eitaa logo
گلچین شعر
13.8هزار دنبال‌کننده
712 عکس
254 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از گلچین شعر
کانال دوم ما 👆👆👆👆
با نام تو شعر بر زبان افتاده عطر تو درون استکان افتاده با خنده ی تو نبات از لب هایم در شیشه ی سرخ زعفران افتاده @golchine_sher
پوسیده، ناامید، طنابی قدیمی ام یا دست های خسته ی تابی قدیمی ام از گوش های ناشنوا زخم خورده ام فریاد های حرف حسابی قدیمی ام لبخندهای واقعی ام را ندیده اید! من سال هاست پشت نقابی قدیمی ام راهی بجز نخواندن این عاشقانه نیست افسانه ای میان کتابی قدیمی ام شاید عقاب شیطنتی کودکانه یا، آمین اشتباهِ ثوابی قدیمی ام! هر روز خاطرات تو را حمل می کنم من میخ آبدیده ی قابی قدیمی ام دیر است، دیر تشنه ی فهمیدنم شدی این چشمه چشمه نیست، سرابی قدیمی ام دیر است! فصل چیدن انگور ها گذشت من تلخ تلخ تلخ! شرابی قدیمی ام @golchine_sher
《جاده》 در انتها به تو خواهد رسید جاده‌ی من رمق اگر چه ندارد  دل پیاده‌ی  من مرا به خنده چه نسبت؟! که رفته‌ای و شده‌است _غمِ نبودنِ تو_ عضو خانواده‌ی من سوال کردم از او می رسم به تو یا نه؟! جواب خیر ندارد امامزاده‌ی من من از نگاه تو مستم نه از شراب خودم حریفِ چشم تو هرگز نبوده باده‌ی من نفس نمی کشم و دم به لب نیاورده به احترام شما قلب ایستاده‌ی من هرآنچه بود گذشتم هرآنچه بود گذشت خدا کند که نخواند غزل نواده‌ی من @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پاییز از چشمم جنونی تازه می‌خواهد در رگ رگم افتاده خونی تازه می‌خواهد بعد از چنین رویای شیرینِ شبانگاهان فرهادِ قصه بیستونی تازه می‌خواهد در صبح آغازین فصلی که ورق خورده‌ست این نشریه بی‌شک ستونی تازه می‌خواهد وقتی دگرگونی‌ست تقدیرِ جهان من پیغمبرم حواریونی تازه می‌خواهد تا روزهای نو، بهاری نو، شروعی سبز آیینه از من رهنمونی تازه می‌خواهد دل می‌رود بی واهمه تا پیشوازِ عشق عقل از من اما آزمونی تازه می‌خواهد وقتی که شیراز آمده تا فصل زیتون‌ها این داستان هم سووشونی تازه می‌خواهد! @golchine_sher
از دست من و قافیه هایم گله مند است ماهی که دچارش غزلم بند به بند است مو فندقی ِچشم سیاهی که لبانش مرموزترین عامل بیماری قند است سیب است که از دامنه ی رود می آید؟ یا نه... گل سربسته به موهای کمند است؟ زیبایی مواج پس پلک بنفشش دلچسب تر از اطلسی و شاهپسند است خانم به خدا بم، بم سوزان کویری با دامن گلدار شما، عین هلند است دی ماه رسیده ست و من زخمی و سردم لبخند بزن خنده ی تو گرم کننده است از ما گِله کم کن که بپاشیم غزل را پیش قدم پاشنه هایی که بلند است ‌‌@golchine_sher
در چشم آفتاب چو شبنم زیادی ام چون زهر هر چه باشم اگر کم زیادی ام بیهوده نیست روی زمینم نهاده اند بارم که روی شانه ی عالم زیادی ام با شور و شوق می رسم و طرد می شوم موجم به هر طرف که بیایم زیادی ام همچون نفس غریب ترین آمدن مراست تا می رسم به سینه همان دم زیادی ام جان مرا مگیر خدایا که بعد مرگ در برزخ و بهشت و جهنم زیادی ام قرآن به استخاره ورق خورد! کیستم؟ بین برادران خودم هم زیادی ام! @golchine_sher
