eitaa logo
گلچین شعر
14.7هزار دنبال‌کننده
920 عکس
312 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
بغل گرفته غمی کهنه آسمان مرا... @golchine_sher
با این دل رمیده نیازم به عشق نیست تنهاییم به عیش جهانی برابر است ... @golchine_sher
دلم بهانه‌ی تو را دارد تو می‌دانی بهانه چیست؟ بهانه همان است که شب‌ها خواب از چشم من می‌دزدد... بهانه همان است که روزها ، میان انبوهی از آدم‌ها چشانم را پیِ تو می‌گرداند... بهانه همان صبری است، که به لبانم سکوت می‌دهد تا گلایه‌ای نکنم از نبودنت! @golchine_sher
از یار، داغ دیدم و از روزگار هم چشمی به روزگار ندارم، به یار هم تنها نه شِکوه می کنم از یار و روزگار دارم شکایت از خود پروردگار هم طوق دلم به گردن و بار غمم به دوش اینگونه سر به زیر شدم، بردبار هم دیگر گذشت آن که به یک چشم هم زدن می رفت از کفم، دل و صبر و قرار هم با خنده گفت و رفت که: «بختت بلند باد!» کوتاه شد حکایت من، گریه دار هم می آید آن زمان که نیابد دگر ز من آن سنگدل، نشانی سنگ مزار هم @golchine_sher
می‌شوددر جاده‌ی گم‌گشته راهی بی‌عبور باز هم پيراهنی را يافت با چشمان کور تو همان نوری که از آغاز راهت روشن است من‌همين تاريکیِ محضم که محتاجم به نور تو چنانی آن چنان و من چنينم اين چنين داستان ما دو تا حکم سليمان است و مور تا تو باشی حکم فرما تا تو باشی حکم ران زير بار هرچه خواهم رفت حتی حرف زور جذبه‌ای داری که عيسی را کشد تا جُلجُتا جلوه‌ای داری که موسی را بيندازد به طور گربخواهی‌بشکنی بی‌گفتگو خواهدشکست خواه کوهی باوقار و خواه مردی با غرور بی‌توخواهم‌ساخت‌باسقفی‌که‌نامش‌غربت‌است مثل ماهی ها که می‌سازند با تنگ بلور چيستی؟ خوابی؟ خيالی؟ آرزويی؟ خلسه ای؟ يا همان شعری که بردم آرزويش را به گور @golchine_sher
آن کبکبه و آن همه اوصاف کجا رفت آن‌گونه غزلخوانی و آن لاف کجا رفت ما دست تهی از سر آن وعده گذشتیم اما تو بگو منطق و انصاف کجا رفت @golchine_sher
نکند بوی تو را باد به هرجا ببرد؟! خوش ندارم دل هر رهگذری را ببری...! @golchine_sher
خنجر از بیگانه خوردن سخت و درمان سخت‌تر نیشخندِ دوستان اما دو چندان سخت‌تر خنده‌هایم خنده‌ی غم، اشکهایم اشکِ شوق خنده‌های آشکار از اشکِ پنهان سخت‌تر چید بالم را و درهای قفس را باز کرد روزِ آزادی‌ست از شبهای زندان سخت‌تر صبح، گل آرام در گوش چنار پیر گفت: هر که را تن بیشتر پرورد، شد جان سخت‌تر مرگ آزادی‌ست وقتی بال و پر داری، کنون زندگی سخت است اما مرگ از آن سخت‌تر @golchine_sher
چون حل نمی‌شود به سخن، مشکلات عشق در حیرتم که فایده ی قیل و قال چیست؟! @golchine_sher
دلتنگ تر از همیشه غم ریخته است آواز بنان به زير و بم ریخته ست بی طاقت موهای بلندت شده باد آنقدر که شهر را به هم ریخته است @golchine_sher
در جهان تا که نشان از دل و جان خواهد بود به دل و جان غم عشق تو نهان خواهد بود @golchine_sher
برای سوخته دل، بستر و مزار یکیست تمشکِ ترشِ لب و تُنگِ زهرمار یکیست تفاوتی نکند اشک و بغض و هق هقِ ما مسیرِ چشمه و سیلاب و آبشار یکیست هنوز گُرده ی سهراب، سرخ مثل عقیق هنوز رسمِ پدر سوزِ روزگار یکیست هنوز طعنه به جان میخرد زلیخا و هنوز بر درِ کنعان امیدوار یکیست هزار بار دلم سوخت در غمی مبهم دلیلِ سوختنش هر هزار بار یکیست ... به دشنه کاریِ قلبم برس ادامه بده خدای هر دوی ما انتهای کار، یکی‌ست... @golchine_sher