eitaa logo
گلچین شعر
17.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
459 ویدیو
15 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
هرگز افسانه نیست ای مردم الف قامتی که دال شده ماه کامل به دست فتنه و شر خون دل خورده و هلال شده هرگز افسانه نیست ای مردم مانده بر روی ماه رد خسوف یادگار رسول با سیلی شامل لطف بی مثال شده! باید آخر کسی قیام کند نفس فتنه را تمام کند جز علی حق نبود و حقّ علی با دم فتنه پایمال شده هرگز افسانه نیست ای مردم قصه ی آتش و در و دیوار در دفاع از حرم، خلیل علی بت شکست و شکسته بال شده غیر زهرا جگر نداشت کسی غیر زهرا نبود هم نفسی جرم یک عده بی شرف افتاد پای میخ در ذغال شده هرگز افسانه نیست ای مردم خونِ بر در هنوز می جوشد ما عزادار حضرت نوریم گرچه بیش از هزار سال شده @golchine_sher
مقاومت گروه و دسته نیست، یک تفکر است مقاومت قیام در حضور هرچه قلدر است مقاومت زبان زخم های سرگشوده شد که سالها اسیر عده ای بزن بهادر است مقاومت نماد غیرت است و با هزار زخم هنوز مانده استوار و باعث تحیر است همیشه با فرازها نشیب می رسد، سقوط شروع رویشی دوباره، خارج از تصور است سقوط شاخ و برگ ها،سقوط یک درخت نیست سقوط ناگزیر شاخه های سست عنصر است دوباره درس شد ! هزینه های سازش و سکوت فراتر از نبرد مستقیم با تکبر است نمی شود شهید و می بَرد به دیگران پناه کسی که از علی بُرید و باورش تکاثر است مقاومت زمین نمی خورد، مگر گسستنی است؟ شکوه تار و پود باوری که از خدا پر است @golchine_sher
هر خانه ملک دارد و جان، قربانش ذکر است نظر به چهره ی تابانش هر روز به احتــرام نام مـادر باید بزنیـم بوسـه بر دستـانش @golchine_sher
کتاب خلقت جهان گشوده شد به نام تو چه عزتی که هر نفس، خدا دهد سلام تو؟ تو مظهر صداقتی ،تو آیت نجابتی تمام عرش و فرشیان به یک نظر غلام تو خود یقین و باوری، تو شرح و وصف کوثری حدیث طاهر کساء نشانۀ مقام تو بها توئی و یک جهان بهانه ای برای تو حلال شد بهشت حق، به باده نوش جام تو امام نیستی ولی، تو مادر امامتی خدا ظهور می کند میان هر کلام تو تو فخر هر دو عالمی ،نجات بخش آدمی قبول توبه می کند خدا به احترام تو @golchine_sher
از یُمن مقدمش دل غمدیده شاد شد شد قبله گاه سائل و باب المراد شد بخشنده و ستوده و در دفع فتنه ها آمد امام شیعه و نامش جواد «ع» شد ________________________________ بوی فرج از عُسر و حرج آمده است در عصـر صراط هـای کج آمده است مولود پـر از بـرکت آل طـاها دردانـه ی ثـامن الحجج آمده است @golchine_sher
پیله ام، پیله در اندیشه ی پروانه شدن متوسل به جوادم(ع) که دهد حاجت من ذره در وادی خورشید نهاده است قدم کم نبوده است کویری که شد اینجا گلشن خواست بینا بشوم حال مرا ریخت بهم مثل یعقوب پس از بوسه ی بر پیراهن اشک بر گونه سرازیر، شدم محو حرم روی لب ذکر جواد(ع) است عسل گشته دهن موج افتاده در اطراف ضریحی که دو گل دارد از نسل علی در دل پاکش مدفن پنجه انداخته هر کس به گره پنجره ها موم گردیده از آن شعشعه ی «نور آهن» کاظمین است ولی عطر رضا را دارد هرکه با شیوه ی خود غرق مناجات و سخن می روم غرق شوم در دل آن موج اگر بپذیرند بدِ خیره سرِ عهد شکن شیعه مدیون جواد است و به این مفتخرم شیعه ام،شیعه ی اثنی عشری مذهب من یاجوادالائمه ادرکنی @gida13 @golchine_sher
شـادیـم ولی غمش مقـدم شده است! مـاه رجب است یا محـرم شده است!؟ کوتاه اگر چه عمر اصغر(ع) اما عمری است که دست گیر عالم شده است @golchine_sher
