eitaa logo
گلچین شعر
16.3هزار دنبال‌کننده
932 عکس
314 ویدیو
13 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
من خلق شدم تا كـه پريشانِ تو باشم ديـوانـه و سرگشته و حيرانِ تـو باشم گفتم: تـو جهانی، که بدانی کـه بمانی آغوش گشودم كـه جهانبانِ تـو باشم حبسِ ابـد و ضربه ی شلاق و شكنجه خوب است اگر گوشهٔ زندانِ تـو باشم درخواب تورا خواندم وجانۍکه شنیدم در خواب ببينـم كه مگر جانِ تـو باشم دور است كنارِ تـو نشستن كه مرا بس گلـدانِ گُلی گـوشه ی ایوانِ تـو باشم پيغمبرِ من معجزه ات عشق و غزل بود می خواهم از امروز مسلمانِ تـو باشم @golchine_sher
این که گفتی دوستم داری برایم بس نبود تشنه ی آن دلبری هایم که پنهان می کنی @golchine_sher
پر از هراس و امیدم ، که هیچ حادثه‌ای شبیه آمدن عشق ناگهانی نیست... @golchine_sher
بکش دستی به روی زخم های بی‌شمار من که اعجازی که دستت می‌کند، مرهم نخواهد کرد @golchine_sher
یک عمر دل ترا شکستیم آقا از جام هوس همیشه مستیم آقا اینقدر به حال و روز ما غصه نخور ما طایفه های خود پرستیم آقا @golchine_sher
زندگی تصنیف زیبای کتاب عاشقیست عشق مثل وحی در یک لحظه نازل می شود @golchine_sher
از من گذشت و من هم از او بگذرم ولی با چون منی، به‌غیرِ محبت رَوا نبود @golchine_sher
ستاره باز به دامان شب دويد، بيا سرشک شوق ز چشمان شب چکيد بيا فروغ نقره‌‏ای مه به گرد خيمهٔ شب کشيد هاله ‏ای از پرتو اميد، بيا نيامدی که شفق دامنی پر از خون داشت کنون که دست فلق جيب شب دريد، بيا ستاره، چشم به راه تو ماند تا دم صبح سحر دميد و شد از ديده ناپديد، بيا عروس چرخ، حرير فروغ خود برچيد افق دوباره بساط سپيده چيد، بيا بيا که قافله‏ ی شب ازين ديار گذشت سپيده سر زد و مهر از افق دميد، بيا نيامدی که دل من حديث شب میگفت کنون که قصه به پايان خود رسيد، بيا بيا که گوش دل من به کوچه کوچهٔ شوق صدای پای تو را بارها شنيد، بيا بيا که سير غزالان دشت خاطره‌‏ها هزار شور غزل، در من آفريد، بيا بيا بيا، که دل بيقرار (پروانه) به شوق روی تو از ديده سر کشيد، بيا (پروانه) @golchine_sher
امشب به جای شعر شوق یاسمین دارم یک تکه از زیبا ترین جای  زمین دارم انگشتری زیباتر از انگشتر من کو ؟ وقتی که رویای تو را جای نگین دارم یک لحظه آرامش ندارم بی تو می میرم دور از تو بر پیشانی ام  هر بار چین دارم بگذار تا آیینه ی چشم تو من باشم اسطوره ام ، چشم  و دلی پاک وامین دارم کمتر به دلتنگی دچارم ، آمدی دیدی من در خیالم یک گل ناز آفرین دارم گفتم که می خواهم تو را چون جان شیرینم اما دروغم بود مهری بیش از این دارم یک روز هم دور از تو یارای نفس نیست من بی تو می میرم به این مردن یقین دارم @golchine_sher
نیامدی ونیامد زمانه با من راه چقدر خسته ام از عشق واین همه اکراه به روی دست جماعت مرا تماشا کن به عزت وشرف لا اله الا الله @golchine_sher
پس از کُشتن چه حاصل گریه کردن بر سر خاکم؟ که بی حاصل بُوَد ابری که بی هنگام می بارد... @golchine_sher
در قحطِ شانه‌های تو باید به هیچکس تکیه نکرد و روی دو پا ایستاد و مُرد... @golchine_sher