eitaa logo
گلچین شعر
17.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
459 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
دل در تپش ثانیه ها با تو قدم خواهد زد تعبیر رسیدن به تو را باز رقم خواهد زد... @golchine_sher
این روزها از داغِ دختر گریه میکرد قطعاً خدیجه(س) با پیمبر(ص) گریه میکرد در عالم برزخ به پا شد بزم ِ روضه از داغِ زهرا(س)؛ عالم ِ ذر گریه میکرد من مطمئنم که خدا لحظه به لحظه در خلقتِ زهرایِ أطهر گریه میکرد با دردهای فاطمه(ع)چشم ِ علی(ع) هم این روزها تا روزِ محشر گریه میکرد دور از نگاهِ اهلِ خانه، نیمهٔ شب آهسته و پیوسته حیدر گریه میکرد شد قلبِ سنگش آب، با هر آهِ زهرا(س) دستاس شد دلتنگ و مضطر گریه میکرد لعنت به خود میگفت و با افسوس ِ بسیار مسمار، رویِ شانهٔ "در" گریه میکرد شد حالِ مادر چونکه از دیروز بدتر امشب حسن(ع) با حالِ بدتر گریه میکرد یادِ نوازش هایِ سابق... قبلِ خوابش- زینب(س) برای دستِ مادر گریه میکرد دستی که لرزان دوخت پیراهن به سختی چشمی که از فردایِ معجر گریه میکرد بوسید حلقوم ِ حسینش(ع) را پریشان با تشنگی در کنجِ بستر گریه میکرد! @golchine_sher
نه کسی قدرت سخن دارد نه کسی نای سر تکان دادن همه ی اختیارها جبر است شده وقت دوباره جان دادن روز محشر شده، زبان ها لال! جن و انس و ملک، نظر پایین! حال وقت عبور فاطمه است.. همه انداختند، سر پایین گرم تسبیح و مجمری از عود با سپاه فرشته مالامال آمده از میان جمعیت مریم و آسیه به استقبال رفته بر روی منبری از نور دور تا دور او ملک پیداست جبرئیل از خدا خبر آورد عرش تحت ولایت زهراست همه ی هستی خودش را داد حق خودش گفته وقت جبران است به تلافی بندگی هایش هرچه زهرا طلب کند آن است فاطمه در برابر خالق دستها را که میبرد بالا با سر غرق خون فرزندش روضه ای تازه میکند برپا با دلی زخم خورده میگوید که برای شکایت آمده ام داغ روی دلم گذاشته اند با غمی بی نهایت آمده ام از چه دردی کنم شکایت که همه ی لحظه هام پر دردند یوسفی داشتم که لب تشنه گرگها پاره پاره اش کردند نیمه جان روی خاکها بود و با عصا میزدند بر بدنش دل من را به درد آوردند بسکه پا میزدند بر بدنش میرسد امر خالق قهار: ظالمان را در آتش اندازید قاتلان حسین را ببرید همه شان را در آتش اندازید گفت وارد شو ای حبیبه ی من پیش پایش گشود درها را -گفت هرگز نمیروم به بهشت تا نفهمند قدر زهرا را_ فاطمه خوانده ای مرا ز ازل بخدا اینچنین نخواهم رفت زودتر از همه محبانم به بهشت برین نخواهم رفت صبر کردم میان رنج و بلا تا که فصل عنایتم برسد نوکران حسین منتظرند تا به آنها شفاعتم برسد با اشارات چادر خاکی عرش را جابجا کند زهرا مثل "مرغی که دانه برچیند دوستان را جدا کند زهرا"* *مرحوم استاد مؤید *لحظه ی با شکوه ورود حضرت زهرا سلام الله علیها به صحنه ی محشر @golchine_sher
