داشت رفتی شبیه آمدنت؛ ساده و غریب چشمت نگفت با دلم آخر چه‌ کار داشت @golchine_sher
کدخدا گفته‌که این‌دهکده، عاشقکده‌نیست هر که عاشق شده، از دهکده‌ى ما برود... "کوزه‌بردوش" سرِ چشمه نیا با این وضع باید از دهکده، یک دهکده رسوا برود..! @golchine_sher
اصلا چرا دروغ،همین پیش پای تو گفتم که یک غزل بنویسم برای تو   احساس می کنم که کمی پیرتر شدم احساس می کنم کـه شدم مبتلای تو   برگرد و هر چقدر دلت خواست بد بگو دل می دهم دوباره به طعـم صدای تو   از قـــول من بگــــو بـــه دلت نرم تر شود بی فایده ست این همه دوری، فدای تو   دریــــای من! به ابر سپردم بیاورد یک آسمان بهانه ی باران برای تو   ناقابل است، بیشتر از ایـن نداشتم رخصت بده نفس بکشم در هوای تو @golchine_sher
بارشِ بی وقفه ی این چشم ها بی فایده است آتشِ افتاده در سینه، دوایش آب نیست... @golchine_sher
ای حُـسـنِ یـوسـف، دکمهٔ پیراهن تو دل می‌شکوفد گل به گل از دامن تو جز در هوای تو مرا سیر و سفر نیست گلگشت من دیدار سرو و سوسن تو آغــازِ فــروردینِ چشمت، مشهد من شـیــرازِ من اردیـبـهـشـتِ دامـن تـو هـر اصـفـهـانِ ابرویت نصف جهانم خرمای خـوزستانِ من خـنـدیـدن تو من جـز بـرای تو نمی‌خواهم خودم را ای از هـمـه من‌هـای من بـهـتـر، منِ تو هرچیز و هرکس رو به‌سویی در نمازند ای چـشـم‌هـای من، نـمـازِ دیـدن تو! @golchine_sher
آنجا که عشق خيمه زَنَد، جای عقل نيست غوغا بود «دو پادشه اندر ولايتی» @golchine_sher
ای عطر گل یاس! دلم را دریاب! ای منبع احساس! دلم را دریاب! من تشنهٔ یک قطره محبت هستم یا حضرت عباس! دلم را دریاب! @golchine_sher