eitaa logo
گلچین شعر
13.8هزار دنبال‌کننده
748 عکس
260 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عجیب نیست که دائم سر زبان من است حسن قشنگ‌ترین واژه درجهان من است اگر به گفتن ذکرش همیشه مشغولم زبان برای همین کار در دهان من است همیشه أشهَدُ أَنّ حسن کریم الله پس از علی ولی الله در اذان من است گدای سفره ‌ی او بوده اند اجدادم همین بزرگترین فخر خاندان من است به تیره روزی شب های خویش مفتخرم برای اینکه حسن ماه آسمان من است غم نداری خود را نمی‌خورم هرگز چرا که مُهر حسن پای آب و نان من است مرا به شاعر درگاه او شناخته اند هزار شکر که در شهر این نشان من است قبول اگر غزلم در خور مقامش نیست ولی محبت او برتر از توان من است اگر چه جان جهان شد برای ما اما همیشه گفته حسن جان حسین جان من است @golchine_sher
در خون خود تپیدن حجت برای دین بود او را شهید می خواست تقدیر این چنین بود خون شد دل زمانه از عمق این مصیبت صحرا به سینه غم داشت، خورشید آتشین بود سردار های بی سر، آلاله های پرپر کرب و بلا سراسر با درد هم نشین بود میسوخت شعله شعله یک کاروانِ اندوه داغی بزرگ و جانسوز بی پرده در کمین بود یک دشت گریه میکرد وقتی عمو زمین خورد قلبِ فرات خونین، روز غمِ زمین بود درهای آسمان را بر عده ای گشودند گویی که بال در بال پرواز تا یقین بود دلهای غافل از عشق، کورند تا قیامت نشناختند او را، اویی که راستین بود @golchine_sher
اگر تنها شدم، غم نیست، خاطر جمع باش ای دل که گر با دیگران بیگانه‌ام با خویش مانوسم... @golchine_sher
کوه ناهموار را هموار کردن سخت نیست حرف ناهموار را هموار کردن مشکل است... @golchine_sher
شبیه بُغض نوزادی که ساعت هاست می گِرید پُر از حرفم کسی اما زبانم را نمی فهمد... @golchine_sher
زهر دندانهای شب روی تن گلها نشست حس مسمومی از آن بر شادی فردا نشست دست نااهلی گرفت از دل سرور و شوق را عشق روی قله‌ی خاموش استغنا نشست ظهر گلگونی که می تابید از سمت عطش بی‌مهابا بر ضمیر و ذهن عاشورا نشست بغض تیری شد سه شعبه از کمان تا شد رها از گلوی غنچه رد شد بر گلوی ما نشست کاش بودنهایمان در امتداد سالیان ویلنا شد بر غبار دشت پرغوغا نشست سر به روی طشت زر ، تن بی کفن بر روی خاک داغ سنگینی به جان حضرت یحیی نشست کس نمیداند چه دردی از ورای خیزران آمد و در ابتدای صبح دندانها نشست آبیاری شد پس از آن عالم از خون خدا رد غم از نینوا تا قاب اوادنی نشست کربلا در امتداد لحظه‌های انتظار نقطه‌ی عطفی شد و بر صفحه‌ی دنیا نشست @golchine_sher
بیا که مردم اطراف من فقط بلدند زبانِ زخم زبان را به جای همدردی... @golchine_sher
خواهی که دلت نشکند از سنگ مکافات مشکن دل کس را که در این خانه کسی هست... @golchine_sher
لبخند تو از حماسه گلگون شده بود صحرای تو بی قرار مجنون شده بود در رکعتِ دوّمِ گلوی اصغر دستان قنوت تو پر از خون شده بود ________________________________ مردان رَهَت اسیر دنیا نشدند در دایره ی تنگ زمین جا نشدند دیدند بهشت سبز چشمان تورا دلبسته ی سیب سرخ حوًا نشدند @golchine_sher