دردی غریب در دل من پا گرفته است از من قرار و صبرو مدارا گرفته است دیگر به سوی باغ بهارم مخوان که اشک از چشم من مجال تماشا گرفته است دستان گنگ و تیره ی شب های بی فروغ رویای روشن سحرم را گرفته است چیزی شبیه یک شبح ناشناس ، باز در روشنای آینه ها جا گرفته است عطر جنون نمی وزد از سمت دشت ها مجنون مگر که ماتم لیلا گرفته است بوی سپیده در نفس شب نمی وزد شب را سکوت ممتد یلدا گرفته است طرحی زموج بر دل مردابی ام بکش امشب دلم بهانه ی دریا گرفته است @golchine_sher
مسئول بسیج هنرمندان سپاه کربلا عنوان کرد؛ 🔶 اعلام اسامی برگزیدگان جشنواره شعر بسیج «راز‌های ارغوانی ۲» در مازندران 💢 «هراسانی» اسامی برگزیدگان جشنواره شعر بسیج راز‌های ارغوانی ۲ در مازندران را اعلام کرد. 🔶مشاهده این خبر در لینک زیر 👇 https://dnws.ir/002vWK @golchine_sher
هم مــزه ی آفتاب دارد خــورشید هم لذت ِقرص خواب دارد خورشید در عشق ،خدا چه دست و دل بازش کرد هر لحظه طلای ناب دارد خورشید @golchine_sher
این منم - ویرانه‌ای از خانقاهی بی‌مرید- گوشه‌ی تنهایی‌ام کِز کرده شیخی ناامید این منم - بی‌تابیِ قونیّه بعد از کوچ شمس- هیچ‌کس حیرانیِ پس‌کوچه‌هایم را ندید پشت لبخند تو اما در سماع و خلسه‌اند رابعه، حلاج، ابراهیمِ ادهم، بایزید استکانم را پر از غم کن نمی‌گویم چرا! من که یک عمر است دائم گفته‌ام: هَل مِن مَزید کور باشم تا نبینم آمده جا خوش کند بین مشکی‌های مویت آن‌همه تارِ سپید (آب و جارو کرده‌ام از صبح، کلّ خانه را آشتی دادم همین امروز مو و شانه را چیده‌ام سینیّ چای و بوسه‌ی عصرانه را می‌روم ساکت کنم دلشوره‌ی پرچانه‌ را آمدی حتما بیاور آن دل دیوانه را باز کن قفل زبانم را، بیا این هم کلید!) باد، امشب نامه‌ام را با خودش می‌آورد سخت دلتنگ تو؛ امضاء: شاخه‌ی مغرورِ بید @golchine_sher
زلف بر باد بده ای صنم  آزاد و رها شاید این بار تویی کاوه آهنگر ما قامت سرو شکست از تبر بیگانه بلکه این بار تبر را شکند عزم شما جغد شب بار غمش را سر ما افکنده تو بیا خنده زنان سایه فکن همچو هما گرچه امروز به زنجیر و قفس می گذرد باز کن پنجره را رو به هوای فردا پای در بند یکی لقمه ی نانم بانو من کجا ترس کجا سنگر در خانه کجا؟ @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعر"هرکس که شودشهیدآزادی قدس، همراه امام عصر(عج) برخواهدگشت" پاسداشت گوهردرخشان لبنان @gida13 @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیا کمتر برای این و آن هی امتحان بگذار رهاشو ازهمه گاهی برای من زمان بگذار توکه چون شاعران با دردهایت شعرمیسازی بیا و غصه ات را با دل من درمیان بگذار مرا از پشت لنز دوربینت بارها دیدی ببر نزدیکتر در قاب چشمت جاودان بگذار اگر در حد مـاه آسمانت دوستــم داری همین امشب برای فتح قلبم نردبان بگذار برای هدیه ی میلاد من تنها بیا با عشق دوتا گل بوسه با آغوش گرمت توأمان بگذار نمی خواهد برایم باغی از گل را بیارایی معطر کن فقط نام مرا روی زبان بگذار @golchine_sher
هستم میان جمع شماها و نیستم «بودن» بدون اینکه بدانم که کیستم عمری‌ست در اسارت تقدیرم و هنوز فکر رهایی از غم این قصه نیستم ای روح گنگِ خیره به من پشتِ آینه با تو هزار حرف مگو را گریستم با تو مسیر خاطره‌ها را قدم زدم تا لحظه‌ای مقابل دنیا بایستم شاعر شدم نهان نکنم نام خویش را شاید به بام شعر ببینم که چیستم @golchine_sher
