از دست دوست گرچه شکایت نمی کنیم
بر ما مرارتی است حکایت نمی کنیم
با چسب زخم خنده به لب چسب می زنیم
دردی به ما رسیده سرایت نمی کنیم
کر شد ز ادعای غريبی دوگوش ما
دیگر صدای ناله اجابت نمی کنیم
از دوستان دوست نداریم انتظار
از دشمنان دوست حمایت نمی کنیم
ما را به چند سکه ناچیز اگر فروخت
خون می خوریم و خلق روایت نمی کنیم
دیگر برای نام بلند و عزیز دوست
خود را نمی کشیم و جنایت نمی کنیم
گفتی چگونه حال دلت خوب می شود؟
از ما نپرس ! ما که رعایت نمی کنیم!!!
بر دل اگرچه زخم زبان سنگ مي شود
از دست دوست هیچ شکایت نمی کنیم
#صامره_حبیبی
#عضوکانال
@golchine_sher
زندگی موسیقی گنجشک هاست
زندگی باغ تماشای خداست
زندگی یعنی همین
پروازها، صبح ها
لبخندها، آوازها...
#کیوان_شاهبداغی
@golchine_sher
اگرچه قرعه به نام دلم نیفتاده ست
ببین برای شکستن چقدر آماده ست
به شهر چشم تو در ازدحام خشم و غرور
چه رفته است بر این دل که روستا زاده ست؟
به بی تفاوتی عابران دچار شدم
بیا که سکه ی من از رواج افتاده ست
چه سرنوشت سیاهی در انتظار من است
درخت بودن من کار دست من داده ست
بیا بزن به زمین ، بیش از این چه می خواهی
دلم برای شکستن هنوز آماده ست
#علیرضا_دهرویه
#عضوکانال
@golchine_sher
کاش بارانی ببارد قلب ها را تر کند
بگذرد از هفت بند ما، صدا را تر کند
قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظه ها
رشته رشته مویرگ های هوا را تر کند
بشکند در هم طلسم کهنه ی این باغ را
شاخه های خشک و بی بار دعا را تر کند
مثل طوفان بزرگ نوح در صبحی شگفت
سرزمین سینه ها تا ناکجا را تر کند
چترهاتان را ببندید ای به ساحل مانده ها
شاید این باران -که می بارد- شما را تر کند
#جلیل_صفربیگی
#عضوکانال
@golchine_sher
کاش از جنس جنون، بال و پری بود مرا
مثل سیمرغ از اینجا سفری بود مرا
«از همان کوچه که سر میشکند دیوارش»
باز در حالت مستی گذری بود مرا
رقص زلف سر نی دیدم و با خود گفتم:
بین هفتاد و دو سر، کاش سری بود مرا
هیچ پروا دلم از دغدغهٔ راه نداشت
چون تو ای عشق! اگر همسفری بود مرا
پیش از آن که برسد مرگ، بمیری، هنر است
کاش، ای کاش! که روزی هنری بود مرا
#ایوب_پرند_آور
#عضوکانال
@golchine_sher
به آخر دنیا رسیده ام
اما هنوز هم در حسرت دوستت دارم های تو مانده ام.
من مات چشمان تو
و صبح ابد نزدیک!
#لیلا_قاسمیان_بایی
#عضوکانال
@golchine_sher
تا زنده باشم چون کبوتر دانه می خواهم
امروز محتاج توام؛ فردا نمی خواهم
آشفته ام…زیبایی ات باشد برای بعد
من درد دارم شانه ای مردانه می خواهم
از گوشه ی محراب عمری دلبری جستم
اکنون خدا را از دل میخانه می خواهم
می خندم و آیینه می گرید به حال من
دیوانه ام، هم صحبتی دیوانه می خواهم
در را به رویم باز کن! اندوه آوردم
امشب برای گریه کردن شانه می خواهم
#علیرضا_بدیع
@golchine_sher
صدای تو برای من
مانند
آواز اول صبح گنجشکهای خیابان بالای خانهمان بود
که من را از شیرینی خواب اول صبح بی خیال میکرد
#ابوالفضل_وکیلی
@golchine_sher
من آن آیینه ای بودم که در من دیده بود او را
هزاران بار از لب های من بوسیده بود او را
لبش با من سخن می گفت قلبش با کسی دیگر
به ظاهر ریشه از من بود اما چیده بود او را
برایم هدیه می آورد عطری را که او می زد
و از پیراهن مظلوم من بوییده بود او را!
چرا دقت نمی کردم به آن دلواپسی هایش
میان حرف هایش بارها پرسیده بود او را
مرا نشکست...می دانید علت داشت این کارش
من آن آیینه ای بودم که در من دیده بود او را
#یاسر_قنبرلو
@golchine_sher
مرا دیوانه می خوانند عاقل های اطرافم
به جرم اینکه روز و شب برایت شعر می بافم
نسیمی صبحدم آورد با خود عطر مویت را
به دنبالش دویدم ...، در مسیر قله ی قافم
گهی مجنون بی لیلی ، گهی فرهاد بی شیرین
چه فرقی میکند! در عشقبازی صاف و شفافم
مرا آشفته میخواهی ؟ ببین حال خرابم را
مرا در بند میخواهی ؟ببین اکسیر بی کافم
به من گفتند باید بگذرم از تو نمی دانند
تویی سرمشق هر روزم، تویی در رأس اهدافم
#متین_پسندیده
#عضو_کانال
@golchine_sher
آنکس که پاکطینت و پاکیزهجام نیست
مَســتیِ او همیـشگـی و مُســتدام نیست
دل را تهـی کنـیم، ز هر بغـض و کیــنهای
ظـرفِ کثـیف ، لایـق آب و طعــام نیست
#سید_محمدرضا_شمس (ساقی)
#کینه
@golchine_sher