خاک، سردی با خودش می‌آورد اما چرا .. خاک تو آتش به جان شیعیان انداخته @golchine_sher
باز هم با اشتیاق و دور از فکر و خیال محضِ کسبِ فیض ِ عرفانی فراهم شد مجال زیرِ خیمه گاهِ روضه، تا قیامت جایِ فرش پر گشوده جبرئیل و صد ملَک گسترده بال نامهٔ اعمالمان را داده عمری شستشو محو کرده معصیت ها را همین اشکِ زلال ذکر ما از کودکی تا به کهنسالی؛ حسین(ع) ای خوشا عمری که اینجا میرود رو به زوال در حسینی بودن و در جان سپردن پایِ عشق هیچ تعریفی ندارد قدّ و قامت، سنّ و سال تا قیامت، کربلا، روز دهم، اثبات کرد پایبندِ حق شدن بسیار دارد قیل و قال کودکی نًه ساله گاهی میشود حیدرنشان در حمایت از امامش میشود خونش حلال آنچنان آمد به میدان یادگار مجتبی(ع) شد زبانِ شعرم از این جرأتِ جانانه، لال تیغِ شمشیر آمد و وقتی که شد دستش جدا آمد و انداخت دورِ گردنش غیرت؛ مدال آن به آن ذکر لبش شد؛ لا أُفارِق عمّي و... در دلِ گودال جان داد عاقبت این نونهال بارِ خود را با شهادت بست و نامش ثبت شد- در میانِ نام ِ هفتاد و دو یارِ ایده آل بود عبدالله(ع) و خون در راهِ ثارالله(ع) داد پایِ فرزندانِ زهرا(س) مال و جان را بیخیال ذکر ما هم کاش باشد لا أُفارِق مِنْ امام دور بودن از امامِ عصرمان باشد ملال عهد می بندیم در روضه شبیه مهزیار بی حضورش؛ زندگی باشد برایمان محال بر لبِ منجی هنوز آوایِ "هَل مِن ناصر" است دستِ بیعت میدهیم امشب بدونِ شرحِ حال حالمان معلوم! میسوزیم از داغِ حسین(ع) میرسد تا که نمانَد خونِ جدّش پایمال انتهایِ راهِ عاشوراست آغازِ ظهور جا نمانیم از سپاهِ انتقام ِ بی مثال! @golchine_sher
با سلام به اعضای محترم کانال به احترام ابا عبدالله الحسین و ماه محرم تا پایان روز عاشورا اشعار عاشقانه بارگذاری نخواهد شد از صبوری شما سپاس گزاریم 🌷🌷🌷🌷 @golchine_sher
هر ساعتی که از دستت برود حیف است. افسوس که آدمی این را دیر می‌فهمد… @golchine_sher
من پیر شدم ،دیر رسیدی،خبری نیست مانند من آسیــمه سر و دربـدری نیست بسیار برای تـو نـوشتم غم خود را بسیار مرا نامه ،ولی نامه بری نیست یک عمر قفس بست مسیر نفسم را حالا که دری هست مرا بال و پری نیست حالا کـه مقدر شده آرام بگیرم سیلاب مرا بـرده و از مـن اثری نیست بگذار که درها همگی بسته بـمانـنـد وقتی که نگاهی نگران پشت دری نیست بگذار تبر بـر کمر شاخه بکوبد وقتی که بهار آمد و او را ثمری نیست تلخ است مرا بودن و تلـخ است مرا عمر در شهر به جز مرگ متـاع دگری نیست @golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
حرام‌لقمه چه داند امام یعنی چه و نورِ عشق، علیه السلام یعنی چه به سقف کوچکِ فهمش نمی‌رسد هرگز مقام حضرت والامقام یعنی چه چگونه تازه به دوران رسیده می‌فهمد!؟ اصالت و شرف و احترام یعنی چه میان روضه به سیراب، از سراب نگو به درک او نرسد تشنه‌کام یعنی چه هزار و سیصد و چند است پرچمش بالاست؟ ببین که سايه‌ شود مستدام یعنی چه امام آینه‌ی نور و آیه‌ی مهر است رفیق باش بفهمی مرام یعنی چه همان که معجزه‌ی مهربانی اش حُر بود به مکتب کرمش انتقام یعنی چه! حسین باب نجات است، رحمت محض است بیا به روضه ببین هرکدام یعنی چه بیا کتیبه‌ی "باز این چه شورش است" بخوان بیا ببین که دم "بر مشام" یعنی چه گریز روضه همین است، مادرش فهمید به قتلگاه شود ازدحام یعنی چه بیا بخاطر جسمی که نامرتب شد سوال کن که سواره‌ نظام یعنی چه قسم به حرمت پیراهنی که غارت شد حرام‌زاده چه داند امام یعنی چه 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