تا برنگردی آقا؛ اینجا صفا ندارد لبریزِ اضطراب است دنیا صفا ندارد ایکاش همنشینت بودیم چونکه بی تو دنیا وفا ندارد، عقبی صفا ندارد تقویم چند قرن است فریاد می‌زند که: امروز اگر نیایی فردا صفا ندارد این زندگی به والله؛ عمریست با فراقِ فرزندِ آخرینِ زهرا(س) صفا ندارد بودیم امشب ایکاش مهمانِ خیمه گاهت آغازِ این زمستان، تنها صفا ندارد برگرد! چون عزیزم بی تو دوباره امسال چلّه نشینیِ ما جانا صفا ندارد هستند در کنارت، بحرالعلوم و بهجت عصیانگریم و عالَم با ما صفا ندارد ایکاش که می آمد کوتاه؛ انتظارت وقتی شبِ بلندِ یلدا صفا ندارد! @golchine_sher
دوریِ تو دردی است که درمان ندارد دلهای غم آلودِ ما سامان ندارد تا بر شب ظلمانیِ دنیا نتابی یلدای دلتنگیِ ما پایان ندارد @golchine_sher
سلام سورهٔ کوثر؛ سلام ای مادر دلیلِ شوقِ پیمبر(ص)؛ سلام ای مادر تویی جوابِ تمام کنایه هایِ مدام به کوریِ بُتِ أبتر؛ سلام ای مادر مقام ِ أمّ أبیها به تو تعلّق یافت تویی هر آینه أطهر؛ سلام ای مادر نشسته حور و ملَک پایِ درس ِ چادرِ تو سلام حوریه پرور؛ سلام ای مادر شدی به إذنِ خدا همسرانه، همراهش تمام ِ هستیِ حیدر؛ سلام ای مادر گمان کنم بنویسد به خطّ ثُلث؛ حسین(ع) در آستانهٔ محشر: سلام ای مادر خبر رسانده خدا و بشارتش زیباست شفاعتِ همهٔ ما به عهدهٔ زهراست(س) عنایتَت همگانی، کرامتَت ازلی ست جواب سائلِ بیچاره تا همیشه "بلی" ست شبِ زفاف، لباسِ عروس می‌بخشی چنین زکات، فقط کارِ نوعروس ِ علی ست(ع) به روی مُهر نمازت نوشته این جمله؛ علی(ع) امام من است و برای شیعه "ولی" ست از آن زمان که نگاهت نشست بر جبرییل میانِ عرش، به دورش عجیب نورِ جلی ست سپرده هر که دلش را به دستِ مادری ات ضرر نکرده و گفته: چه دلنشین-عملی ست هدر نداده دلش را و میزند فریاد: به غیرِ فاطمه(س) عشقِ دیگری بدلی ست بعید نیست به ما رشته کوهِ زر برسد به گَردِ چادر تو دستمان اگر برسد تویی امیدِ زمانِ ممات؛ یازهرا(س) تویی جوازِ عبور از صراط؛ یازهرا(س) تویی دلیل هماهنگیِ همه افلاک تویی مدیرِ همه کائنات؛ یازهرا(س) بنایِ کعبه به نام علیست(ع)! چونکه تویی بنایِ مستحب و واجبات؛ یازهرا(س) امیرِ بی بدلِ مؤمنین فقط حیدر تویی عزیزِ دلِ مؤمنات؛ یازهرا(س) حدیثه، مرضیه، کوثر، فهیمه، مُمتَحَنِه تویی علیمهٔ عالی صفات؛ یازهرا(س) کمالِ شرحِ تو آیاتِ "لیلةُ القَدر" است قسم به سورهٔ "والذاریات" یازهرا(س) شده ست نذرِ تو یک عمر، عشق ِ خالصِ ما به درکِ تو نرسد گرچه عقلِ ناقصِ ما رسیده ای که زنان، صاحبِ حیا بشوند به شأن و منزلت خویش آشنا بشوند برای یاریِ فرزندِ تو قیام کنند شبیه "أمّ وهب" طالبِ بلا بشوند به شوقِ پرورش یار، در سپاهِ امام شوَند مادر و در اصل؛ ناخدا بشوند به زیر بیرقِ تو، بعدِ ذکرِ یازهرا(س) فدای بندگیِ شاهِ کربلا بشوند دچارِ بی طرفی، بی تفاوتی هرگز برایِ حضرتِ منجیِ گره گشا بشوند نشانی از پرِ پرواز میرسد قطعاً به دردِ ناب شهادت که مبتلا بشوند چه خوب میشود از قاسم ِ سلیمانی مرام یاد بگیرند و با وفا بشوند اگر که ندبه بخوانند و مهدوی باشند اگر که منتظرِ صبح ِ جمعه ها بشوند- ظهور میکند آخر امیرِ بی مانند به سیدالشهدایِ مقاومت سوگند! @golchine_sher
با حالِ خوش، براتِ زیارت گرفت و رفت پرواز قسمتش شد و حاجت گرفت و رفت أمن یُجیب هایِ دلش کارساز شد در سیلِ خون؛ کلیدِ اجابت گرفت و رفت گلزار، مملو از قطَرَاتِ گلاب شد گلبرگِ تازه؛ راهِ سعادت گرفت و رفت رزقی رسید و باز شد آغوش آسمان یک جرعه از زلالِ بشارت گرفت و رفت بر دستهای زخمیِ سردار بوسه زد با افتخار آمد و رخصت گرفت و رفت یک عمر با عزیزترین یارِ رهبرم با جان و دل بنایِ رفاقت گرفت و رفت بر خاک، جان سپرد و به دیدارِ حق شتافت کامش عجیب مزّهٔ تربت گرفت و رفت دنیا به کام ِ هر که از این فیض جا نمانْد دنیا به کام ِ هر که شهادت گرفت و رفت فرقی میانِ مقتلِ کرمان و فکّه نیست وقتی شهید اجرِ اطاعت گرفت و رفت زیباست لحظه ای که از اربابِ تشنه لب آبِ حیات و برگِ رضایت گرفت و رفت حتی برای دیدنِ آن جسم ِ بی کفن از چشم هایِ فاطمه(س) مهلت گرفت و رفت مهمانِ تازه واردِ شب های جمعه شد در کربلا جوازِ اقامت گرفت و رفت چشم دلش به روضهٔ مکشوفه باز شد آن ساعتی که شمر(لع) غنیمت گرفت و رفت- از پیکری که نیزه به نیزه توان نداشت آمد عقیق را؛ به جسارت گرفت و رفت زینب(س) تمام ِ هستیِ خود را رها گذاشت با دستِ بسته؛ رنجِ اسارت گرفت و رفت! @golchine_sher
چراغان کن به یُمن هر قدم شام غریبان را بیا آرام کن پروانه ها ی روی ایوان را حیاط خانه خلوت کرده با خود نازنین من بیا شاید به خاطر آورَد آغوش مهمان را قرار این بود برگردی،بهار آرزوهایم بیا تا گل بیفشانم به پایت تا به کرمان را امان از سوختن، از آتش افتاده بر دامن بیاور با خودت از آسمان ها باز باران را امان از فصل دلتنگی، امان از دل پریشانی ببر از خاطر این خاک تاراج زمستان را من این جا ذرّه ذرّه آب خواهم شد نمی دانم کسی می داند آیا حال شمع رو به پایان را؟ شبیه آن سحرگاه شهادت آرزو دارم شکوه رقص خونینی چنین در قلب میدان را @golchine_sher
از جهان وحش نا امید صبح و ظهر و عصر و شب شهید در میان قطع آب و برق سیل بمب فسفر سفید حال و روز غزه کربلاست ثانیه به ثانیه عزاست این همه جنایت بشر سازمان نا ملل کجاست!؟ «مرگ بر نواده ی یزید مرگ بر یهود غاصب پلید» غزه مشق روضه خوانی است در تلاش زنده مانی است افتخار قوم بی وجود قتل عام «معمدانی» است در نبرد بین خیر و شر ناظرند جمع کور و کر تف به حامیان پولکی بر حقوق ظاهرا بشر! «مرگ بر نواده ی یزید مرگ بر یهود غاصب پلید» شب دوباره پر ستاره شد کودکی که تکه پاره شد از کسی صدا نیامد و باز وقت استخاره شد غزه بار روی گُرده نیست زنده باد آنکه مرده نیست! هرکسی سکوت کرده است جنس شیر پاک خورده نیست «مرگ بر نواده ی یزید مرگ بر یهود غاصب پلید بحث سرزمین مادری است جنگ، جنگ نابرابری است خیبر است و راه فتح آن دست بچه های حیدری است صبر ما به سر رسیده است وقت روئیَت سپیده است کاش رو کند خدا سریع آنچه را که آفریده است از ستم به لب رسیده جان دست مان به سوی آسمان دفع هرچه فتنه می شود با قدوم صاحب الزمان «العجل یا صاحب الزمان العجل یا صاحب الزمان» @golchine_sher
غرّش از کامش گرفت و اهلی و آرام کرد چشم هایت شیر وحشی در قفس را رام کرد دور تو چرخید و صورت بر عبای تو کشید وقتِ آغاز توسل بر تو را اعلام کرد شد مرتب یال و کوپالش به لطفِ دست تو صبح خود را با نوازشهای گرمت شام کرد گوشهٔ سجاده ات محو تماشای تو شد کور خواند آنکه برای کشتنت اقدام کرد قصد بر این بود جانت را بگیرد در قفس عاشقت شد! پس خودش را تا ابد خوشنام کرد تا که بر تو حمله ور گردد چه تازیانه خورد بی محلی کرد و حجّت را چنین اتمام کرد بر نگهبان خیره شد، بر میله ها دندان‌ کشید شد غضبناک و نثار دشمنت دشنام کرد «جامعه» خواندی و خوابش برد با لحن خوشَت کینه توزانِ تو را آشفته و ناکام کرد ذکر خیرت کرد جان ها را به نور آمیخته مهربانی ات چه ها با قلبِ خاص و عأم کرد! @golchine_sher
آمدم گریه کنم حالِ بکایی بفرست رزقِ اشکی بده و سوزِ صدایی بفرست بغض ِ سنگینِ مرا بشکن و آرامَم کن درد دارم به خدا؛ زود دوایی بفرست زخم ِ گمراهیِ این نفْس؛ عمیق و کهنه ست تا شوَم راحت از این زخم، دعایی بفرست ای خدا رغبتِ دل را به خودت سوق بده عاشقم کن همه شب حال و هوایی بفرست تا مناجات کنم با تو... بر این قلبِ مریض- التیامی برسان...حمدِ شفایی بفرست سائلِ ماه رجب از همه بیچاره تر است سائلم! نیمهٔ شب نان و نوایی بفرست حاجتی نیست به جز زائرِ شش گوشه شدن شب جمعه ست نوایی به گدایی بفرست آرزویِ دلِ بیتابِ حرم را دریاب لطف کن تذکرهٔ کرب و بلایی بفرست کربلا...غرقِ عطش یکسره میزد فریاد: آسمان! بارش ِ بی چون و چرایی بفرست یک نفر کاش که به حرمله(لع)میگفت نزن! سمت شش ماهه بیا تیرِ خطایی بفرست تا که آن حنجرِ نازک نشود پاشیده به دلِ تیرِ سه پر؛ شرم و حیایی بفرست! @golchine_sher
باید اکنون به تماشای کواکب برسیم با گل و آینه امشب به رغائب برسیم با نظر بازی یاران قسم خورده بیا لحظه ای محضر آن حاضرِ غایب برسیم دل به فردا بزنیم از شب پر نور خدا شب جمعه حرم ام مصائب برسیم اندکی صبر، سحرگاه زمان نزدیک است آن زمانی که به سر-وقت اجانب برسیم یک قدم مانده که تا رود به دریا برسد وقت آن است به پابوسی صاحب برسیم.. @golchine_sher