تو از منی و من از تو چرا که درد یکی است
که آنچه با من و تو روزگار کرد یکی است
عجیب نیست که من با تو نیز تنهایم
که در مقابل آیینه، زوج و فرد یکی است
چه فرق می کند اکنون، بهار یا پاییز
برای ما که کویریم سبز و زرد یکی است
من و تو دشمن تقدیر یک دگر هستیم
ولی چه سود، که تسلیم با نبرد یکی است
دلم به دور تو سیاره ای است سرگردان
که شیوه من و این چرخ هرزه گرد یکی است
خدا ! یکی تو یکی پس از آستان غمت
نمی روم که بدانند حرف مرد یکی است
#هادی_حسنی
@golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی
یکسر به کانال ما بزن 👌
🌷فقط رباعی و تک بیت
حتما حالت خوب میشه
یکبار امتحان کن🌷
https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
ایکاش همیشه دور باشند از غم
با هم همه جوره خوب همچون آدم
پاییز و بهار عاشقی را بلدند
دیدم دل و قُلوه می گرفتند از هم
#نوروز_رمضانی
@robaiiyat_takbait
آمد نفس صبح و سلامت نرسانید
بوی تو نیاورد و پیامت نرسانید
یا تو به دم صبح سلامی نسپردی
یا صبحدم از رشک سلامت نرسانید
#خاقانی
@golchine_sher
دوباره از تو سرودم نگو که بیزاری
از این نوشتن گل واژه های تکراری
تمام حرف دل است اینکه با تو می گویم
به حُرمَت قلمم دل بده به اقراری
خیال و واژه ی شعری ردیف حال منی
قسم به جان غزل حس و حال اشعاری
اگر چه خواب پریشان هر شبم هستی
هوای تازه ی صبحی نشاط دیداری
تو نوبرانه ی فصل ترنج و بابونه
و چشم پنجره ای باز سوی دیواری
بهار را به نگاه تو می زنم پیوند
که مثل جام شقایق به بزم گلزاری
گذشتم از سر جان عاشقانه و ای کاش
تو هم بمن دل خود صادقانه بسپاری
به عشق تو همه جا اعتراف خواهم کرد
به این امید بگویی که دوستم خواهم کرد
#اعظم_کلیابی
#بانوی_کاشانی
#عضوکانال
@golchine_sher
بی تو حال روح بیتابم فقط تغییر كرد!
علت تحلیل اعصابم فقط تغییر كرد!
من اثاث خانه را یك یك عوض كردم، ولی
خانه آن خانه ست، اسبابم فقط تغییر كرد!
بین عشق آسمانی و زمینی فرق نیست!
قبله ثابت ماند، محرابم فقط تغییر كرد!
از «دهِ شب» رفت تا نزدیكهای «پنج صبح»
در نبودت ساعت خوابم فقط تغییر كرد!
«عاشق بیچاره»، «مجنون روانی»، «دوره گرد»
بین مردم اسم و القابم فقط تغییر كرد!
شورشی كردم علیه وضع موجودم؛ ولی
من رعیت ماندم اربابم فقط تغییر كرد!
#اصغر_عظیمیمهر
@golchine_sher
برای شهدای غیور مرزدار
با قدمهایت سکوت دشت را در هم بریز
ردّپای توست مرز سرزمین مادری
با نگاه بی کرانت دشت را تسخیر کن
تا نیفتد سرزمین تو به دست دیگری
از افق سر میزند هر صبح مهر خاوران
سایهی تو پرچم در اهتزاز میهن است
در هجوم بادهای در به در محکم بایست
مثل کوهی که سراسر پیکرش از آهن است
هر نسیمی که گذر کرده است روزی از برت
دشتها را سر به سر با بوی تو آکنده است
زندگی جاری است در چشم تو چون زاینده رود
زندگی در هر نگاه بیقرارت زنده است
برلبت آوازهای بومیات گل کرده است
خاطرات کهنه ی تو عشق را در بر گرفت
روی خاک سرزمینت مینویسی نامه را
نامهای که سطرهایش عشق را از سر گرفت
مثل سربازی که جان بر کف لب مرز آمده است
دوستت دارم، به شوقت در خطر افتاده ام
بعد تو دسته گـلی بر روی سـیـم خاردار
پرپرم کرده است و از تو بی خبر افتاده ام
#علی_اصغر_شیری
#عضوکانال
@golchine_sher
لبریز غمیم و غرق در اندوهیم
دلگیرتر از غروب گوهرکوهیم
در عرصهی امنیت سیهپوش و حزین
از ماتم دَه مبارز نَستوهیم
#شهدای_گوهرکوه
#شهدای_امنیت
#اکبر_اسماعیلی_وردنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
عقل بیهوده سر طرح معما دارد
بازی عشق مگر شاید و اما دارد
با نسیم سحری دشت پر از لاله شکفت
سر سربسته چرا اینهمه رسوا دارد
در خیال آمدی و آینه ی قلب شکست
آینه تازه از امروز تماشا دارد
بس که دلتنگم اگر گریه کنم میگویند
قطرهای قصد نشان دادن دریا دارد
تلخی عمر به شیرینی عشق آکنده است
چه سر انجام خوشی گردش دنیا دارد
عشق رازیست که تنها به خدا باید گفت
چه سخنها که خدا با من تنها دارد ...!
#فاضل_نظری
@golchine_sher
وه چه آسان، جان به پای سرگرانان ریختم
ای دریغ عمر گرانی را که ارزان ریختم
در دلم، تا جای پای عشق را محکم کنم
لب فشردم بر لب و دندان به دندان ریختم
چشم باز و بال خورشیدم شده پاداش آن
یال و کوپالی که در شبهای زندان ریختم
تا بیاشوبم جهان را ، چون دل دریائیم
موج گیسویی در این شعر پریشان ریختم
کور باش دشمنت، ای رود میبینی که من
زنده رود چشم خود را در سپاهان ریختم
#بهرام_احدی
#عضوکانال
@golchine_sher