هم دلبری و دولتِ پاینده تویی هم طلعتی وحضرتِ تابنده تویی ای خالق روز و شبمان بسم الله صد آینه خورشیدِ درخشنده تویی @golchine_sher
شب زنده‌دار باش کزین باغ دلفریب آن غنچه فیض برد که پیش از سحر شکفت @golchine_sher
یکبار دیگر ابرهه با فیل می آید فرعون با یاران خود در نیل می آید از کوچه های شهر بی ایمان بی باور لشکر به لشکر هجمه ی قابیل می آید قرآن نوشته انتقامش سخت و دشوار است بر خواب بر کابوس پس تاویل می آید عبرت بگیرید از ابابیل ای اولوالابصار شیطان گهی با خدعه ی تسویل می آید حرفی نمی ماند برای صحبت عیسی وقتی محمد از دل انجیل می آید بالاتر از تورات قران را به ما بخشید موسی برای خدمتش با ایل می اید قران نمی سوزد به اتش های نمرودی حافظ اگر باشد خدا سجیل می آید @golchine_sher
لبی مدام به دنبال آب بود آن روز نگاه منتظری بی جواب بود آن روز پدر نشسته کنار گلی که پرپر بود تمام معرکه غرق گلاب بود آن روز شکست آینه مصطفی در آن صحرا زمین وعرش پر از التهاب بود آن روز لبش ز اشک پدر تر شد و زخون رنگین لبی که چون قدحی پرشراب بود آن روز میان هلهله وحشیانه دشمن دل پدر زغم او کباب بود آن روز قشنگ بود در آن مجلس حنابندان محاسنی که زخون در خضاب بودآن روز زروی تل پر از خاک، خواهری شاعر به جستجوی مضامین ناب بود آن روز قصیده اش چه مراعات بی نظیری داشت حسین بودو عطش بود و آفتاب آن روز علی به قتلگه و آن علی تنش تب دار و غنچه ای که به گهواره خواب بود آن روز صدای ناله ای از خیمگه به گوش رسید چرا که نوبت پور رباب بود آن روز @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شده تمام قلب من، حسینیه برای تو خودم پدر وَ مادرم وَ بچه ام فدای تو من افتخار‌ میکنم به نوکری درگهت نشسته ام به انتظار لحظه ی عطای تو قسم به آتش دل و به هق هق صدای عشق شکسته شد دلم ولی فدای بچه های تو فقط تو را صدا زدم میان خلوتِ دلم از ابتدای خلقتم شدم فقط گدای تو پناه قلب خسته ام همیشه روضه ی شماست به صد امید آمدم به مجلس عزای تو تمام حاجت دلم شده فقط نگاه تو چه می شود رسد به من بَراتِ کربلای تو @golchine_sher
تمام دار و ندارم نثار مقدم تو فدای ماه عزایت، فدای ماتم تو هزار شکر نمردم به زیر بار گناه هزار شکر رسیدم به زیر پرچم تو غبار فرش حسینیه آبرویم داد چکید اشک روانم ز دیده از غم تو شنیده‌ام رمضان برتر است از هر ماه قبول می‌کنم آن را ولی محرم تو ... چه ماتمی‌ست که عرش خدا سیه‌پوش است چه غصه‌ای‌ست فراتر ز داغ اعظم تو @golchine_sher
مادری دوخت لباسی و به غارت بردند تا ابد گریه کن روضه ی آن پیرهنم @golchine_sher