او دست های پر ترک و قلب شاد داشت علامه بود!، پنجم نهضت سواد داشت جز مهربانی از پدرم هیچ‌کس ندید دستی دهنده با دل روشن نهاد داشت دخلش نبود در خور خرجش،عجیب بود مهمان همیشه خانه ی بابا زیاد داشت هشتش نبود در گرو نُه، چرا که او دائم به لطف و قول خدا اعتماد داشت یا روضه بود خانه ی ما یا بساط جشن انگار شعبه از خود باب المراد داشت هر جا گره به کار پدر بود، مادرم ذکر توسلی به امام جواد(ع)داشت با نُه سر عائله پدرم پای انقلاب جان را گذاشت، گرچه کمی انتقاد داشت @golchine_sher
تو آسمانی و توصیف تو هنر می خواست سرودن از تو فقط ،شاعری قدر می خواست کبوتری که گرفتار بازی دنیاست برای پر زدن تا دمشق پر می خواست شکست بغض غزل تا نوشت یا زینب(س) برای وصف تو شاعر دو چشم تر می خواست بزرگ مرتبه ای دختر علی (ع)که حسین(ع) به احترام تو از جای خویش بر می خاست گذشتی از همه دنیا برای عشق حسین برادری که تو را تاج روی سر می خواست صبور بودن در داغ کربلا هنر است شکست دادنتان را اگرچه شر می خواست میان آن همه بی رحم ای سلاله ی نور شکستن جبروت ستم جگر می خواست تو خطبه خواندی و آوار شد بنای ستم خلیل آل علی(ع) اینچنین تبر می خواست نبود قسمت من در مدافعین حرم شهید راه تو بودم خدا اگر می خواست @golchine_sher
گرفته است جهان را به زیر بال و پرش همانکه شهره شده بذل کیسه های زرش فقط برای محبان نبوده چشمه ی خیر چشیده مرحمتش را عدوی خیره سرش امین و صابر و عابد، فروبرنده ی خشم گره گشایی و باب الحوائجی، هنرش نشسته مِهر کلامش همیشه در دل سنگ به راه آمده «بُشر» از کلام چون گهرش گرفته عطر وجودش تمام محبس را کنیز، عابده شد از سجود تا سحرش تمام کشور ایران حریم حضرت اوست که بار داده در این جا درخت پر ثمرش مرید سفره ی موسی بن جعفریم و زیاد نشسته بر نفس روزگارمان اثرش @golchine_sher
کسی که زینت شب بود و کم دیدند خوابش را سیاهی بر نمی تابید هرگز آفتابش را از این محبس به آن محبس فقط بردند او را تا بگیرند از نفسهای جهان، عطر گلابش را کسی را دست خالی بر نمی گرداند از کویش نصیب عالمی می کرد جود بی حسابش را محبت دید هرجا، پاسخش را صد برابر داد کویر و دشت نوشیدند باران سحابش را دعایش «نجنی من حبس هارون» شد چه پیش آمد!؟ که زندان برد از خورشید عالمتاب ، تابش را اذان لحظه ی افطار، جای نان و خرما خورد دمادم سیلی و دشنامِ مامور عذابش را اگر چه کار خود را کرد زهر ظلمت آن روز ولی تابیده او بر قلب عالم آفتابش را @golchine_sher
سیاهی بود و ایمان در دل ظلمت عصا می زد جهالت راهبر می شد خودش را نور جا می زد نمی بارید غیر از غم، نمی رویید غیر از یأس گل ریحانه در گور حماقت دست و پا می زد زمین تا مرز عصیان رفته بود از جرم آدم ها زمان در خواب بود و فتنه ناقوس عزا می زد خدا از سنگ بود و داشت شیطان در دل دنیا به شادی دست در خلق هزاران ماجرا می زد برای ختم این کابوس جانفرسای مرد افکن زمین دست توسل رو به درگاه خدا می زد جهان چشم انتظار آیتی در آسمان اما خدا اعجاز را بر سینه ی غار حرا می زد ندا آمد بخوان، ترسید، اما داشت در آن شب خدا با صوت جبرائیل ،«احمد» را صدا می زد زمان انعکاس نور بود و بعثت خورشید خدا مهر نبوت را به نام «مصطفی» می زد پس از یک عمر جان کندن میان هجمه ی غمها زمین لبخند با اعجاز «ختم الاوصیا» می زد محمد(ص)ذکر لبها شد، غریق خیر دنیا شد از اسم با مسمایی که دل ها را جلا می زد @golchine_sher