فرشته هرگز کسی دیده میان خانه حوری را ؟ در دستهای ساده اش تنگ بلوری را ؟ حس کرده ای هر بار می بینیش انگاری دوری از او ،دوری از او ،صد سال نوری را ؟ خورشید هم از چشم هایش نور می گیرد پس می زند از پنجره وقتی که توری را گاهی فرشته گاه مثل کوه پا برجاست آموختم از دامن مهرش صبوری را بوسیدمش هربار توی خنده اش حتی بر گونه اش احساس کردم طعم شوری را گل های ختمی جشن می گیرند وقتی که می شوید از تنهایی اش هربار قوری را آنقدر مادر دوستت دارم که می ترسم حتی گمان بی تو ویک لحظه دوری را لالاییت دنیای بی مرزی از آرامش 《دّس بوسِمِه ماروُن لّروگونی کُجُوری را 》 گفتی صبوری کن ،صبوری کن ،ولی ای کاش یک بار می گفتی چه جوری را ؟چه جوری را ؟ @golchine_sher
تقدیم به حضرت معصومه سلام الله علیها غم هجر برادر داشت خواهر از این غم دیده تر داشت خواهر برای دیدنِ روی گلِ او همیشه دیده بر در داشت خواهر دلش پر زد به سمت و سوی ایران که دل در کوی دلبر داشت خواهر به دشت و کوه و صحرا از مدینه هوای عشق ، در سر داشت خواهر جدا از قید و بندِ زندگانی فقط عشق برادر داشت خواهر ندید آخر برادر را از این غم دلی در خون شناور داشت خواهر شجاعانه شبیه عمه خود وفا را خوب باور داشت خواهر به عمر کوته خود مثل گل بود گمانم ارث مادر داشت خواهر دو تا خواهر ز جان یار برادر یکی در کربلا ، قم یار دیگر ولی در قم حکایت فرق می‌کرد در اینجا یار و یاور داشت خواهر چه گویم وصف حال کربلا را غم گل‌های پَرپَر داشت خواهر حسین (ع) و قتلگاه و لشکر کفر نظر بر تیغ و حَنجَر داشت خواهر اسارت بود و شِمر و تازیانه ولی دل پیش دلبر داشت خواهر یزید و کوفه و شام و خرابه نبردی نابرابر داشت خواهر برای خطبه های آتشینش بیانی همچو حیدر داشت خواهر به نام حق که ایراد سخن کرد بنای ظالمان را ریشه کن کرد @golchine_sher
مرا دوست بدار، به سان گذر از یک سمت خیابان به سمتی دیگر؛ اول به من نگاه کن بعد به من نگاه کن بعد باز هم مرا نگاه کن @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨ Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام عَلَیْکِ یَا فَاطِمَةُ المَعصومة تویی آیینه‌ی خورشید هشتم تویی بر صورت عالم تبسم به مادر می‌رود دختر، از این‌رو شمیم یاس دارد خطّه‌ی قم @golchine_sher
🌷 یا فاطمه معصومه(س) 🌷 تو از مدینه تا کجا رفتی؟ بانو گمانم کربلا رفتی! بهر زیارت با دل پُر خون تا قبر شاه سر جدا رفتی با دست خط و نامه ی مولا دعوت شدی سوی رضا رفتی دلتنگ دیدار رُخ جانان روی لَبت ذکر خدا، رفتی تو عاشق روی رضا بودی یک دل به مِهرش مُبتلا رفتی آه ای مسافر نیمه های راه از این جهان بی وفا رفتی قسمت نشد پیش رضا باشی دور از وطن بی آشنا رفتی حتمأ زمان جان سپردن هم تا دیدن یک ماجرا رفتی تو پا به پای زینب کُبری تا دیدن سر نیزه ها رفتی دیدی تَنی بی سر توی گودال چندین قدم بی دست و پا رفتی "دیدی حسین بی پیرهن مانده" "با جسم عریان بی کفن مانده" (دلسوخته) @golchine_sher